با عرض سلام خدمت انجمن کیر تو کس های عزیز
من فرزین هستم 18 سالمه و آبجی مریم دو سالی از من کوچکه ولی هیکلی داره مثل هنرپیشه ها. ومامانم منشی یه شرکته که بابام رییس اونجاست داستان از جایی شروع شد که یه روز آبجیم داشت میرفت حموم منم که بهش احساس بدی نداشتم . یه ربعی گذشت مامانم داشت میرفت خرید کنه منم داشتم با لپ تاپ گیم بازی میکردم یک دفعه صدایی شنیدم آبجی جونم میگفت داداش آب سرده یه نگاهی به گرمکن بکم منم با فحش به خودم رفتم نگاه کنم در حین راه رفتن آبجی رو دیدم از بالای شیشه. که یه شرت پاش بود منم حی به پستونهاش نگاه میکردم و به خودم میگفتم این همه سال جه چیزی رو از دست دادم و اون روز تموم شد.
یه هفته ی گذشت صبح زود صدایی شنیدم نمی خوای بیدار شی یه 5 دقیقه ی گذشت رفتم دست و صورتمو شستم واومدم صبحونه بخورم به آبجیم گفتم پس مامان و بابا کجان کفت عمه وقت زایمانش بود رفتن بودن بیمارستان من صبحونمو خوردم رفتم اتاقم که مطالعه کنم بعد دو و سه ساعتی گشنم شد به مریم گفتم ناهار چی داریم گفت هیچی گفتم پس زنگ میزنم ازبیرون بیارن بعد ناهار مریم گفت حوصله ندارم بیا یه بازی بکنیم من گفتم چه بازی ؟ گفت کشتی من گفتم دخترو کشتی هی اصرار کرد منم قبول کردم کشتی شروع شد من که قدرتم زیاده مریم را انداختم زیرم و کیرم راست میشد منم با عجله از روی مریم پاشدم تا شک نکنه مریم گفت چیکار می کنی چرا ادامه نمیدی پس باختی منم تو دلم گفتم میکنم تو کونت یه دفعه دیگه کشتی گرفتیم اینبار منو هل داد منم افتادم زمین و اومد نشت روم منم نمیتونستم بلند شم چون یه کمی چاق بود وبازم داشت کیرم راست میشد و داشت شلوارمو پاره میکرد و مریم هم فهمیده بود خودشو هی میچسبوند به کیرم یه دفعه دیدم دستش رو کیرم وداره باهاش حال میکنه منم شهوتی شده بودم دستمو انداختم به سینه هاش و آرام اومدم پایین تر تا رسیدم به کسش وآروم یه لبی ازش گرفتم و فورا لباسهاشو در آوردم چی میدیدم یه کس ترو تازه با پستونهای خوش فرم که تو دستام به راحتی جا میشد به مریم کفتم برو اسپری بیار کفت چی گفتم تو اتاق مامانه اون رفت زود آورد منم زدم به کیرم بهد گفتم میتونی ساک بزنی گفت چشم به روی چشم 5دقیقه ساک میزد و کیرم مترکید گفتم پسه گفت باشه ومن زود رفتم طرف کونش ماساژ میدادم تا شل شه سر کیرم آروم گذاشتم تو کونش مریم یه جیغی کشید بعد داشت راه باز میشد تمام کیرمو گذاشتم تو کونش هی تلمبه میزدم یه ساعتی گذشته بود و داشت آبم میومد ریختم تو کونش بعد اون ماجرا هفته ای یکبار باهم سکس داریم امیدوارم از داستان خوشتون بیاد .تمام
نوشته: فرزین