داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

حموم نمره

سلام همه دوستان
این متن که مینویسم خدمتتون واقعی هس. داستان سرایی نیست. در ضمن یه کوچولو هشدار هم توش داره که عزیزان گی از قبل حواسشون جمع باشه کجا میرن و چیکار میکنن. مدتی پیش یه حموم نمره رفتم توی تهران تا بلکه به یه حموم حسابی از کلی استرس و فکر و خیال خلاص شم. یه ماه بود بعد از کار تو تهرون حموم نرفته بودم. خلاصه رفتم یه حموم و اول قیمت پرسیدم و درخواست کیسه کشی هم دادم. کیسه کش آقایی سن بالا بود و هدایتم کرد به یکی از نمره ها و گفت برو زیر دوش تا چند دقیقه بعد خودم میام. منم رفتم و لخت شدم و زیر دوش کامل خیس کردم خودمو و شروع کردم با صابون به شستن سرم. ضمنا یه شورت اسلیپ هم داشتم که دیگه اونو درنیاوردم و تنم بود. لای درها رو یه ذره باز گذاشتم و نبستم تا اقای کیسه کش هر وقت اومد بتونه بیاد تو. ناگفته نمونه که من بدنم سفیده و همیشه خودمو تمیز و بدون مو نگه میدارم و کلا از مو بدم میاد و از اینکه توی سفره و روی فرش و لای لباسا موی بدن ببینم چندشم میشه. بخاطر همین همیشه تلاش میکنم کمی صاف باشه کل بدنم. خلاصه آقاهه اومد تو و به جز شورت بزرگش! همه لباساشو درآورد. لیف و کیسه آورده بود منم لیف و کیسه خودمو دادم بهش و شروع کرد به مالیدن سفیداب روی کیسه. ازم خواست دراز بکشم. دراز کشیدم و ضمن اینکه کیسه میزد کمی از خودم پرسید و کارم و …اینا تا اینکه کم کم گفت من بدم میاد از پیرمردهایی که پشم دارن و به نظافت خودشون نمیرسن و … اینا و از نظافت منم تعریف می کرد. جلومو که کیسه زد گفت برگرد منم دمر خوابیدم. همه جای پشتمو که کیسه زد به کمرم رسید و خیلی راحت و بدون تعارف شورتمو داد پایین و لوپ هامو شروع کرد به کیسه کشیدن! راحت کیسه میزد گاهی هم لاشو باز میکرد و کیسه رو میبرد اون وسط. منم خونسرد دمر دراز کشیده بودم تا ببینم چطور کیسه میزنه. بالاخره آب تشت رو ریخت روم و باز گفت برگرد. کیسه تموم شده بود و نوبت لیف و کف بود. بدون معطلی شروع کرد به لیف کشیدن جلوی بدنمو تشت و ریخت و بدنمو شست و گفت برگرد. دوباره دمر خوابیدم و همه پشتمو لیف کشید و به شورتم که رسید راحت درش آورد و گفت راحت باش. منم عکس العملی نشون ندادم و ریلکس بودم. اما اینبار تا حدودی حشری شده بودم و کم کم حشرم داشت بیشتر میشد. هرچی بیشتر چاک کونم و لوپامو لیف میزد بیشتر حشری میشدم. لای پاهام و کلا همه گودی های کونمو قشنگ لیف زد و شست و باز برم گردوند دولم هم تا حدودی سیخ شده بود. این بار دولم رو درآورد و لیف کشید و شروع کرد با یه دستش به مالیدن کیرم کمی که ادامه داد من دیگه روم نشد و خواستم تا ادامه نده. تاکید میکرد که باهاش راحت باشم منم راحت بودم ولی نه تا این حد. ضمناً من گی نیستم و هیچ نشانه ای از گی بودن ندارم و نداشتم ولی کیسه کش رو نمی دونم. خلاصه گفت شورتتو در بیار تا ماساژت بدم. پاشدم شورتمو کامل در آوردم و زیر دوش شستم و اونم از پشت داشت کونمو تماشا میکرد و چن بار با خودش میگفت به به! خلاصه باز دراز کشیدمو از پشت با کف صابون ماساژم میداد و به صفرم که می رسید بیشتر می مالیدش و منو داغ میکرد. آخر ماساژ که رسید گفت هر کار دیگه ای هم داری بگی بدون تعارف انجام میدم برات! منم از اینکه کارش طول بکشه و بیرون بهمون مشکوک بشن خوشم نمیومد. ازش تشکر کردم و اونم یه دوش سریع گرفت که مثلا بیرون از حموم به بقیه وانمود کنه غسل گرفته! اینجا بود که حدس زدم کاسه ای زیر نیم کاسه است. خلاصه همینکه از حموم بیرون اومدم و حدود ده بیست قدم راه رفتم دیدم یه شماره ناشناس داره بهم زنگ میزنه!!
جواب که دادم یه مرد تقریبا میانسالی گفت سلام. جواب سلام دادم. بدون معرفی خودش گفت: گزارش شده که شما چند دقیقه قبل مفعول یه آقایی شدید!!!
اینم بگم که ابداً به کسی شماره نداده بودم و کسیم به گوشیم مطلقاً دس نزده بود و حتی کسی از حموم رفتن من خبر نداشت جز خدا و خودم! اما شمارمو چطور گیر آورده بودن برام جای سواله.
در جوابش کمی هنگ کردم و بعد گفتم بهتون گزارش غلط دادن و تماس رو قطع و گوشی رو خاموش کردم. خیلی ترسیده بودم. حتی با اینکه هیچ خلافی توی حموم ازم سر نزده بود ولی تصورات ذهنی ام تا مرز خودکشی رفت و برگشت. خلاصه مزاحمت های تلفنی تا چند روز ادامه داشت و منم با وجود اینکه به پاکی خودم اطمینان داشتم جرات جواب دادن به تلفنا رو نداشتم تا اینکه مزاحمت ها قطع شد. از اینکه شماره مو چه جوری پیدا کرده بودند شک ندارم که بعضی کیسه کش ها بس که ذات پلیدی دارن با اطلاعات و مخابرات هماهنگی میکنن واسه ترسوندن و تور کردن پسرای خوشتیپ و خوشگل و … شاید فک کنین با شکایت میشه کاری کرد. اما شکایت نتیجه ای جز اینکه حموم دار و کیسه کش علیه خود آدم حرف بزنن بازم نتیجه ای نداره و جوون بی گناه مردم رو به هر قیمت یا با تهدید آلوده میکنن یا اگه هم آلوده نشد واسش پرونده درس می کنن.
به نظرتون کجای دنیا بخاطر کیسه زدن و راحت بودن با یه مرد کیسه کش، مزاحمت تلفنی در حد تهدید به اعدام درست میکنن برا آدم؟؟ حالا کاری ندارم شاید مزاحمت اهمیتی نداشته باشه ولی برین فکرشو بکنین ببینین تکنولوژی افتاده دست چه موجوداتی. چه باورتون بشه و چه نشه این مسائل واقعیت داره و حالا حالاها هستش مگه اینکه خودمون به حال خودمون یه فکری بکنیم تا بلکه از این وضع پلید خلاص بشیم. خلاصه قسم خوردم هرجا میرم بدون گوشی برم و یه ماسک همیشه با خودم داشته باشم.

نوشته: مهر و ماه

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها