داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

چطور به کونی شدن علاقه پیدا کردم؟

خب دوستان سلام این داستان برای پارساله که میخوام بنویسم
پس زیاد حرف نمیزنم بریم سراغ اصل مطلب، اسم من پارساعه و 17 سالمه الان کلاس دهمم این اتفاق ها برای نهممه، بدنم لاغره تقریبا، رون هام پرن و کون بزرگی دارم و همیشه موهای بدنم رو میزنم حتی کون کیرمو
داستان از اونجایی شروع شد که من برای کلاس نهمم به یه مدرسه دیگه رفتم توی همدان، وقتی که تو تابستون ثبت نام کردیم به نظر مدرسه خوبی میومد، تا اینکه رسیدیم به اول مهر و من رفتم به مدرسه با کلاسمون اشنا شدم، کلا پونزده نفر بودیم که تقریبا 6 الی 7 نفرشون لات و موتور باز این چیزا بودن، دو هفته گذشت و تقریبا با همه رابطم خوب شده بود حتی با اون لاتا، وقتی که ماه اول تموم شد کم کم میرفتیم بیرونا اینا با هم بودیم همه تو مدرسه، تا اینکه یه روز یکی از بچه ها به شوخی یه در کونی محکم به من زد، و من خیلی دردم گرفت انقدر که محکم بود، اون پسره هم اسمش علی بود، علی بهم گفت پارسا لاشی تو چرا کونت انقدر نرمه؟ منم با چندتا شوخی دستی کوچیک فحش مسئله رو پیچوندم ، چند روز بعد سر کلاس دینی بودیم که دیدم پشت سریم که اسمش امیره و یکی از لاتاس هی داره منو انگشت میکنه، طوری که انگار واقعا میخواست انگشتتو بکنه تو سوراخم، منم هی میگفتم نکن ولی گوشش بدهکار نبود، همه این ها بود تا نزدیکای عید، اون روزا من شده بودم وسیله شوخی همه بچه ها، هر کی میومد سمتم برای حرف یا حتی خوراکی نبود میخواست منو دستمالی کنه، (اینم بگم من تا قبل این اتفاقات فاعل بودم) هر کی میومد پیشم یا رونمو دست میزد یا سینه هامو یا کونمو، تا اونجایی که یه روز امیر منو کشید اون گوشه گفت ببینم پارسا ، تو گی یا کون میدی؟ منم با تعجب گفتم هیچ کدوم چطور؟
گفت اخه کونت برای یه پسر خیلی بزرگه و مو هم که نداری، خواستم ببینم اگه هستی مشتری شیم، منم گفتم خفه شو گمشو بابا
وقتی که برای تعطیلی های عید اومدیم خونه دیدم یه حس هایی به کونی شدن پیدا کردم، یعنی اونا انقدر منو تو این سال دستمالی انگشت کردن که من اینجوری شدم، با کونی شدنم سناریو میخوندم و فیلم گی داستان اینا که فهمیدم با کونی شدنم بیغیرت هم شدم، مثلا وقتی تو مدرسه یکی بهم فش مادر میداد شاید به ظاهر عصبی میشدم ولی در کل لذت میبردم
یک مورد تجاوز به زور هم تو مدرسه داشتم از همکلاسی هام که اگه خواستین براتون میزارم

نوشته: پارسا

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها