داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

مردان مجرد , زنان متاهل 51

هرچند پلیس راه به جمعیت کاری نداشت ولی با این حال اونایی که داشتن حال می کردن  حال و حوصله اینو نداشتن که با این وقفه کنار بیان .
-آقای راننده بذار تو دنده ..
 راننده : فعلا شما آقایون بذارین توی دنده تا ما بعدا ببینیم که جریان چی میشه .
 فرزین : داداش افشین اگه دوست داشته باشی من و تو یه ساعتی جامونو عوض کنیم . افشین : بد فکری نیست . می تونه یه تنوعی هم بشه .
  بنفشه هنوز اون آمادگی رو نداشت که بخواد با شوهرش باشه و یا با اون حرف بزنه .  یا این که بخواد کار دیگه ای رو با اون انجام بده . واسه همین زیر گوش فرزین  گفت کی بهت گفته جاتو با افشین عوض کنی اون یه جوریه .
-هر جوری باشه خیلی با مرامه .
-تو به این زودی با مرام و بی مرام بودنشو از کجا شناختی .
یه لحظه فرزین یادش اومد که افشین از اون چی خواسته و نباید اسرار خودش رو هم فاش کنه . یه بار دیگه دگمه مانتوها باز شد و زنا پاهاشونو به دو طرف باز کردند . از کنار  هر جفت صندلی که ردمی شدی می تونستی یه دست کس و کیر بیرون زده رو ببینی که  هر دو شون یه حالت سرخ و ملتهب شده ای رو داشتند و هر لحظه منتظر بودن که بپرن توی بغل هم .
 فرزین : واااااااایییییی بنفشه .. بنفشه … چه ناز کیرمو می مالی ..
بنفشه برای این که پیش شوهرش افشین نره  شروع کرد به مالوندن کیر فرزین .. تا اونو کاملا سر حالش کنه . و از یادش ببره که چی تقاضا کرده . ولی فرزین که پیشنهاد شو داده بود از این که پیش افشین کم بیاره نگران بود .. چند متر اون طرف تر گلوریا و سمیر با هم بودند ..
سمیر : عزیزم میای یه دوری با هم بزنیم ;
 گلوریا : مگه این جا  جنگل و باغه که بریم قدم بزنیم ;
 سمیر: خیلی با حال تر از جنگل و گلستانه .
گلوریا : شیطون به همین زودی داری چش چرونی می کنی ; یادت باشه تا یه سرویس منو نکردی و من سری توی سر ها بلند نکردم به تو اجازه نمیدم که بری و با بقیه باشی . ولی یه جوری به من حال بده که بقیه هم از اندام من و از این که بخوان با من باشن خوششون بیاد .
سمیر : عزیزم . عشق من اون دیگه بسته به تلاش و هنر نمایی و افسونگری خودت داره .
 گلوریا : آره به شرطی که تو با یه شور و حال خاصی با من سکس کنی . همون جوری که توی خونه برای بودن با من سر و دست می شکستی .
سمیر: حالا  هم می شکنم .
گلوریا : ولی الان شرایطمون یه جور خاصیه .  من دوست دارم پیش بقیه یه جوری به من حال بدی که مردا خوششون بیاد که  با هام باشن . حتی زنا  هم  از این که تو داری با این شور و حال با هام سکس می کنی خوششون بیاد و طالب این باشن که با تو حال کنن . میگم اگه دوست داری یه چشمه ای از این عشق و حالو بریم اون وسط راهروی ماشین نشون بودیم .
سمیر : یعنی میگی تو می خوای بری اون وسط بگیری دراز بکشی . بدنت همچین اجازه ای نمیده .
 گلوریا می خواست یه خودی نشون بده . دوست داشت بقیه مردا حالتی رو که کیر سمیر رفته توی تنش دیده و لذت ببرند . این جوری بیشتر به هیجان بیان . با توجه به این که   جز یکی دو تا از زنایی که از دوستاش بودن و با اونا صمیمی بود کس دیگه ای گلوریا رو نمی شناخت خیلی دوست داشت که خودشو نشون بده .
گلوریا : من اون وسط قمبل می کنم تو از پشت فرو کن توی کسم .. خیلی حال میده .  هر یکی دو دقیقه در میون جامونو عوض می کنیم که بینندگان از هر دو سمت ما رو ببینن ..
 سمیر : به تو که نه نمیشه گفت . دکتر منصور تو رو سپرده دست من و منم باید هر طوری شده هوای تو رو داشته باشم .
گلوریا : جااااااااااان چه حالی میده !
سمیر : بچه ها  من و گلوری عزیزم می خوایم الان یه چشمه از حرکات پر هیجان خودمونو نشون بدیم . خانوما آقایون هرکی دوست داره می تونه شاهد این حرکات ما باشه ..
 مامور مراقبت های ویژه گفت که فقط مراقب باشین  ..
سمیر : سر و صدا نکنیم ;
بقیه زدن زیر خنده . پرده های جلوی شیشه ها رو کشیده و تمام حفره های دید رو پر کردند . سمیر که  از کنار صندلی ها رد می شد تا خودشو به وسط اتوبوس برسونه زنا از چپ و راست دستشونو به طرف کیرش دراز می کردند .. . مردایی هم که گلوریا  رو کاملا بر هنه و در حال حرکت دیده بودند با دستمالی کردن نقاط حساس بدنش نشون دادن که از هیجان خوششون میاد . یکی از مردایی که یه سبیل کلفتی به سبک لاتی های قدیم داشت سمیرو صدا کرد و گفت حاج عمو اگه کمک می خوای ما هم  هستیما …
 سمیر : همه ما به موقعش از کمک هم استفاده می کنیم …. ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها