داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دختر ایرانی در هامبورگ

مشغول نهار در سالن بودم همایون زنگ زد و گفت داريوش برا شام بيا منزل ما از ايران مهمون امده دور هم باشيم. برا همایون كه دهه ٦٠ را پشت سر ميگذاشت و همسرش ثریا احترام خاصى قائل بودم از قديمى هاى هامبورگ بودند. منم ١٤ سال المان هستم و ٨ ساله مربى فيتنس و بدنسازى هستم. چهره ام نسبتا جذاب و البته فيزيك بدنى ام بهتر از چهره ام و ٣٢ سالم هست.
رفتم اپارتمانم دوش گرفتم و لباس نيمه اسپرت و جين و پيراهن تكمه دار سفيد تنگ و يك كت مشكى با كفش چرم مشكى. سر را از فروشگاه ايرانى يك جعبه شيرينى و طبق رسم خارج از كشور يك بطرى مشروب. ٧ شب بود رسيدم حومه هامبورگ و ديدم همه مهمونها هستند كه اكثرا را مى شناختم و همایون خان دختر خانمى خوشرو و خوش اندامى كه چهره نسبتا زيبايى هم داشت بهم معرفى كرد به اسم رویا كه ظاهرا در ايران در دانشگاه ازاد تدريس ميكرد و برا ٢ هفته به المان امده بود و از اشنايان برادر همایون بود. اگر رویا را در ورزشگاه ميديدم فكر ميكردم يا اسپانيايى هست يا لاتين. به هر حال گرم صحبت با مهمانها بودم كه متوجه شدم رویا دوست داره با هم صحبت كنيم … خيلى پر شور و با اعتماد به نفس و شلوغ بود تقصير هم نداشت همه روزه در ايران با دانشجويان سر كله ميزد.
انتهاى مهمونى همایون گفت داريوش جان رویا ٤ روزه ديگه بر ميگرده ايران اخر هفته اگر كار ندارى و دوست دارى با رویا چند جاى هامبورگ را ببرش ببينه شهر را بلد نيست منم ديدم ضايع هست فورا بگم باشه گفتم همایون جان چشم فردا اول با باشگاه هماهنگ ميكنم و خبرش را ميدم. ١١ شب بود كه متوجه شدم رویا هم شب بر ميگرده هتل كه شبها اونجا ميموند. به درخواست همایون قرار شد برسونمش.
رویا در ماشين بهم گفت حوصله ام سر رفته و در لأبى هتل وسايلش را بردم كمكش بالا و امدم خداحافظى كنم در اغوش گرفتن هرویا و بوسيدن لبها همان. ديدم خيلى هات هست و حشرى گفتم رویا اگه دوست دارى و احساس تنهايى ميكنى بيا بريم شب اپارتمان من و اونم با تعلل قبول كرد راه افتاديم و تو ماشين بهش گفتم رویا لطفا به همایون و همسرش نگو كه شب خونه من هستى اونم گفت اتفاقا منم مى خواستم همين خواهشو ازت كنم.
تا رفت دوش بگيره چند تا شمع روشن كردم و شومينه كوچك اتاق خوابم هم روشن كردم و يك لامپ كم نور بنفش هم روشن كردم صدام زد كه ميتونه حوله لباسيم را بپوشه كه گفتم اره عزيزم و چند دقيقه بعد ديدم با موهاى نم دار وحوله امد بيرون و فضاى اتاق را كه ديد نگاهم كرد و گفت اگه دانشجوم بودى نمره ات ٢٠ ميبود خنديديم كه گفت سشوار دارم گفتم دارم ولى نميدم و گفتم دوست دارم موهات نم دار باشه منم يك ركابى سفيد و يك شلوارك قرمز پوشيده بودم كشيدمش سمت خودم. تو گوشش اهسته گفتم تو امشب هديه خدايى به من دختر فقط بهت بگم كه معاشقه را بيشتر از خود سكس دوست دارم اماده ايى ؟ گفت اره عزيزم و از اينجا اصل داستان شروع ميشه…
تكيه داد به ديوار، چند ثانيه زل زدم به چشماش كه زير نور اتش شومينه ميدرخشيد با پشت دستم صورت شو نوازش كردم و شروع كردم لباشو خوردن و اونم همراهى ميكرد بعد از چند دقيقه برش گردوندم به سمت ديوار و موهاى نم دارشو بو كردم و تو گوشش گفتم عطر موهات خيلى خوشبو و ديونه كنندست و موهاى بلندو نم دارشو بالا گرفتم و با لب و زبونم كشيدم زير گوش و همه گردنش كه ديدم ناله اش بلند شد و حوله لباسى از تنش أفتاد و كمر باريك و باسن گردش با نور اتيش شومينه ديدنى شده بود اهسته پشت سرش شروع كردم نشستن روى زانو هام و همزبان از پشت گردن تا پايين گودى كمرش بوسيدم و ليس زدم و رویا هم ناله اش رفته بود هوا، نشستم بين پاهاش و زبونم را از گودى كمر تا نافش قشنگ از بين باسنش ليس زدم ديدم لباشو گاز ميگيره و موهامو ميكشه دهانم را گذاشتم روى كسش و با زبانم همه شيار كسشو ليس ميزدم و تكرار ميكردم طورى كه ناله اش بالا رفته بود ديدم كم كم شل شد و رو زانوهاش نشست خسته شده بود از ايستادن بهش گفتم جلو شومينه به شكم دراز بكش و روغن ماساژ اوردم و در سكوت و زير نور اتش از بالاى كمر تا وسط خط باسنش روغن ريختم و شروع كردم به چرب كردن بدنش از گردنش ، كمر تا باسن و بعد نشستم پايين زانويش و مدت طولانى باسن گرد و برنزه اش را ماساژ ميدادم و هر از مدتى باسن زيبايش را باز ميكردم و سوراخ كون و كسش را با زبان ماساژ ميدادم . زبونم را لوله ميكردم و تا ته ميكردم تو كسش و با انگشتم ميكردم تو كونش رویا داد ميزد ادامه بده … بعد از چند دقيقه كنارش دراز كشيدم طورى كه صورت و بدنمان سمت هم بود ، انگشت بلندم را كردم تو كسش و تند تند بالا و پايين ميكردم و همزمان ازش لب ميگرفتم يا سينه هاشو ميخوردم و اونم به حالت تشنج در امده بود كه چند دقيقه كه گذشت ديدم بدنش مثل سنگ شد و پيچيد به خودش و محكم زد رو دستم كه انگشتم از كسش خارج شد و داد زد دقيقا به حالت تشنج شديد ابش پاشيد رود دستم و جلو بدنم و بعد از چند دقيقه حالش جا امد ديدم داره بهم لبخند ميزنه و گفت مرسى و هلم داد و امد رو سينه ام و بازوها و سينه ام را غرق بوسه كرد تا رسيد به كيرم كه نسبتا بلنده و البته كلفت و شروع كرد به ساك زدن و ليسيدن از زير خايه هام تا سر كيرم بعد هم رفت پايينتر و شروع كرد از سوراخ كونم ليس زدن تا بيضه هام و اخر هم ديوانه وار كيرم را مى خورد كه ديگه طاقت نياوردم و گفتم به شكم بخواب و باسن شو باز كردم و كيرم از پشت اهسته خزيد تو كس ليزش كه ناله ارامى كرد و گفت بكن جرم بده جونننننننننم كير تو وجودمه و منم اهسته ميكشيدم بيرون و محكم جا ميزدم كه ديونه شده بود و التماس ميكرد محكم تر بكنم و تندتر ١٠ دقيقه كه كردم اهسته روش دراز كشيدم و بدنش را محكم گرفتم و ديوانه وا ر با كيرم ميكوبيدم تو كسش كه داد زد ترو خدا تندتر تندددددددددددتر بكن بكن جرم بده دارم ميام واى ى ى ى ى بزن جرم بده كه ديدم باز حالت تشنج شد و جمع شد طورى كه نگه داشتنش هم مشكل بود برام و منم چند دقيقه بعد ابم امد كه هردومون بيحال در اغوش هم غش كرديم.
توصيه دوستانه : با دختر و زن رومانتيك و عاشقانه سكس كن اگه ميخواهى تا ابد برا خودت باشه.

نوشته: داریوش

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها