داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دختر ترکمن

سلام
مهرانم،تقريبأ 20ساله.
من توى يکى از شهرهايى زندگى ميکنم که پر از ترکمن هست،يعنى اگه بخوام درصد
بگم،،60درصد فارس 40درصد
ترکمن. ترکمن ها پسراى زشت و دختراى بسيار زيبايى
دارن، اگه خواستين با قيافه ى
ترکمن ها بيشتر آشناشين
توى گوگل ى بار جدا بزنيد
پسر ترکمن،ى بار جدا بزنيد دختر ترکمن،بعد قضاوت کنيد!
ما 12ساله که توى شهر(.?.)هستيم،و هر آپارتمانى ميشينيم بدون بروبرگرد يه واحد ترکمن ساکنه!
اين خاطره مال دىماه94
هست،آپارتمان(.?.).
ما طبقه ى اول،آقاى آتاباى طبقه سوم(آتاباى يه فاميل از قبيله ى قديم ترکمن ها و ميشه گفت از بااصالت ترين قوم ترکمن هستن
فاميل هاى ديگه اى هم هست مثل،انق،کر،پقه و…)
ما 4سال در اين آپارتمان زندگى کرديم،موقع اثباب کشى نديدمش،تقريبأ 1 2هفته بعد ديدمش،دخترى از سرزمين عجايب!!!دروغ نميگم،فقط گوش کن!
موهاى لخت سياه تا کمر. سفيد سفيد سفيد. صورت گرد و انگشتاى دستش صورتى.لباش هميشه خيس بود طورى که نور رو جذب ميکرد.
خوشگل عين چينىها (دختراى ترکمن شبيه چينىها و پسراش شبيه افغانها)
اسمشو هيچ وقت نفهميدم! همشه لباس ترکمنى تنش بود
و يه چيزى شبيه به حلقه انگشتر اما بزرگ ميذاشتن روى سرشونو و روى اون شال ترکمنى مينداختن!،
همش به قدرت خدا فکر ميکردم که چقدر يه آدم رو ميتونه زيبا کنه! من جرئت درخواست دوستى بهش رو نداشتم،به خاطر قيافم،
قيافم عاديه،سبزه،موى معمولى نه چاق نه لاغر،عين همه. فقط با خودم ميگفتم چطور يه آدم با اين قيافه بره به ى آدم با اون قيافه دوس شه،صددرصد يه پسر زيباتر از خودش بايد باهاش دوس شه و پا بده.
چون موهاش تا کمرش بود،شال تمام موهارو پوشش نميداد،ديوونت ميکرد!
يه بار اومد درزد،گفت ببخشيد مامان هستن؟ واى،بوى دهنش يه سردى خاصى داشت!
خدا بعضى وقتا بعضيا رو به حوصله درست ميکنه و مارو از عجله!
ولى خدارو شاکرم که سالمم. خدايا دوستت دارم از ته قلب.
(ترکمن ها دختر به فارس نميدن اينى که ميگم فارس يعنى تهرانى،مازندرانى و برو تا آخر
کسى که فارس و فارسى صحبت ميکنه اما ما دختر به پسراى ترکمن ميديم که اون از خاک برسرى ماست واقعأ شبيه افغانين)

بعضى وقتا به فکر تجاوز بهش ميفتادم! بعد يادم ميومد ترکمنها سنى اند،و بفهمن يه شيعه ناموسشونو گائيده کشور بهم ميريزه(در اين حد)
بعد ما دختراى دسته ى گلمونو به پسراى ترکمن ميديم و با افتخار ميگيم داماد ما ترکمنه اه حالم از پسراش بهم ميخوره،يعنى واقعأ دلم واسه دختراى ترکمن ميسوزه که با اين همه زيبايى بايد آخر سر يه پسر هم نوعشون بکنتشون
(مزخرفا) توى اين 4سال خيلى خواستم بهش نزديک شم واسه دوستى،سکس،همدم،مشاور، خيرخواه…،هيچ کدوم نشد که نشد،واقعأ از خونوادش ميترسيد که به ى شيعه نزديک شه چ برسه شماره ازم بگيره!
من توى اين 4سال خيلى سعى کردم بهش نزديک شم اما نشد تا بلأخره واسه هميشه از اون آپارتمان رفتيم و عکس زيباى اون دختر هميشه توى ذهنم موند،زياد به چشم سکس بهش نگاه نميکردم،چون فقط غرق اون همه زيبايى بودم،شايد فک کنيد دارم اغراق ميکنم يا شايد بزرگنمايى،ولى اين دختر و دختراى اصيل ترکمن واقعأ خواهراى حضرت يوسف ان!
اميدوارم توى زندگىتون براى يه لحظه هم که شده يه دختر ترکمن ببينيد چون نه ميتونيد باهاش ازدواج کنين نه دوس نه سکس.
فقط نگاه و تأسف براى ازدواجشون…!
به قول خندوانه
شاد باشين…
مهران.

نوشته: مهران

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها