داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سوختم ولی ساختم (۱)

امين هستم ،ماساژور 25 ساله ساكن عراق شهر بغداد
درود به چشمهای عزیزتون
این ماجرا برای دوشنبه۶/۲۷ ساعت۱۲بامداد
طبق روال همیشگی ،بخاطر شغلم تو تمام شهرهای عراق مشتری دارم و به هر شهری که میرم اطلاع میدم به همشون و باقی ماجرا
یکی از مشتری های من اسمش مصطفی گی کامل و بسیار پولدار بهم زنگ زد و گفت میای پیشم منم قبول کردم و قرار شد بیاد دنبالم و با هم بریم
ساعت دوازده شب با هم قرار گذاشته بودیم
خیلی دیر وقت بود ولی مثل داداش بهش اعتماد داشتم
اومد با لندکروز دنبالم و سوار شدم و رفتیم خونش بعد از طی مسافتی بالاخره رسیدیم
کمی استراحت و شروع کردم با آهنگ ریلکسشن
با هر نُت موسیقی تکون میدادم انگشتامو
با هر نُت موسیقی تمام انرژی بدنمو به بدنش انتقال میدم
بدنش برای انگشتام حکم قلب داره
بمون بینمون این ماجرا من مصطفی رو خیلی دوست دارم چون مثل خودم
بعد کلی ماساژ ی دفعه درب خونه باز شد اما نترسیدم چون قبلش مصطفی باهام هماهنگ کرده بود که دوستش به اسم سیف میخواد بیاد
اومد داخل اتاق و من سلام کردم
خیلی خشک جواب سلام داد و منم باهاش خیلی خشک رفتار کردم
به ادامه ماساژم رسیدم و شروع کردم به لیسری(مصطفی فری)سوراخش لیس میزدم اونم ناله میزد
باسنشو لیس و گازهای کوچیک کوچیک می‌گرفتم باعث شده بود صدای مصطفی به آه و ناله در بیاد
غنچه های لپشو می‌کشیدم تو دهنم و زبونمو میدادم می‌رفت تو
مصطفی تو اوج ترین حالت ممکن بود لذت میبرد از کار من
منم از اینکه مصطفی تا این حد تو صفا بود ده دقیقه لیسیدم و خسته شدم
گفتم ماساژ تمام که پا شد گفت من باید برم
میشه ساک بزنی آبمو بیاری دیرم شده
کیرشو گرفتم دستمو با آب دهنم اول خیسش کردم بعد شروع کردم
آروم آروم ساک زدن و یکدفعه کلشو کردم تو دهنمو قشنگ تو حلقم کیرشو حس میکردم که مصطفی گفت آه
من مهر رضایت کارمو گرفتم مجدد شروع کردم به ادامه ساکم
کیرشو از دهنم در میاوردم یه دفعه کلشو تا حلقم فرو میکردم مکرر این کارو میکردم و اونم قربونش صدقه م می‌رفت و منم با ولع تمام براش ساک میزدم
سرمو گرفت و شروع کرد تند تند تو دهنم تلمبه زدن به معنای واقعی داشتم خفه و لذت می‌بردم که یه آهی بلند کشید و تو دهنم خالی کرد آبشو
منم تو دستمال کاغذی همه شو خالی کردم
راستی یادم رفت بگم تو این نیم ساعت سیف دوست مصطفی رفته بود خرید و خونه نبود
سیف اومد و دید مصطفی داره آماده میشه برای رفتن و کلی صحبت
مصطفی اومد گفت امین هوای سیف رو داشته باش بعد اومد جلوتر توی گوشم گفت داری تو زندگی برام خطرناک میشی امین دارم عاشقت میشم!
عاشق من ♥️خبر نداشت من از خودش بدترم و دیوونه ش شدم💋💋💋
با رفتن مصطفی من موندم و بچه تخسی که بزور جواب سلام داد
سیف پسری ۲۱ساله لاغر ولی فیتنسی قد متوسط و خوشگل و قلب مهربون
که اومد اتاق با پرسیدن چطوری سر بحث رو باز کرد و رفت تو پذیرایی تلویزیون رو روشن کرد موزیک عاشقانه پلی کرد و اومد تو اتاق ی شب نما ستاره و ماه رو گذاشت رو میز و روشنش کرد
قشنگ ی لحظه احساس کردم تو زیبا ترین و رمانتیک ترین لحظه زندگیم قرار گرفتم خواستم ذوق زدگیم با پریدن بغلش نشون بدم اما به خودم گفتم خودتو کوچیک نکن و خودمو کنترل کردم و گفتم رنگ آبیش قشنگتره
با گفتن به احترام عشقم آبی بمون من گفتم این برنامه داره برام
رفت قلیونشو دو دقیقه ساخت و تاخت و پرداخت و اومد کنار من تو تخت سه نفره دراز کشید و قلیون کشیدن
من فاصلمو ازش حفظ کردم به هیچ عنوان سکس نمی‌خواستم تو ماشینم اینو به مصطفی گفته بودم
که دستاشو گذاشت تو سرم
موهامو آروم نوازش میکرد آروم انگشتاشو از بین موهام حرکت میداد ی چیزی بین عشق و کمبود برام ایجاد شد که انگشتش رو به سمت صورتم حرکت داد و با سبابه انگشتش لبامو نوازش میکرد به معنای واقعی کیرم داشت شلوارمو جر میداد
که بهش گفتم قلیون تو بکش چیکار داری میکنی که شروع کرد صحبت کردن باهام که بین حرفاش ی دفعه ی دود شدید گرفت و تو دهن من با حالت خالی کرد
منم سریع خودمو کشیدم عقب (ته دلم دوست داشتم ولی مشکل داشتم برای سکس)
که سیف گفت با من مهربون باش و میخوامت
نمیدونم چرا احساس کردم باید باهاش همکاری کنم
که سرمو بردم جلو اونم اومد سمتمو لباشو چسبوند به لبام
ی بوسه از لبم زد زد و آروم شروع کرد به لب گرفتن غنچهای لیمو با دهنش می‌گرفت و گاز می‌گرفت زبونشو میداد تو دهنمو و
لبامو لیس میزد و دیدم بغلم کرد خوابید روم
کارشو خیلی خوب بلد بود الان که فکر میکنم
در تلاش برای ایجاد عشق و محبت بود اما مشکل اینجا بود مصطفی عاشق سیف بود و منم اینو میدونستم با اینکه می‌خواستم اما به احترام عشقم دل بستن و این چرت و پرتا رو گذاشتم کنار
که مجدد اومد بالا با دیدنش آتیش وجودم شعله ور شد و سفت بغلش کردم این سری من دیوانه وار ازش لب می‌گرفتم که به خودم اومدم و از خودم جداش کردم گفتم برو قلیون تو بکش
رفت قلیونشو کشیدن منم سرمو گذاشتم رو بازوش که دیدم راست کرده
بهش گفتم این چیه خندید و گفت تو خیلی شیرینی بخاطر تو
جدی میگم فول کیس سکسم بود اما دیشبش سکس گروهی داشتم که سوراخم به شدت می‌سوخت
که با بوسیدن و لب گرفتن مجدد ازم
(برگشتم دیدم کیرش بیرون ازم خواست فقط ساک بزنم )
سرمو برگردوندم سمت پاهاش دیدم کیرش بیرون و رفتم سمت کیرش و کیر خوبی داشت ۱۸سانت ولی کلفت
کلاهکشو گذاشتم تو دهنم…

ادامه دارد .

ممنون میشم نظر بدید ادامشو چجور بنویسم

نوشته: Amin

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها