داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

مامان امین‌ تو‌ گیم‌نت

سلام بچه ها من امیرم
ی چنتایی داستان نوشتم تو انجمن کیر تو کس
من تو زندگیم خیلی زیاد سکس کردم از ۱۶ سالگی شروع کردم
اکثرا هم زن های متاهل بودن در واقع من ی خانوم بازم
میخام داستان همسایه دیوار ب دیوارمونو تعریف کنم
اول از همه بگم ک من رمانتیک اینا نیستم خیلی زود میرم سر اصل مطلبو همه چیو توضیح میدم
۲۳ سالم شده الان توی اصفهان زندگی میکنم
پارسال ی مغازه اجاره کردم توش ps4 گزاشته بودم بچه های میومدن بازی میکردن درواقع گیم نت داشتم
قضیه مربوط ب همسایه دیوار ب دیوارمونه ی پسره بود هف هشت ده سالش اینا بود اسمش امین بود هیچوقت نمیزاشتن تنها بیاد گیم نت همیشه باباش میاوردش اونجا میموند تا بازیش تموم بشه بعد میبردش این داستان همینجوری ادامه داشت هفته ای دو سه بار امین با باباش میومد گیم نت من برای اولین بار بود ک مامان امین اومد دم مغازه فک کنم کلیدرو داد ب بابای امین ا‌ونجا اولین بار بود ک نیلو میدیدم بعدن فهمیدم اسمش نسیمه ی زن خوشکل سی ساله اندام عالی بدون ی ذره چربی قد بلند مو مشکی ارایش غلیظ خیلی خوب بود همینجوری زندگی داشت ادامه پیدا میکرد و لذت میبردیم از ذیستن تا این ک چنبار امین اومد ازم کرایه کرد پی اس فور تو اولین بارش بهش گفتم ب خودت نمیدم باید بابات بیاد شمارمو گرفت رفت خونه مامانش ز زد بهم گف ک باباش نیس بده بهش خلاصه اینجا شمارم رفت دستش بعد هر وقت دستگاه میخاس ز میزد میگف بده من هیچوقت فک نمیکردم ک یروزی میتونم با نسیم سکس کنم
ی روز نسیم ساعت سه اینا بود اومد امینو گزاشت گف بازی کنه من ی ساعته میام باباش نفهمه چنبارم تاکید کرد گفتم باشه رفت بعد سه ساعت اومد دنبالش خیلیم هول بود مطمعنا ی غلطی کرده بود اونروز همه اینا گزشتو گزشت من بخاطر نصرفیدن مغازرو جم کردم اخرای برج ۱۲
بود ک گزاشتم رفتم شمال عشق و حال پیش دوستم اونجا بودم ک بهم ز زد دستگاه خاست ک گفتم جم کردم ولی دستگاه دارم هنوز راجب کار ی خورده حرف زدیم ک اره نمیصرفیدو از این چرتو پرتا اخرش گفتم ولی الان شمالم اومدم دستگاه رو بیاد بگیره اخر حرفش گف خوش بگزره عزیزم خدافظ پشمام ریخت
منم ی چن ساعتی دو دل بودم ک پیم بدم یا ندم اخرش گفتم سگ خورد همه عکسا پروفایلمو پاک کردم اسمم برداشتم ی پیم دادم بهش ک اطلاعات دستگاه با اسم بازی های روشو توش نوشته بودم و گفتم اینقدر قیمتشه ساعت یازده شب بود ک پیم داد ی چن دیقه حرف زدیم بعدش ک پرسید دوس دختر داری گفتم ن بعد گف پس من چیم 😂
خلاصه دو سه روز بعدش دگ شمالو پیچوندم برگشتم پیش نسیم تایمش محدود بود نسیم فقط تو دو هفته تونستیم در حد ده دیقه چنباری همو ببینیم تو همین حین ی مغازه جدید رو اجاره کرده بودم ک طبقه بالا ی اتاق بزرگ داشت ی شغل دگ راه انداختم توش
ی شب پسرشو گزاشت خونه رفیقش ساعت یازده بود ک رفتیم مغازه هنوز نچیده بودم مغازرو فقط دوتا مبل داشتم اونجا ن فرشی موکتی پتویی چیزی شوهرش حراست بود شبا خونه نبود
یکی از بهترین سکس های زندگیم بود
خیلی حرفه ای بود
نور ابی داشتیم تو‌مغازه از این بلک لایتا تازه از حموم‌اومده بود موهاش خیس بود بوی عطرش دیوونم کرده بود بدنش خیلییی داغ بود لباساش خیلی سکسی بود بغلش کردم لباش داشت اتیش میگرفت خودشو لوس میکرد خیلی خوب بود لعنتی کم کم چسبیدیم ب هم لخت شدیم چون کف مغازه خاکی بود کفشامونو‌پوشیدیم کف پاهامون کصیف نشه کفشای منم از این هم از این شب رنگا بود هم ی رنگ نارنجی داشت ک تو نور‌بلک لایت میدرخشید ن قرصی داشتم ن تاخیری ن چیزی لامصب اینقد خوب بود نمیتونستم ابمو نگه دارم هی مجبور میشدم وایسم چنبار ک این کارو کردم دگ ابم نمیومد میتونستم قشنگ تلمبه بزنم خیلی حرفه ای بود دیوس تو حالت داگی رو مبل میگف دستامو بگیر یجوری صداشو نازک‌میگرد با اه میگف امیر خون تو مغزم جریان پیدا میکرد عین فیلمای برازرس بود اون سکس چنبار دگ هم سکس کردیم تو مغازه و بعدش دگ ن اون خبری گرف ن من الانم دگ باهم حرف نمیزنیم

نوشته: امیر

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها