داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

مادر فداکار71

دو سه دقیقه ای گذشت . الناز پاهاشو داده بود هوا و کمرشو کمی بالاتر آورد که آب کیر داداش از کسش نریزه . امیر درو باز کرد .. اونا دسته جمعی اون پشت منتظر بودند .. -زیر پامون علف سبز شد امیر جون درو زود تر باز می کردی دیگه . ببینم باالاخره یه حالی به این عروس خانوم ما دادی یا نه ;/; نوبت ما کی میشه -انسیه جون مگه واسه این امیر دیگه جونی می مونه که بخواد با بقیه هم یه حالی بکنه .. -ببینم خودت قول دادی -ولی دیگه مایه  و مایعی واسم نمونده .. انسیه دستی به کیر برادر زاده شوهرش زد و گفت ببین امیر این یه بلاییه که وقتی شق شه و کیف کنه از اون گوشه موشه ها یه چند قطره هم که شده میاره . فقط باید بخوای .. سوسن : تازه من و کتی و مامانتو هم فراموش نکن . الناز خودشو به طرف پایین خم کرد و گفت خانوما ببینین داداش دیگه هرچی داشته خالی کرده این داخل . به دلتون صابون نزنین . هیچی براتون نمونده . الهام به طرف الناز رفت و سریع  پاهاشو دوباره داد بالا . -کتی جون برو از توی آشپز خونه کابینت بالا سمت چپ چند تا قاشق مربا خوری که نه چای خوری بردار بیار .. زود باش این آبا الان حروم میشه . -امیر زیاد ریختی -فراوون همه مال النازه .. کتی رفت و با چند تا قاشق چایخوری بر گشت . کس خل بازی اونا گل کرده بود . کیف می کردند از این جور بازیها . الهام گفت ببینم بزرگتر کیه ;/; اون و کتی سر این مسئله بحث داشتند . -فکر کنم انسیه جون بزرگتر باشه .. انسیه : اصلا چیکار دارین کی بزرگتره . مگه میخوان بیان خواستگاری ما . داماد به همه مون شیرینی میده . زود باش الهام از همون جا قاشقو بزن اون دواها حروم میشه . یه وقتی می ریزه شایدم حل شه دیگه نتونی چیزی از اون داخل در بیاری . . الهام اول قاشقو کوچولو رو گذاشت  لبه کس الناز و پر از آب کیرش کرد و خوردش . برای بار دوم اون آبو با قاشق ریخت داخل کس خودش . کتی نفر بعدی بود و بعد هم انسیه و سوسن .. الناز با این که از این حرکاتشون و تماس قاشق با کسش لذت می برد ولی لجش می گرفت که اون چیزی رو که حقش بوده این زنا ازش گرفتند .. وقتی سوسن این کارو انجام داد تازه یادشون اومد که المیرا هم هست .. الهام : ببینم چیزی واسه این خواهر نازم مونده .. انسیه : مقصر تویی که زیاد تر از سهمیه بر داشتی -من چه می دونستم مگه از اول وزنش کرده بودم . ولی یه مقداری مونده بود که به المیرا رسید . تازه الهام که عصبانیت الناز رو احساس کرده بود یه قاشق چایخوری از آب کیر امیر رو از کس الناز در آورد و داد به خوردش .. -عزیزم ناراحت نباش این کیر و کمر داداشت اون قدر قوت داشت و داره که این همه آب ازش گرفتیم بازم داره پس میاد . این قدر بخیل نباش دختر .. حالا دیگه باید حرکات دسته جمعی رو شروع کنیم . یه آهنگ بذارم و بر گردم .  الهام مجلس گرم کن زنا همه رو به رقصیدن وادار کرده بود . المیرا هم حسابی افتاده بود توی خط . به این فکر می کرد که بالاخره بازم می رسه وقتی که اون و امیر تنها باشن و بتونه از پسرش لذت ببره . الهام رفت طرف کس الناز . می دونست باید چیکار کنه . حوصله اخم و تخم خواهر زاده خودشو نداشت .می دونست اگه هوای اونو داشته باشه اونم هواشو داره و بهتر می تونه فکر خودشو با این مسئله که امیر با خاله اش سکس داشته باشه هماهنگ کنه . -خاله جون خاله جون .. یه جوری میکش می زنی که فکر می کنم داداش داره کسمو می خوره .. .. انسیه و سوسن امیر رو برده بودن به یه طرف دیگه . سوسن کف دستاشو گذاشته بود رو سینه امیر و انسیه هم یواش یواش از کف پای امیر دهنشو رسوند به کیرش .. -نبینم این کیر شل شده باشه .  باید مث همیشه تیز و برنده باشه .. سوسن : تو از کجا می دونی خاصیت کیر امیر رو .. -خب معلومه از جونداریش . درسته مثل اول شق نیست ولی ببین . چه جوری از این ور به اون ور می پره . الناز : خاله جون اونا دارن با امیر چیکار می کنن ;/; -همون کاری رو که من دارم با تو می کنم . چرا این قدر ناراحتی . دلتو بزرگ کن . تو چه بخوای چه نخوای اونا کس و کونشونو دو دستی تقدیم داداشت می کنن . همون حرف نزنی و چیزی نگی بهتره . -عادت می کنن خاله جون .. -چی میگی امشب شب جشنه . تازه مگه اونا رو جنده گیر آوردی که بخوان عادت کنن که به غیر شوهرشون به یکی دیگه بدن ;/; ما که بیکار نیستیم دقیقه ثانیه اینجا پلاس شیم . ما هم واسه خودمون زندگی داریم کس و کار داریم . دل تو دل الهام نبود . همش داشت به این فکر می کرد که نکنه  این یه مقدار شیره باقیمونده کیر امیر رو هم بکشند و چیزی به اون نماسه . …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها