داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

انتقام میسترس 3

روز بعد  دیدم پستچی اومد دم در خونه مون یه دی وی دی واسم آورد . نمی دونستم اون چیه . منم که چیزی تقاضا نداده بودم . دیدم که چند تا بر چسب حروفی روش نقش بسته . حروف اسم تیمور جدا گانه روش بود .. تیمور چه نواری می تونسته برام بفرسته . عجله هم داشتم و می خواستم برم بیمارستان به شیوا سر بزنم ولی دی وی دی رو گذاشتم توی دستگاه تا ببینم چی نشون میده .. نههههههه خدای من . بمیرم من . این چی بود . چهار تا مرد که صورتشون مشخص نبود به شیوا حمله ور شدند . اون بیچاره دست و پا می زد . -کثافتا نامردا آشغالا .. بهش توجهی نکردند . کاری به ضجه هاش نداشتند . وقتی دید که تاثیری نداره شروع کرد به التماس کردن . ولی تاثیری نداشت . وحشیانه لباس بر تنش پاره کرده با خشونت لختش کردند . سه نفری دست و پاشو داشتند . یکی از اونا خودشو کاملا لخت کرد و رفت طرف لاپای شیوا . خواهرم هر کاری کرد نتونست خودشو نجات بده . اون نفر که بعدا فهمیدم تیمور بوده رو خواهرم که  یه حالت صلیب کشیده روی زمین رو داشت دراز کشید کیرشو به طرف کسش نشونه رفت . دیگه صدای شیوا در نمیومد .. نهههههه نههههههه چه لحظه ای . خواهرم تا اون لحظه چه امید و آرزو هایی که نداشت ! می دونم چه دردی می کشید . با این که نمی تونستم و زجر می کشیدم اون صحنه ها رو ببینم ولی یه عاملی وادارم می کرد تا ببینم . تیمور کیرشو فرو کرد توی کس خواهرم . بعضی از صحنه ها کاملا مشخص نبود . تیمور که از قیافه درفیلمش نمی شد فهمید که اونه کیرشو از کس شیوا بیرون کشید و دور بین اومد رو کیرش اونو درشت تر نشون داد و خونی رو که رو کیرش نشسته بود . شیوا شیوا خواهرت بمیره . تو می خواستی عروس شی . آخه چرا چرا .. چرا من تنهات گذاشتم .. تو می خواستی خانوم دکتر شی . چرا باهات این کارو کردند . مردا همه شون در حال حال کردن با شیوا بودند . یکی دستش رو سینه هاش بود و یکی در حال لیسیدن کس خونی اون بود . فیلم در اینجا قطع شده بود . در صحنه بعدی اونو  بسته بودند به یه چوبه دار مانندی و اونو طوری طناب پیچش کرده بودند که نایی برای حرکت نداشت . تیمور با شلاق  تن ناز و سفید شیوای گلمو هدف قرار داده بود . پدر منو ببخش . من مقصرم . چرا خونه نبودم . صدای ضربات شلاق بر پیکره شیوا آتیشم داده بود . جیگرمو کباب کرد . دلخراش ترین صحنه و شاید درد ناک ترین اونا مربوط به لحظاتی بود که مردا با کیر کلفتشون سوراخ کون شیوا رو هدف گرفته بودند . دوربینشون خیلی قوی بود . نمی دونستم نفر پنجم کیه که داره فیلم می گیره . کیر خشک رو با فشار به سوراخ کون خشک چسبونده و طوری اونو به طرف جلو حرکت می دادند که شیوا یک ریز با تمام توانش فریاد می کشید . خواهر خواهر خواهر من برات بمیرم .. بمیرم .. اشک از چشام سرازیر شده بود . آدم این جور حیوون هم میشه . من چیکار کنم . خدا .. اون می خواست  به خاطر چی و از کی انتقام بگیره . چهار نفر کیرشونو به نوبت کردند توی کون شیوا. کیر تا نصفه می رفت و اونا به زور می خواستن بیشتر بفرستنش داخل . هر چی هم این شیوا بیشتر فریاد می کشید بیشتر کیف می کردند . آخرش واسه این که گند کار در نیاد جلو دهنشو گرفتند . دور و بر کون شیوا هم   خونین شده بود .. خواهر پاک و مظلوم من . گناهت چی بود ;/; یعنی چون تو رو بهش ندادیم این کارو کرده .;/; یا داره انتقام دوستش قاسمو می گیره . پس انتقام منو کی بگیره ;/; تیمور طوری به صورتش سیلی می زد که خون از بینی اش جاری شده بود . اون دیگه نایی نداشت . چشاشو بسته سرش پایین افتاده بود . شیما فدای اون تن خوشگلت بشه . باهات چیکار کردند . الان بابا همه رو از دید من می بینه . تنش توی گور می لرزه . خونم به جوش اومده بود . فیلمو در گوشه ای پنهان کردم . قصد نداشتم از بابت اون به کسی چیزی بگم . من اگه بمیرم باید انتقام خواهرمو ازتون بگیرم . در همین لحظه روزبه نامزد شیوا واسم زنگ زد -شیما کجایی کجایی بیا که بیچاره شدیم . شیوا خود کشی کرده -چطور ;/; رو تخت بیمارستان ;/; چطور امکان داره . نهههههههه نههههههههه فقط نگو اون مرده .. فقط اینو بهم نگو .من می میرم . من بدون اون می میرم . مگه مادر بزرگش اونجا نبود . خواهش می کنم .. -نمی دونم هیچی معلوم نیست . فقط بیهوش افتاده . دارن معده شو شستشو میدن . ولی وضعش خیلی خرابه . هر چی قرص دور و برش بوده رو گرفته خورده . ظاهرا مادر بزرگ از داروخانه کلی قرص می گیره و به جای این که اونا رو تحویل پرستارا بده میذاره کنار تخت . تا بره دستشویی و بر گرده شیوا کلی از قرص ها رو خورده بود . وقتی رسیدم بالای سرش حس کردم که دیگه نباید امیدی داشته باشم .  فقط سرمو می زدم به دیوار . . تقصیر من و خواهرم چی بود . شیوا نمی تونست این ننگ رو تحمل کنه . ولی روز به اونو دوستش داشت . با این حال خیلی خوش خیالی بود اگه می خواستیم این انتظارو داشته باشیم که  شیوا رو با این شرایط به عنوان عروسشون قبول کنن . …. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی ..آره داداش عزیز استاد آتنا درمورد متن فاطمه فاطمه است دچار سوءتفاهم شده که در قسمت نظرات توضیح داده ام . به غیر از دو سطر بالا متن به نوشته خودم می باشد !!!

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها