داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

هدیه و سکس با آقای دکتر

سلام دوستان اسم من هدیه هست خلیی وقت این سایت میشناسم و دلم خواست داستان خودمو براتون بنویسم اولین بار می نویسم می خوای باور کن می خوای باور نکن

همین طور که گفتم اسم من هدیه هست بیست هفت سالمه از سیزده سالگی با خانواده ام سوئد زندگی می‌کنیم اولین تجربه سکس هم تو شانزده سالگی داشتم یا یه پسر عرب که هیجده ساله بود تجربه خوبی نبود ولی بعدش با آدم ها مختلفی آشنا شدم و کم کم عاشق سکس شدم به این اعتقاد دارم که وقتی از یکی خوشت میاد چرا که نه نوازش بشی ، لب هاتو ببوسه به سینه هات دست بزنه ( من خودم عاشق لب گرفتنم و آنقدر تمرین کردم که لب های خوبی بگیریم و عااشق اینم که به سینه هام دست بزنن )

خلاصه داستان از اینجا شروع شد که پارسال پاییز دوستم که ایرانی هست تصمیم گرفت بره ایران و بینی اش عمل کنه منم گفتم تعطیلات دانشگاه باهات میام هم تنها نباشی هم دلم برای ایران تنگ شده خودش دکترش پیدا کرد وقت عملش گرفت و ما راهی ایران شدیم دو روز بعد از رسیدن وقت مشاوره با دکترش داشت وقتی رفتیم مطب خلیی شلوغ بود و دکتر هنوز نیومدن بود یک ساعت بعد دکتر اومد سلام داد رفت تو اتاقش من به دوستم نگاه کردم گفتم اینه دکتر گفت اره گفتم چقدر جذاب اونم گفت کجاس جذاب بابا

نوبت ما شد رفتیم داخل از اونجایی که من شدیدا اجتماعی هستم ، زن و مرد برام مهم نیست کلی میخندم شروع کردم صحبت کردن و یکم با دکتر حرف زدیم و شوخی کردیم و شوخی ما از سوتی من شروع شد که گفتم آقای دکتر بینی دوستم یکم کلفته اونم خندید گفت کلفت که بد نیست اون روز به من گفت دختر تو چقدر پر انرژی و باحالی
منم ازش خلیی خوشم اومده بود من کلا از مردهای بزرگ‌تر از خودم خوشم میاد ، از مردهایی که بوی خوب میدن خوشم میاد ، بو برام خلیی مهم خلیی و دندون های قشنگ و تمیز که دکتر هر دو داشت
نه قد ۱۹۰ داشت نه سکس پک ، یک مرد حدود چهل و هشت ساله که بعدا فهمیدم چهل هفت سالشه ،
خلاصه دوستم عمل اش انجام داد و دو روز بعدش برای کشیدن تامپون هاش رفتیم وقتی رفتم تو گفت اااا اومدی بیا حرف بزنیم دختر شیطون نیم ساعت گفتیم خندیدیم و همه بیرون منتظر که ما بیایم بیرون خبر ندارن دکتر مخ میزنه 😂اونجا ازم پرسید چند وقت ایران می مونی و گفتم دو هفته دیگه هستم و …. گفت می تونم شمارت داشته باشم کمکی خواستی سوالی داشتی می تونی ازم بپرسی منم شمارم دادم و دو روز ازش خبری نشد تا اینکه یکی با شماره ایران تو واتساپ بهم پیام داد و خودش معرفی کرد و یکم معمولی حرف زدیم و گفت فردا میایی مطب خودتم برای گچ بینی دوستت گفتم اره
فرداش رفتیم (هنچنان دوستم خبر نداشت )وارد اتاقش شدم یه حس دیگه داشتم نسبت به روزهای دیگه گچ برداشت و به دوستم گفت برو بیرون تو یه اتاق دیگه منشی از بینی ات عکس بگیره من موندم تو اتاق اومد سمتم صورتم ناز کرد گفت تو چقدر نازی اخه ( اولین مرحله خر کردن دخترا ) بعد میشه امشب بریم بیرون باهم من سریع اره چرا که نه
خلاصه اومدم سریع دوش گرفتم ، نخ دندون ، دهان شویه ، عطر چون می دونستم چی در انتطارمه کم تجربه نبودم
اومد دنبالم گفت کجا بریم گفتم بریم راه بریم حرف بزنیم رفتیم دریاچه دستم گرفت کلی حرف زدیم و گفت می خوای با ماشین دور بزنیم گفتم باشه رفتیم با ماشین یه جای خلوت گفت بریم عقب بشینیم وقتی پیاده شدم یکم ترسیدم چون تجربه تو ماشین اونم تو ایران نداشتم و همیشه از پلیس اش می ترسیدم
رفتیم عقب نشستیم اول موهام نوازش کرد ، دست کشید رو صورتم بعد لب اش آورد جلو از هم اول لب گرفتیم بعد زبونشو میک زدم براش ده دقیقه فقط لب گرفتیم و کم کم دست اش برد زیر لباسم و به سینه هام دست زد اون لحظه هر کاری بخوان انجام میدم یکم گردن ام میک زد یکم بغلم کرد گفت تو فوق العاده حرفه ایی لب میگیری معلوم تجربه داری گفتم معلوم که دارم چشم و گوش بسته نیستم
اون شب کلی نوشتیم گفت دوست دارم زود بدنت دست بزنم بغلت کنم ، قرار شد چهارشنبه تعطیلی رسمی بود پنج شنبه و جمعه هم مطبش تعطیل بود قرار شد بریم شمال اون برنامه گذاشت (دوستم همچنان خبر نداره )
موقع رفتن دوستم خونه خالش چند روزی بود رفتم و بهش گفتم هنگ کرده بود بهش گفتم ببینیم مرد ایرانی چطوریه اولین بار با یکی موقع سکس می خوام فارسی حرف بزنم و میفهمم اش اونم فقط میگفت خاک بر سرت
راه افتادیم و وقتی رسیدیم سریع رفتم دوش گرفتم تاپ پوشیدم بدون سوتین تا نوک های سینه ام بیشتر تحریک اش کنه اونم سریع رفت دوش گرفت تا اومد بیرون با حوله سمتم دستم کردم لای موهاش تا می تونستیم لب گرفتیم بعداش رفت سراغ گردنم تمام گردنم قرمز کرده بود بعدش تاپ ام در آورد و شروع کردن به میک زدن سینه هام منم با دستهام براش نگه داشته بودم که راحت بخوره و گاهی گاز میگرفت نوک سینه هام دردش دوست داشتم
منم گردنش خوردم ولی ازم خواست جاش نمونه گفتم باشه
ازم پرسید برام می خوری گفتم به یک شرط اینکه سرم فشار ندی تا حلقم بره اوق بزنم گفت باشه نمی خوام تجربه بدی داشته باشی
منم زانو زدم براش خوردم حتی تخم هاش خوردم یواش که دردش نگیره چشم هاش بسته بود فقط اه می کرد
بعدش اش شورتم دراورد یه داگی استایل خفن رفتیم و آبش اومد کشید بیرون سریع رفت سمت حموم
اون شب بهم گفت تو سکسی ترین دختر دنیایی هم بدنت قشنگه هم بلدی چیکار کنی هم عشوه بلدی تو این چهل و هفت سال تا حالا کسی اینجوری با عشق برام نخوره بود سه روز اونجا بودیم آنقدر بهمون خوش گذشت تو سکس هر چی میگفت نه نمی گفتم یه بار خودم پیشنهاد دادم من می خوابم تو کیرت بکن تو دهنم کلی ذوق کرده بود از این که راحتم باهاش خوشش اومده بود و بهش خوش میگذشت و به منم کلی خوش میگذشت و چند بار بهم گفت مثل دخترای تو ایران نیستی که هزاربار التماس کنیم بخور نمی خورن یا فقط مثل ننه بزرگ ها افتادن
اون سه روز تموم شد برگشتم روز شنبه اش بهم پیام داد که تمام مدت تو جراحی ها داشتم به تو فکر میکردم کاش بیشتر بمونی ولی من باید بر میگشتم ساعت هفت صبح روز چهارشنبه اش پرواز کردم همو دوبار دیگه دیدیم و فقط همو بغل کردیم
هیچ وقت خاطرات اون سه شب ایران و آقای دکتر یادم نمیره الانم با هم گاهی حرف میزنیم شاید همو دبی ببینیم برای یک هفته
امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: هدیه

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها