داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سکس لاپایی با دختردایی مطلقه

سلام بر دوستان
وحید هستم ۲۵ ساله
سایز کیر ۲۰ سانت
واستون قبلا تعریف کردم که دخترداییم مونا رو که مطلقه هست
دوبار کردمش خاطره اولی روتوضیح دادم و میمونه این خاطره که خیلی هیجان داشت و خیلی عالی همه چیز جور شد.

همونطور که گفتم دخترداییم با خانواده ما خیلی راحته و رفت امد زیادی داشت به خونمون
و بعد از سکس اول و کمی دوستی سرد شد و کلا منم سرد شدم ازش اما همچنان رومخش بودم که موقعیت پیش اومد بزاره بکنمش اونم میکفت باید موقعیتش پیش بیاد مخالف نبود ولی کلا دوست داشت ادای تنگارو در بیاره
بگذریم
برنامه ریختیم من مونا و خواهرم بریم سفر دو سه روزه شیراز گردش
قبل از سفر بهش گفتم اگه موقعیت جور شد لاپایی بکنمت اونم گفت اگه شد باشه ولی قول نمیدم
راهی شیراز شدیم تو مسیر کلی خوش گذروندیم مشروب هم برده بودم
از طرف کارش یه سوییت یه خوابه گرفته بود
رسیدیم خونه لباسارو عوض کردیم نشستیم شام خوردن و بهشون گفتم مشروب بخوریم که گفتن باشه
نشستیم به مشروب خوردن زیاد نبود بخاطر همین مست انچنان نشدیم اما شنگول بودیم
مشروبا تموم شد و خواهرم رفت دستشویی من و مونا رفتیم جاهارو رو بیاریم بندازیم داشت پتو هارو میداد بهم که بهش چسبیدم گفت نکن دیوونه الان خواهرت میاد منم ولش کردم و گفتم شب حسابتو میرسم
دراز کشیدیم سر جاهامون . خواهرم وسط و من و مونا کنارش دراز کشیدیم. مشغول چرخیدن تو گوشی بودیم هممون منم به مونا پیام میدادم که نخواب اونم میگفت خوابمه گفتم نامرد تو قول دادی گفت حالا سعی میکنم نخوابم
خلاصه خواهرم گوشیو گذاشت کنار من و مونا هم هی پیام میدادیم بهم
اون میگفت ضایس بخدا منم که کیرم بلند شده بود میگفتم فوقش خواهرم بیدار میشه میبینه
بعد از بیست دقیقه نیم ساعت پیام دادم گفتم فک کنم خوابید گفت اره فک کنم
منم گفتم الان میام دامن پوشیده بود زیرش هیچی نداشت
رفتم کنارش دراز کشیدم گوشیمم بردم اگه خواهرم بیدار بشه بگه داشتم یه چیزی نشونش میدادم
پتو زدم کنار رفتم زیر پتو
کیرمو میمالوندم به رون نرمش اونم با اون دامن نازک
دستشو گرفتم کیرمو دراوردم که برام بماله مالوند یکمی منم دست میکشیدم روی کسش از روی شرت البته
موندم چرا نمیذاشت از کس بکنمش
بعد بهش گفتم برگرد برگشت دامنشو دادم بالا شرتشو کشیدم پایین
زیر پتو بودیم هیچی مشخص نبود کیرمو مالوندم در کونش و گذاشتم لاپاش دیدم حال نمیده خیلی خشک بود کیرمو تف مالی کردم گذاشتم لاپاش.
وای نگم براتون کسی که چندسال تو کفش باشی بعد بتونی بکنیش یعنی ته خوش شانسی البته باید ریسک کرد
اونایی که تو کف فامیل هستن دل رو بزنن به دریا
مطمعن باشید اونا هم بهتون فکر میکنن
خلاصه گذاشتم لای پاش یواش عقب جلو میکردم خبلی حس خوبی بود اونم با استرس و هیجان که هرلحظه ممکن بود خواهرم بیدار بشه
یکم ک کردم بهش گفتم ابمو چیکار کنم گفت کثیفم نکنی فقط
خیلی اروم حرف میزدیم بهش گفتم پاشو بیا تو اتاق
من رفتم بعد از یه دقیقه اونم اومد
گفتم واسم بخور گفت کثیفه خب. پر ار تف کردی
حموم تو اتاق بود اروم شیر اب رو باز کردم با دست اب میریختم رو کیرم و دست میکشیدم که تمیز شه
اومدم پیشش گفتم بخور زانو زد شروع کرد خوردن
قشنگ و با اشتها مث دفعات قبل نمیخورد منم دیدم حال نمیده بهش گفتم پاشو بسه. ایستاد کنار دیوار دوباره تف زدم گذاشتم لاپاش. یواش یواش عقب جلو میکردم بهش میگفتم دوس داری با اشاره سرشو تکون مبداد میگفت اره
اب منم زود داشت میومد بخاطر همین اروم میکردم
تو دلم گفتم بزار این دست رو بکنم دست بعدی کمرم سفت بشه بیشتر میتونم باهاش حال کنم
چندتا تلمبه سرعتی زدم مشخص بود دوس داره کیرم لای پاش میره
چون ناله میکرد ایستاده روی دیوار خیلی حال میده
همیجور که داشتم عقب جلو میکردم ابم اومد ریختم رو کمرش
اندازه سد کرخه اب داشتم
گفت وای کثیفم کردی دستمال برداشتم یکم تمیز کردم براش گفتم دست دوم کثیفت نمیکنم
گفت دست دوم در کار نیست چون خوابمه
منم گفتم خب میام تو خواب میکنمت
اون رفت دستشویی منم سرجام دراز کشیدم که چشامو چند دقیقه ببندم و وقتی دوباره تحریک شدم برم سراغش
ولی وقتی چشامو باز کردم دیدم ساعت ۹صبحه و دیگه اوناهم بیدار شدن و نمیشه کاری کرد
اماده شدیم رفتیم دور زدیم و خرید کردیم ساعت ۳ظهر بود راه افتادیم سمت شهرمون چون مشکل پیش اومد برامون
دیگه از اون ب بعد قسمت نشد بکنمش ولی موقعیت گیر بیاد حتما میکنمش
رفیق فکر نکن اینا تخیل ذهنمه چون خواستن توانستنه
بعد از کلی فکر کردن بهش و ریسک کردن به فانتزیم رسیدم پس تو هم سعی بکن تا بتونی اونو که میخوای بندازی تو تور
موفق باشید

نوشته: وحید(اسم مستعار)

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها