داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

مستی و لذت سکس

سلام، من سحر هستم 21 ساله الان ساعت 2 صبحه و من دارم یکی از خاطرات سکسیم رو تعریف می کنم من مطلقه هستم خیلی زود ازدواج کردم و خیلی زود طلاق گرفتم اما الان دوباره نامزد کردم.اولین سکسم تو سن 16 سالگی بود که البته سکس نبود فقط عشق بازی با اولین و تنهاترین عشق زندگیم بود.اولین بوسه رو اون به گونه ام زد که هیچ وقت فراموش نمی کنم چون خالصانه دوستش داشتم اما به هم نرسیدیم و غصه های من از همونجا شروع شد حتی وقتی ازدواج کردم غصه دار بودم چون شوهرمو دوست نداشتم.وقتی طلاق گرفتم انگار از زندان آزاد شدم چون خیلی اذیتم می کرد، کتک میزد، شکاک بود، فکر و ذکرش کردن بود منم به زور بهش میدادم چون ازش متنفر بودم.

خلاصه بعد از طلاق یه نفس راحت کشیدم من یه دختر خوش اندامم با سینه های درشت و باسن گنده.پوستم سفیده و همه میگن خوشگلم یه دوستی داشتم که زیاد قیافه نداشت ولی شیطون بود اکثر اوقات با هم بودیم چون همکارم بودیم بعد از کار می رفتیم می گشتیم.یه روز که تیپم خفن تر از همیشه بود رفتیم اتو زدیم دوتا پسره فقط حواسشون به من بود.منم یه مانتوی تنگ و کوتاه پوشیده بودم که سینه هام داشت جرش میداد باسنمو که نگو موقع راه رفتن چنان بالا پایین می رفت که پسرا دیگه به دوستم نگاه نمیکردن، یه شلوار جذب کوتاهم تنم بود .موهامم که بلوند بود با یه آرایش غلیظ.خلاصه کلی لاس زدیمو پسرا از مشروب گفتنو ازمون دعوت کردن بریم خونشون بخوریم ما هم چیزی نگفتیم.بعد از چند روز امین که شمارمو گرفته بود زنگ زد دعوتم کرد خونشون دوستم گفت نمیام منم گفتم پس منم نمیرم ولی دلم می خواست برم، بهش گفتم تنها میام.واسه فرداش قرار گذاشتیم، منم کلی صفا دادم به همه جامو یه لباس سکسی تنم کردم و یه تیپ ناز زدمو رفتم.وقتی رسیدیم خونشون از گرما مانتومو در آوردم اونم تا منو با تاپ سکسی دید گفت لامصب چه سینه هایی داری منم یه اخم تصنعی کردمو رفتم پیشش تو آشپزخونه که داشت مشروبو آماده می کرد همونجا چند تا پیک زدیم و در حال صحبت بودیم که یه صدایی از اتاق اومد گفتم چی بود رفت نگاه کرد گفت هیچی نبود.بلند شدیم رفتیم تو اتاق خوابش هم یه کم خوردیم امینم نشسته بود کنارم رو تختش که یهو بغلم کردو من دیگه نفهمیدم چی شد داشتیم لبای همو می خوردیم، من خیلی مست شده بودمو حشرم زده بود بالا بدجور.امینم با ولع داشت لبامو گردنمو می خورد.بعد شروع کرد تاپم و سوتینمو در آورد و افتاد به جون سینه هام یکیشو می مالید اون یکیو می خورد و لیس میزد منم آه و اوه می کردم ولی اصلا تو حال خودم نبودم فقط می خواستم منو بکنه و جرم بده.بلند شد شلوارم و از تنم کشید بیرون و شرتمو در آورد که منم شرت اونو در آوردم واای چه کیری داشت کلفت و دراز.شروع کرد لیس زدن کسم خیلی خوب می خورد منم حال می کردم.یه چند دقیقه که کسمو خورد بلند شد رفت پایینه تخت ایستاد پاهامو داد هوا کیر گندشو یهو کرد تو کسم منم یه آه بلند کشیدم اونم شروع کرد تلمبه زدن منم سینه هامو می مالیدمو آه و اوه می کردم وسطاش یهو از کسم در آورد گفت بخور یه کم ساک زدم و دویاره کرد تو کسم منم مگفتم جووووون بکن عزیزم منو بکن اونم تند تر می کرد. اولین باری بود که تو مستی سکس می کردم فوق العاده بود خیلی حال میداد گاهی هم چرت و پرت می گفتم که امین هر هر می خندید.یه چند دقیقه که تلمبه زد آبش اومد ریخت رو سینه هام منم با انگشت همشو برداشتم خوردم خیلی خوشمزه بود. امین رفت آب بخوره بیاد که اومد بهم گفت سکس سه نفره دوس داری منم که مست بودم نمی فهمیدم چی میگم گفتم آره یهو دیدم یه پسره لخت اومد تو اتاق که بعدا فهمیدم همون دوستش بوده منم رو تخت دراز کشیده بودم حال نداشتم چیزی نگفتم که دیدم اومد رو تخت شروع کرد دو دستی سینه هامو مالوندن امینم اومد کنارم یکیشو اون می خورد یکیشو امین .خلاصه پسره که امین فرشاد صداش میزد رفت پایین یه کم تف زد سر کیرش بعد بدون مقدمه تا ته کرد تو کسم و تلمبه زدنو شروع کرد.امینم کیرشو کرده بود تو دهنم.یعد از چند مین فرشاد بلند شد امین گفت بشین روش منم نشستم رو کیرشو تا ته رفت تو کسم که دیدم فرشادم گفت خم شو می خواست بذاره تو کونم منم حال نداشتم چیزی نگفتم اونم اول سرشو گذاشت بعد تا ته کرد تو کونم که حس کردم کل تنم سوخت ولی حال میداد دوتایی داشتن منو می کردن داشتم جر می خوردم.فرشاد یه کم تلمبه زد بعد بلندم کرد خوابیدم رو تخت دوتایی کنارم دراز کشیدن پاهامو دادن هوا امین کونمو می کرد فرشاد کسمو منم چند بار اون وسطا ارضا شدم ولی بازم دوس داشتم منو بکنن آخ چه حالی میداد.امین از کونم در آورد گفت لیس بزن منم لیس زدم و تا ته خوردمش تخماشو مالیدم و خوردم دوباره قمبل کردم کرد تو کونم اینبار فرشاد کیرشو آورد جلو دهنم منم واسش کلی ساک زدم که یهو آبش اومد پاشید تو صورتم امین هنوز داشت کونمو جر میداد و هر چند بار تلمبه یه ضربه میزد به کون گندم که اونم آبش اومدو خالی کرد تو کونم سه تامون بی حال افتادیم رو تخت.بعدش رفتیم حمومو اونجا هم کلی منو کردن ازم عکس گرفتیمو حال کردیم صبحم منو رسوندن خونمو رفتن.تمام

نوشته: سحر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها