داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

دردناک ترین روزم

سلام به همه ی کسایی که داستان سکس دوس دارن.این داستان جز اسمامون همش واقعه(من رویا 18 ساله هستم) .وقتی بچه بود برا پر کردن دندونام میرفتم پیش دو ست بابام اسمش کامران بود بهش عمو میگفتم البته خیلی از بابام کوچیک تر بود خیلی دوسم داشت و همیشه بغلم میکرد.سالها گذشت. یه روزبرا در آوردن تحقیق رفتم کافی نت نشستم پشت سیستم مشغول گشتن بودم که دیدم یه نفر گقت سلام خوبی؟ سرم رو بلند کردم دیدم کامران.از جام بلند شدم و سلام کردم رفت یه صندلی آورد نشست پیشم.بعد از یه کم احوال پرسی گفت میتونم این فلش رو چک کنم؟گفتم آره فلشش رو کرد تو سیستم بهم گفت بازش کن.بازش کردن دیدم پر از عکس های سکسی متحرکه.خشکم زده بود گفت چیه خوشت نمیاد؟چیزی نداشتم بگم ساکت موندم.یدفعه دیدم یواشکی دستشو گذاشت رو سینم جا خودم.همین جور یه داشت سینمو میمالید گفت میای یه سر بریم مطب(مطبش از کافی نت دور بود)تو رودروایستی گیر کردم گفتم باشه بریم.

پاشدیم رفتیم سوار ماشینش شدیم تو را دستشو گذاشت رو کسم چیزی نگفتم ولی داشتم از خجالت میمردم .دستام داشت میلرزید.بد جور تب کرده بودم اونم متوجه شد که دارم اذیت میشم دستشو کشید و یه مسکن از جیبش در اورد و داد بهم همون جور بدون آب خوردم چند لحظه بعد خوابم برد.وقتی بیدار شدم دیدم رو کاناپه ای هستم که تو مطبش بود از جام بلند شدم دیدم بالا سرم نشسته.اومد نشست پیشم گفت خوبی؟گفتم آره.خودشو چسبوند بهم سرمو گذاشت رو سینش شالمو باز کرد یکم با موهام بازی کرد بعد سرمو بلند کرد و گفت که بهش لب بدم گفتم نه گفت حال میده.قبول کردم همونطور که داشت میبوسیدم .یواش یواش دیدم داره دکمه ی مانتوم رو باز میکنه به روی خودم نیاوردم ولی بازم داشتم تب میکردم .بعد از اینکه همه ی دکمه هام رو باز کرد و درش اورد محکم بغلم کرد مثل همون موقع ها من همین طور داغ و داغ تر میشدم .بهم گفت نترس من که کاری خاصی باهات ندارم فقط میخوام هر دومون چند ساعت حال کنیم .بلوزم رو در اورد سوتینم رو زد بالا و با قدرت تمام فشارشون داد منم از درد داشتم آخ و اوخ میکردم بعد شروع کرد به خوردن سینه هام بعد یواش یواش رفت و رسید به شکمم کم کم داشت خوشم میومد یدفعه همون جور که داشت شکمم رو لیس میزد دکمه و زیپ شلوارمو باز کرد.صداش کردم البته نه دیگه عمو بهش گفتم کامران بلند شد و بهم نگا کرد و گفت چیه؟ گفتم پیرهنت رو در بیار یه بوس از لبم کرد و گفت چشم عزیزم .همونطور که داشت دکمه های پیرهنش رو باز میکرد یه لحظه قاطی کردمو دستمو گذاشتم رو کیرش رو یکم مالیدم اولش جا خورد بعد خوشش اومد.دوباره رفت سراغ شلوارم من هم تب کرده بودم هم دوست داشتم بکنتم.شلوارم رو درآورد و گفت جووووووون.تا میخواست شورتمو در بیاره بهش گفتم خودتم شلوارتو در بیار خوشحال شد و زود درش آورد بعد اومد شورتمو در آورد یکم کسمو خورد نمیدونین چه کیفی میداد بعد با انگشتش شروع کرد به مالیدن کسم دیوونه شده بودم یکم آه وناله کردم وبعد دست کردم تو شورتشو کیرشو هم فشار دادم هم مالیدم اونم دیگه داشت میمرد که یه دفعه بدون هیچ مقدمه ای کیرشو کرد تو کونم از شدت درد داشتم جیغ میزدم اونم سینه هامو گرفته بود و داشت تلمبه میزد از شدت درد داشتم میمردم.گفت میخوام امروز جرت بدم.تلمبه زدنشو تند می کرد منم میگفتم محکم تر محکم تر کامران.بعد چند دقیقه کیرشو در آورد من کلا مست شده بودم .بغلم کرد و برد کنار پنجره مطب(اون پنجره به حیاط مطب باز میشد و پر از دار و درخت بود) گذاشتم روی میز گفت میخوام امروز کلا جرت بدن.اینو گفت و نوک کیرشو مالید به کسم دیگه طاقت نداشتم گفتم کامران بکن دیگه مردم خندید و کیر بزرگ و کلفتشو کرد تو کسم چنان دادی زدم که گوشای خودم هم کم مونده بود کر بشه.کامران جیغ زدنم و دوس داشت گفت دارم میشم کجات بریزم گفتم بریز رو سینم.ریخت رو سینم و دوباره کرد تو کسم چند دیقه همون جور تلمبه زد پاهام لرزید و بدم داغ شد که بعد شدم.هردو مون از شدت خستگی دشتیم از حال میرفتیم.بازم بغلم کرد و بردم رو همون کاناپه تو بغلش خوابم برد و از چند دیقه از بیدار شدم دیدم اونم بیدار شده داره به اینور اون ورم دست میکشه.پاشدم لباس پوشیدم گفت میرسونمت.دوباره سوار ماشینش شدم و منو رسوند دم در خونمون شمارم رو گرفت و الانم که الان بهم زنگ میزنه و حرفای سکسی میزنه. ببخشید دوستان اگه زیاد شد.

نوشته: رویا

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها