داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

شب من و سحر

سلام من مهدی هستم 19 سالمه این خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم مال یک سال پیشه این خاطره کاملا واقعیت داره مثل بعضیا از خودم نساختم

من پسری درس خون سرم تو لاک خودم البته گاهی اوقات شیطون هم میشم و دروغ گفته نشه کوچه ما خیلی دختر داره انگار 2 تا پسر بیشتر تو کوچمون نیستیم یکی من و یکی امین من از بچه گی چون پسری بود زیاد تو کوچمون بادخترای کوچه بازی میکردم همیشه هم تو بازیامون من و امین خودمونو میچسبوندیم به اونا تا سال پیش که یکی از دخترای کوچمون که خیلی خوشگل خوش اندام هستش رو کردم این ماجرا از روزی شروع شدش که من مامان و بابام رفتن به گرگان و من تو خونه تنهای تنها بودم
اینو هروقت توکوچه میدیدم باهاش حرف میزدم ج نمیداد ولی میدونستم که از من خوشش میاد دقیقا خونه سحر شون کنار خونه ما هستش که میشه از روی پشت بوم به خونه اونا برم ولی من جرعت این کارارو نداشتم یک روز داشتم از سالن فوتبال میومدم با دوستام رفته بودیم فوتبال دقیقا ساعت 1 شب بود داشتم بر میگشتم یهو دیدم یک دختر داره تلو تلو میخوره میاد به ترف من منم که کنج کاو همین طوری از ته کوچه داشتم میدیدم اومد جلو تر دیدم این سحر هستش اول نگران شدم چون خیلی دوسش داشتم فکر کردم اتفاقی افتاده بعدش اومد پیشم گفت بیا بریم تو گفتم کجا گفت خونتون من فهمیدم که این چیزی خورده بعدش دیگه مجبور شدم نمیتونستم با اون حال بفرستمش خونشون درو باز کردم بردمش تو خونه گفتم کجا بودی گفت تولد گفتم تولد کی گفت دوستم گفتم چی بهت دادن گفت هیچییییی بعد یک نیش خندی زد بعد دیگه خودم تا اخر گرفتم بعد بردمش تو خونه وضعش خیلی خیت بود رفتم اب لیمو رو اوردم دادم خورد یکم حالش بهتر شدش بعد گفتم اگه میخوای برو هموم رفت هموم اومد من خوابم برده بود خسته بودم تو هین خواب احساس کردم یک چیزی داره نازم میکنه اقا بیدار شدم دیدم سحر داره منو نوازش میکنه قیافش داد میزد شهوتی بود من تا اون ثانییه اصلا فکر سکس رو نداشتم باهاش فقط میخواستم کمکش کنم ولی این با یک سوتین و شورت سورتی کاملا سکسی بود اومده بود منو نوازش میکرد طوری بود که سینهاش واضح دیده میشد شورتشم که انگاری یک نخ بود نشستم باهاش حرف زدم گفتم من تورو دوست دارم عاشقتم ولی هروقت که مال خودم شدی بهت دست میزنم گفت من الان بد جوری غرق سکسم با هزار تا دری بری ما راضی شدیم اقا رفت تو اتاق به منم گفت بیام منم دیگه نمیتونستم چرتو پرت بگم کیرم سیخ سیخ شده بود اون لخت کرد خودشو منم دیگه در اوردم رفتم رو تخت کنارش اون کیرمو گرفت برام چند بار مالوندش بعد منم دیگه اشتم دیوونه میشدم سینه هاشو میخوردمو میمالوندم بعد بهش گفتم خم شو کونتو بده بالا یک بالش زیر شکمش گزاشتم که کونش بیاد بالا بعد سرکیرمو اروم میخواستم بزارم داخل که یک هویی یک آهی کشیدش گفت تو بکن کاری نداشته باش کردم خلاصه اولش یکم تنگ بود با چند بار عقب جلو دیگه گشاد شدش فقط تو کونش میکردم چون نمیخواستم دردش بیاد چون هنوز پرده داشتش دیگه سگی کردمش تو حالت سگی هم به اون فاز داد هم به من خیلی اه میکشید بعد اوردمش لبه تخت پاهاشو باز کرد منم گفتم کو بزار یک دوتا تقه تو کسش بزنیم تو کسش گزاشتم دردش نگرفت 2 تا تقه شدش 7 و 8 تا تقه بعد منو گفت دراز شو رو تخت دراز شدم اومد با توفش کیرمو خیس کرد بعد پاشدرو کیرم نشست چه فازی داشت اخ هی میرفت بالا هی میومد پایین در همین حالت بودیم که ابم اومد اون هنو ارضا نشده بود دیگه نا نداشتم سینه هاشو میخوردم کسشم میمالوندم اونم ارضا شدش بعدش تا صبح لخت تو بغل هم خوابیدیم تا ساعت 4 بعد از ظهر که اون رفت خونشون الانم اگه خدا بخواد قراره باهم ازدواج کنیم

نوشته:‌ مهدی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها