داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سكس من با دوتا خواهر2


خودش یکی از بندهای تاپش رو باز کرد منم اون یکی رو باز کردم خودش تاپش رو پائین کشید تا زیر پستونای بزرگ و سفیدش که تو یه کرست توری مشکی بود داشتم میمردم با دستم پستوناش رو از روی کرستش میمالیدم و فشار میدادم هنوز لبامون تو هم بود به زور لبم رو از لبش جدا کردم و سرم رو خم کردم شروع به خوردن بالای پستوناش که از کرست بیرون بود کردم زبونم رو لای چاک پستوناش میدادم بعد اومدم بالا از گردن و گوشش شروع کردم به خوردن و باز رفتم پائین کرستش از اونایی بود که از جلو باز میشد خودش بازش کرد و پرتش کرد اونطرف منم یه پستونش رو به دهن گرفتم یکیش رو هم با دستم میمالیدم عجب پستونای نرمی بود الان که یاد افتاده کیرم بازم بلند شده یه دستم داشت کمرش رو میمالید تو این چند سال یه کم توپولتر شده بود گوشت بدنش نرم بود و داغ بعد از یک ربع که پستوناش رو خوردم و اون ناله کرد گفتم همینجا باید تمومش کنیم گفت نه جیگر پاشو بریم تو اتاق خواب رفتیم اونجا خودش لختم کرد لخت لخت من به کمر خوابیدم روی تخت و اون افتاد روم پستوناش که به تنم مالیده میشد حال میکردم اونم یه کم بدنم رو لیس زد و رفت پائین کیرم رو به دست گرفت یه جون گفت و کرد تو دهنش یه کم ساک زد بلندش کردم چون انصافا عالی ساک میزد داشت آبم میومد کیرم رو میکرد تو دهنش میمکید بعد بین لباش فشار میداد و بالا و پائینش می کرد خوابوندمش روی تخت شلوار و شرتش رو با هم از پاش درآوردم نشستم وسط پاش هنوز که هنوزه کس اونجوری ندیدم گوشتی و سفید با لبه های به هم چسبیده انگار آکبند بود خیس خیس بود با انگشتم لبه های کسش رو باز کردم وسطش از خیسی برق میزد یه کم به کسش نگاه کردم بعد آروم فوتش کردم خیلی حال کرده بود ناله میزد و جون جون میکرد بعد زبونم رو آروم گذاشتم وسط کسش و اول از پائین به بالا آروم آروم میکشیدم روی چوچولش که حسابی هم وروم کرده بود بیشتر وقت میذاشتم و با نوک زبونم باهاش بازی میکردم رویا چنگ زده بود تو موهام و سرم رو به کسش فشار میداد یه دفعه شروع کرد به جیغ زدن آیییییییییییییییییییی آییییییییییی بخورررررررررررررررر آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بخورررررررررررر بعدش یه دفعه یه لرزش شدید و سرم رو چنان به کسش فشار داد که داشتم خفه میشدم بله به همین راحتی و به همین زودی رویا خانم دهنم رو پر آب کرد اونم چه آب شیرین و گرمی هنوز مزه اش تو دهنم هست بعد که حسابی آبش بیرون ریخت سرم رو ول کرد منم بلند شدم افتادم روش کیرم قشنگ لای پاش بود و به کسش مالیده میشد همزمان که از لب و گوش و گردنش میخوردم آروم خودم رو هم بالا پائین می کردم اونم ناله میکرد و آه میکشید یه کم تو این حالت موندیم بعد گفت بلند شو زود باش دیگه چقدر طولش میدی من همیشه از این که تو سکس طرف مقابلم برام حرفای تحریک کننده بزنه خوشم میاد برای همین گفتم بلند شم چیکار کنم گفت بلند شو من رو بکن گفتم کجات رو بکنم گفت همه جام اول جلوم رو بکن گفتم جلو یعنی چی خندید دستش رو گذاشت روی کسش و گفت کسسسسسمممممم رو بکن خوبم بکن چون خیلی حشریم از اینکه اونم راحت حرف میزد حال میکردم گفتم ای به چشم بلند شدم پاهاش رو انداختم روی شونه هام یه کم کیرم رو به کسش مالیدم و آروم آروم کردم تو کسش از بس خیس بود زیاد اذیت نشد وقتی کیرم تا ته تو کسش رفت و روناش چسبید به شکمم یه کم نگهداشتم تا بازتر بشه یاد اون موقعهایی افتادم که با دیدن یه کم از ساق پاش چه حالی میشدم دستم رو گذاشتم روی ساق پاش و آروم همونطور که تلنبه میزدم پاهاش رو میمالیدم از داغی و نرمی کسش داشت آبم میومد کیرم رو از کسش بیرون کشیدم خودم رفتم خوابیدم روی تخت بهش گفتم بیا بالا اومد نشست روی کیرم اول یه کم خودش رو چرخوند بعد شروع کرد بالا پائین رفتن چون سرعتش رو زیاد کرده بود و من هم به اون پستوناش نگاه میکردم که اونا هم بالا پائین میپرید از ترس اینکه آبم نیاد بهش گفتم بلند شو بسه گفت چی شد گفتم هیچی میترسم آبم بیاد گفت خوب بیاد بذار بیاد منم دارم میام و سرعتش رو بیشتر کرد دلم نمیخواست به همین زودی تموم بشه گفتم نه بسه انگار فهمیده بود گفت بذار یه بار بیاد بعد استراحت میکنیم بازم شروع میکنیم من حالا حالا ها سیر نمیشم و باز هم بالا پائین پرید دیگه نتونستم خودم رو نگه دارم گفتم رویا آبم اومد اونم خودش رو محکم کوبید روی کیرم و شروع کرد آه و اوه کردن و گفت وای چه آب داغی سوختم آخ جون بعدش خودش رو انداخت روم بدنش داشت میلرزید ازم یه لب گرفت و گفت منم آبم اومد بهش گفتم حامله نشی گفت نترس قرص میخورم و مشغول لب بازی شدیم هنوز کیرم تو کسش بود حس میکردم داره کوچیک میشه که رویا باز هم خودش رو تکون تکون داد باز هم کیرم سفت شد برای خودم هم تعجبی بود در عرض چند لحظه باز هم کیرم سفت شد و رویا خوب این رو حس کرد شرت من رو جلوی کسش گرفت و خوابید روی تخت و پاهاش رو بالا کرد گفت بیا حالا نوبته تو بالا باشی هر کاری کردم به دلم نشست اونجوری با اون همه آبی که از من و خودش تو کسش بود بکنم بهش گفتم نه بلند شو برو خودت رو بشور بعد خوبی رویا این بود که بهش برنمیخورد با خنده بلند شد گفت باشه بابا تیتیش مامانی و رفت سمت دستشویی خودش رو شست و برگشت من هم رفتم خودم رو شستم و برگشتم یه کم تو بغل هم خوابیدیم و عشق بازی کردیم که باز هم حشر جفتمون زد بالا دستم رو روی کونش گذاشتم گفتم من از اینا میخوام خندید گفت نمیشه جیگر گفتم چرا گفت چون درد داره گفتم تو اجازه بده اون با من خندید گفت نکنه تو دردش رو میخوای تحمل کنی گفتم نه با یه کم ملایمت و اندکی کرم موضوع حل میششه گفت اگر دردم بگیره نمیذارم ادامه بدیا گفتم باشه قبول حالا بگو کرم کجا داری بلند شد گفت تو زحمتت میشه خودم برات میارم کرم رو آورد بعد بازم خوابید روی تخت یه بالشت زیر کمرش گذاشتم کونش یه کم بالا اومد یه کم کرم مالیدم به سوراخ کونش و آروم آروم مالیدم تا کم کم انگشتم رفت تو با یه دستم هم پستونش رو میمالیدم گاهی هم با چوچولش بازی میکردم که از حال بیرون نیاد آروم آروم دو انگشتی کردم دیگه کونش آماده بود چرخوندمش و به حالت چهار دست و پا کردمش یه کم کرم هم به کیر خودم زدم و کیرم رو گذاشتم جلوی سوراخ کونش و آروم فشار دادم یه کم آخ و اوخ کرد ولی زیاد درد نکشید معلوم بود قبلا قفل کونش باز شده حالا توسط کی نمیدونم منم آروم مشغول بود تا کونش چسبید به شکمم با دست پستون و چوچولش رو میمالیدم و تو کونش تلنبه میزدم رویا هم خوشش اومده بود و سرعتش رو زیاد کرده بود من که به سمت جلو میرفتم اون خودش رو عقب میداد و محکم کونش رو میکوبید به پاهام بعد باز من خوابیدم و رویا اومد بالا و کیرم رو کرد تو کونش نشست روش بعد خوابید روی من از من خواست تو اون حالت تلنبه بزنم با سنگینی رویا موفق نشدم زیاد ادامه بدم خودش هم فهمیده بود برای همین باز خودش فرمون رو به دست گرفت و مشغول بالا پائین رفتن شد یه کم گذشت بلند شد گفت کون دیگه بسه بلند شو برو خودت رو بشور بیا از جلو بکن گفتم باز که گفتی جلو خندید گفت از کس بکنم با خنده رفتم سمت دستشویی یه کم کیرم رو با آب سرد ماساژ دادم چون دوست داشتم حسابی از کس قشنگ و داغش لذت ببرم برگشتم رویا روی تخت خوابیده بود و پاهاش رو بالا داده بود و از هم باز کرده بود با خنده گفت بدو بیا بکن تو کسم گفتم چشم رفتم بین پاهاش نشستم و گفتم چقدرش رو بکنم تو گفت تا تهش تخمات بکنم تو خندیدم یه کم کسش رو خوردم باز چشماش خمار شد و شروع کرد ناله کردن منم کیرم رو کردم تو کسش و مشغول شدم پستوناش رو میخوردم گردن و گوشش رو میخوردم و تو کسش تلنبه میزدم وای که چه کس توپی بود از کردنش سیر نمیشدم کیرم رو از تو کسش بیرون کشیدم گفتم باز هم چهار دست و پا شو گفت بازم میخوای از پشت بکنی گفتم پشت یعنی چی گفت از کونم بابا گائیدی من رو هر چی من میگم ایراد میگره گفتم نه تو بچرخ اونم چرخید از پشت کیرم رو کردم تو کسش با دست هر دو پستوناش رو گرفته بودم و مشغول فعالیت بودم اونم با یه دست چوچولش رو میمالید و گاهی هم با تخمام بازی میکرد میگفت اینجوری بیشتر حال میده انگار کیرت بزرگتر میشه جون بکن تند تند بکن گفتم چی رو بکنم گفت کسم رو بکن همش ماله تو تا هر موقع که دوست داری کیرت رو بکن توش و دربیار کسم حال میکنه آخ جون چه کیری داری فرشاد خیلی حال میده کسم داره حال میکنه بازم میخواد آبم بیاد تند تند بکن منم سرعتم رو زیاد کردم طوری که دیگه یه دستی نمیتوست خودش رو نگه داره برای همین دو دستش رو روی تخت گذاشت منم چنان سریع عمل میکردم که دیگه کیرم داشت دود میکرد رویا با یه فریاد فرررررررررررررشششششااااااااددددددددددد باز به اورگاسم رسید حرکت کیرم راحت تر شده بود بعد از چند ضربه منم تموم آبم رو دوباره تو کسش خالی کردم همونطوری که پستوناش تو دستم بود خوابیدم روش اونم افتاد روی تخت یه کم از گوش و گردنش باز خوردم و برای هم حرفهای سکسی زدیم بعد بلند شدیم با هم رفتیم حموم تو حموم قشنگ لیفش زدم و برگشتیم بیرون لباس پوشیدیم ازش تشکر کردم و گفتم که چند سال بوده که تو حسرتش بودم اونم با خنده گفت خوب دیوونه بهم میگفتی با هم حال میکردیم حالا هم عیب نداره این چند سال عقب افتاده رو جبران میکنیم وقتی بهش گفتم میخواستم با مژگان عروسی کنم به خاطر تو گفت اگر میشد چی میشد گفتم شاید اون موقع مژگان نمیذاشت با هم باشیم گفت مژگان غلط میکرد پرونده اون زیر دست منه گفتم یعنی چی گفت اونم کم شیطون نیست نگاه به قیافه مظلومش نکن آب نمیبینه و اگر نه شناگر قابلیه گفتم اصلا بهش نمیاد گفت حالا که حامله است بذار بچه اش به دنیا بیاد یه کم حال و روزش جا بیاد یه روز اونم میارم خبرت میکنم بیای قند تو دلم آب میشد یعنی میشه اما چطوری فکر میکردم رویا سر کارم گذاشته تو این مدتی که مژگان زایمان کرد و یه کم حال و روزش جا اومد من چند بار دیگه با رویا برنامه داشتم;ادامه دارد اما با دادن نظر

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها