داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

دردسر دخترعموی حشری

سلام خدمت همه دوستان،
برام مهم نیست توهین کردن هاتون اما میگم این حقیقت رو شاید عبرتی بشه برا مردان متاهل.
من و خانمم هفت سال پیش ازدواج کردیم در اوج عاشقی و دوست داشتن اما از زمانی که پای دختر عموم به زندگیم باز شد زندگی ما خراب و در نهایت به جدایی کشید.
دختر عموم که دو سال پیش از همسرش جدا شده بود با پدر و مادرش زندگی میکرد در تهران، چند وقتی بود تلگرام باهام ارتباط داشتیم و از مشکلات زندگیش برام میگفت ، ما شهرستان هستیم ، یروز برای کاری اداری رفتم تهران و چون کارم تموم نشد مجبور شدم شب برم خونه عموم که ای کاش نمیرفتم، رفتم و بعد از ورود من دختر عموم که اسمش میزارم سحر دائم تلگرام برام پیام میفرستاد و ازم تعریف میکرد اما من نتونستم مجابش کنم پیام نده شک میکنن، گوشش بدهکار نبود،
شب بعد شام پیام هاش بوی سکس گرفته بود تا جایی که به سکس چت رسید، لعنتی تونست زهر خودش بریزه و من رو شهوتی کرد، موقع خواب و زمانی که عموم و خانمش خواب بودن به خواست سحر که بیا تو حمام فقط کیرت ببینم رفتیم تو حمام اما کار به سکس رسید، فردای اون روز بر گشتم شهرمون و پیام دادن های سحر بیشتر از قبل شده بود و دائم از سکسمون تعریف میکرد، باور کنید اون سکس یکی از افتضاح ترین سکس های عمرم بود چون با وجود عمو و زن عموم خیلی استرس داشتم و فقط خودم خالی کرده بودم، اما برای سحر که به گفته خودش دو سال سکس نداشته خیلی لذت بخش بوده،
یکی از شب هایی که تلگرام باهم چت میکردیم و اون احمق باز شهوتی شده بود شروع کرده بود به تعریف از سکس اونشب و من در حین چت کردن خوابم برده بود، خانمم که دیده من خوابم برده میاد گوشی میگیره که بزاره کنار متوجه چت کردن هامون شده و کل پیام ها رو میخونه ، صبح از خواب بلند شدم دیدم رو مبل نشسته و با لباس بیرون اماده بیرون رفتن بود، اما چشماش و حالش روز خوبی نداشت و معلوم بود حسابی گریه کرده، بدون هیچ حرفی صفحه چت رو بهم نشون داد، باور کنید دنیا رو سرم خراب شد و دوست داشتم زمین دهن باز کنه و من رو ببلعه،
خانمم رفت بدون هیچ حرفی، زندگی خوب ما برای کنترل نکردن چند دقیقه شهوت به باد رفت، دوستان داستان سکسی نبود اما نوشتم شاید برا دو نفر هم که شده تلنگر باشه، به عشقتون پای بند باشین که مثل الان من حسرت روزهای خوش رو نداشته باشین.

نوشته: سروش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها