داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

مردان مجرد , زنان متاهل 57

گلوریا کاملا حس می کرد که دیگه داره به جو اون جا عادت می کنه و همین حالا یاد گرفته که چه طور لحظات بدون سمیر رو هم سپری کرده احساس آشنایی کنه . برای احساس آشنایی کردن اول باید که احساس غریبی نکنی . و گلوریا دیگه احساس غربت نمی کرد . وقتی که با سن بالا ولی هیکل خوبش تونست پسرا و مردای مجرد رو به سمت خودش بکشونه پس خیلی راحت می تونه با شرایط و جو محیط بسازه و کنار بیاد و اون حتی نمی دونست سمیر حالا کجاست .. قالب قسمت جلوی بدن فینگلی و قسمت وسطش افتاده بود روی کون گلوریا و.. اون بی اندازه کیف می کرد . فینگلی هم که کیرشو کرده بود توی کون گلوریا اون کون رو واسه خودش غولی می دید . شاید اگه یه هیکل هم اندازه یا حتی نصف گلوریا رو می داشت یه احساس دیگه ای راجع به اون پیدا می کرد . مرد ریزه میزه که رو کون گلوریا سوار بود مرتب باعث و بانی این مجلس رو دعا می کرد . خیلی ها رنگ کس و کونو ندیده بودند . از همین پسر مجردایی که دستشون به دهنشون نمی رسید چه برسه به کس زن یا دختری . گلوریا : اکبر آقا ادامه بده . ادامه بده گلوریا با خود می گفت تازه د ارم می فهمم کیف کردن یعنی چه و اگه تا ساعتها عشقبازی کنن اون صداش در نمیاد و نمیومد .. حالا می فهمم که دوستام چه جوری حال می کنن و مدام در حال تغییر و تعویض دوست پسرن . . -اکبر آقا کیر خیلی تیزی داری . -تیز تر هم میشه . همین جوری که دارم اونو به کست می مالم لحظه به لحظه داغ و تیز میشه . قابل شما رو نداره . گلوریا : صاحبش قابل داره . گلوریا چشاشو بسته بود و به هماهنگی دو تا کیر در بدنش فکر می کرد . فینگلی فوق العاده خوشحال و هیجان زده بود و اعتماد به نفس خاصی رو احساس می کرد از این که یه زن کون گنده رو داره می کنه که اون زن داره با کیرش حال می کنه .. و احساس خودشم نشون میده . -آههههههه آهههههههه پسر کوچولو … یه فشار دیگه به کیرت بیار … بچرخون اون کیرت رو داخل مقعد من . کونم داره تو روصدا می زنه تو باید زبونشو به خوبی بفهمی و ببینی که من چی می خوام . فینگلی : همون چیزی که می خوای الان داخله .. اکبر : شما دو تا عاشق و معشوق خوب دارین به هم دل میدین و قلوه می گیرین . من اکبر خان چیکار کنم . فینگلی : اکبر جون ببینم زنایی که کس و کونو می ذاشتن بالا سرت کجان ؟ -چیه دوست داری اونا رو بفرستم سراغ تو که حالت رو جا بیارن ؟ اونا اگه کونشونوبذارن رو سرت که کس و کونشونو لیس بزنی دیگه جلو رو تو نمی تونی ببینی . میگم فینگلی اگه دوست داری می تونی با سر بری توی کون گلوریا جون .. گلوریا : آقایون مجرد دیگه این قدر بی ادب و گستاخ نشین دیگه . منو این وسط قرار دادین و هرچی دلتون می خواد و از دهنتون در میا د دارین بهم حواله میدین ؟ گلوریا ساکت موند تا این لحظات آخر قبل از ار گاسمو در آسایش باشه . مردا گلوریا رو ار ضاش کردند . فینگلی بالاخره آبشو ریخت توی کون گلوریا و اکبر هم که گلوریا رو به ار گاسم رسونده بود با چند پرش کیر از همون پایین آب کیرشو با فشار رو به بالا فرستاد به داخل کس … زن احساس می کرد که این یکی از لذت بخش ترین سکسهایی بوده که تاحالا داشته . وقتی کار اون دو تا مرد با گلوریا تموم شد زن از اونا فاصله گرفت و در همون حالت چند تا زن دیگه رفتن به سراغ کس و کونش و با زبون آبای بر گشتی از سوراخ اونو لیسش می زدن . گلوریا حس می کرد که خیلی آروم شده . احساس می کرد که با همه آشناست . سمیر رو دید که چه جور داره با بنفشه ور میره .. و مردان و زنان دیگه ای که هر یک به نوعی مشغول بودند .. بعد از دقایقی هر کی رفت سر جای خودش نشست و اتوبوس به سوی مقصدی به راه افتاد که می شد گفت برای هیچیک از افرادی که درش بودن مشخص نبود جز راننده و یکی دو تن از دست اندر کاران این گرد همایی . بالاخره رسیدند به منطقه ای که یک دور نمای کوهستانی داشت .. احتمالا منطقه ای معتدل و نیمه خشک بود .. اونا شب رسیده بودند … با این حال وارد خونه ای شدند که یه حالت قصر رو داشت . شاید بالغ بر چند هکتار زمین می شد . با این که شب بود ولی زیبایی اون فضا در نور پروژکتور ها و لامپهای قوی به خوبی مشخص بود .. هنوز جمعیت از اتوبوس ها پیاده نشده بودند . مسئول انتظامات هر ماشین اعلام کرد که حضار باید کاملا بر هنه باشند و لباسهاشونو بذارن توی ساک دستی .. حالا وقت خواب صاحب اختیارن که چیزی تنشون کنن یا نه .. موبایل ها رو که با اخذ رسید قبلا تحویل داده بودن . … ادامه دارد …

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها