تقدیم به عمه مهربون

سلام اسم من فربده 27 سالمه قدم 175 و يکم شکم هم دارم
اول معذرت چون طولانیه و دوم باز معذرت اگه خوشتون نیومده سوم هم اینکه چون داستانم واقعیه فقط اسما رو عوض میکنم
داستان از جایی شروع شد که من با یه دختر دوست شدم و میخواستم باهاش سکس کنم البته اون دختر هم خیلی خوشگل نبود و یکم معمولی بود مثل خودم .از اونجایی که ما یه خانواده پر جمعیت و شلوغ بودیم بدون شک خونه خودمون هیچ وقت خالی نمیشد تازه تو محلمون همه مارو میشناختن .یکی از بدی های محله های کوچیک و قدیمی . من منتظر یه فرصت که بتونم دوست دخترم رو ببرمش اونجا و خب پیدا نمیشد تا اینکه توی فصل بهار شوهر عمه من رفت به یه مسافرت کاری و اجباری .و قرار شد من تا برگشتن شوهر عمم چون بچه دار نمیشدن و تنها بود برم کنار عمه .
اسمش ستاره است خ خوشگل و خیلی هم مهربون .منو همیشه خیلی دوست داشت شاید چون تنها برادر زاده پسری بودم .به هر حال اونم صبح ها میرفت سر کار خودش و خونه خالی میشد . من و شیرین دوست دخترم دو بار اونجا با هم قرار گذاشتیم .بار اول خیلی مواظب بودم که نگه چقدر هوله ولی بار دوم کارمون از لب رسیده بود به مالیدن سینه هاش و در آوردن سوتینش که نمیدونم چی شد عمه سر رسید . خیلی ترسیده بودیم هردو تامون من درب اتاق خواب رو قفل کرده بودم و نمیدوستم چیکار کنم .عمه ستاره هم قضیه رو فهمیده بود و داشت پشت درب دعوام میکرد و میگفت چه غلطی کردی ،دستگیره در رو هم هی فشار میداد و میگفت باز کن منم گفتم عمه بخدا ببخشین برو کنار در رو باز میکنم بعد سریع در رو باز کردم و به شیرین گفتم فرار کنه .
عمه حسابی کفری شده بود از دستم و هی میگفت میفهمی چه غلطی کردی ،خجالت نکشیدی با آبروی من بازی کردی و از این حرف ها .منم فقط وایساده بودم و با دکه لباسم ور میرفتم .و فقط قسمش دادم به هیشکی چیزی نگه .ظهر سر سفره ناهار که صدام کرد شروع کرد به نصیحت کردن و خب خوشبختانه نصیحت هاش رسید به سوال درباره دوست دخترم و اینکه چی شد و چرا .عاشق شدی یا نه ؟.نمیدونم چی شد که این شوخی رو کردم که پسرا از روزی که بدنیا میان عاشق سکسن .تا اینو گفتم کلی خندیدو این حرفمو تایید کرد . منم هی ادامه دادم اره دیگه تا نشونه های از عشقشون میبینن سریع سیخ میکنن و از این قبیل شوخی های سکسی. شوخی های جنسی ما هر روز بیشتر میشد .
تو جمع در گوشی، توی خلوت بلند بلند و بی پروا .تا یه بار یه روز قبل اینکه شوهرش بیاد ازش خواستم که اجازه بده من و شیرین یه بار دیگه هم و ببینم اولش خیلی جدی گفت نه ولی بعد شروع کرد به سوال کردن ،و منم جواب میدادم بهش. گفتم تا حالا سکس نداشتم و واقعا میخوام تجربه کنم ، میخوام بدونم چه حسیه تا شاید راضی بشه.بهم گفت خله اخه دخترم بیاری که نمیتونی سکس بکنی باید از پشت اونم اگه اجازه بده باهاش حال کنی برو حداقل دنبال یه بیوه ای کسی که بتونی از جلو سکس کنی .بعدم گفت حالا یه فیلم بریز ببینیم بعدش دربارش حرف میزنیم .
گفتم باشه و یه فیلم صحنه دار دانلود کردم تا ببینیم .{فیلم پنجاه طیف خاکستری}
وقتی صحنه های فیلم داشت نزدیک میشد گفتم اینجاهاش صحنه داره بزنم جلو که گفت نه نمیخواد .
روی مبل نشته بودیم و هر دومون یه پتو انداخته بودیم روی پاهامون .
توی صحنه های سکسیش قشنگ متوجه شده بودم داره خودش رو میماله منم دستم رو بردم توی شرتم و شروع کردم جوری که اون متوجه بشه با کیرم ور رفتن بعد یهو صدای آه عمه ستاره منو خندوند که اونم سریع خودش و جمع کرد و گفت خدا لعنتت کنه با این فیلم انتخاب کردنت .
به شوخی گفتم وقتی شهوتی میشی جذاب تر میشی و گفتم میشه راحت باشم و خودم خالی کنم که گفت نه خجالت بکش من الان کنارتما میخوای جلو من بشینی و فیلم ببینی و جلق بزنی؟
منم پا رو فراتر گذاشتم و گفتم فیلم نمیدیدم داشتم تو رو میدیدم و حال میکردم .
وقتی داشتم اینو میگفتم گفتتم دو حالت داره یا دعوام میکنه یا خوشش میاد و به خواستم میرسم که گفت مگه من چی دارم که خوشت اومده
منم شروع به توصیفش کردم
سفیدی مثل برف
چشم و ابروهای مشکی و خوشگل داری
لبای سرخ غنچه گونت
گونه های سرخت
بدن ایده آلت
موهای بلندت و
خط صاف سینه هات و اینکه داری جلوم زیر پتو حال میکنی
یه چند لحظه ساکت شد و بهم نگاه کرد بدون حرف
منم اروم پتوی روی پاش رو کشیدم هنوز دستش توی شرتش بود
گفتم میخوای ادامه بدی یا من کمکت کنم ؟
اومدم کنارش یه بوس به پیشونیش زدم و دستم بردم زیر چونه هاش خودش هم لبش رو آورد جلو و شروع کردیم به لب بازی
دوباره دستاش به حرکت افتاده بود و خودش رو میمالید که منم دستم گذاشتم رو سینش و مالوندمش
از زیر پیرهن و سوتین دستمو رسوندم به نوک سینش و باهاش بازی کردم صدای آه کشیدنش بازم بلند شد
پیرهنشو درآوردم و بند سوتینش رو باز کردم شروع کردم به خوردن سینه هاش
بعد تی شرتم رو درآوردم دو باره ازش لب گرفتم
اونم دستش که حالا از شرتش در اورده بود و گذاشته بود پشت کمرم و با انگشتاش پشتمو نواز میداد با اون دستش هم گردنم رو گرفت و شروع کرد به خوردن و گاز گرفتن گردنم
منم یه دستمو بردم توی شرتش و شروع کردم به مالوندن کسش
چه چقدر گرم بود تنش تا حالا هیچوقت چنین حسی نداشتم
خودش بدونی که چیزی بگم و کاری بکنم زیرشلواری و شرتم رو باهم پایین کشید و خندید گفت ایشون همون عاشق پیشه ای هستن که میگفتی بعد شروع کرد با دستش کیرم و مالوندن منو نشوند و بعد لبش رو گذاشت روش
کیرم کمی خیس شده بود و اون مثل حرفه ای ها سرش رو با زبونش تمیزکرد بعد سر کیرم و برد تو دهنش و مک زد چقد دهنش خیس بود من چون بار اولم بود زود آبم داشت میومد
اونم تا فهمید داره میاد از دهنش در آوردو شروع کرد با دستش بالا پایین کردنشو گفت به این زودی
بعد که آبم اومد گفتم غصه نخور من توان چند بار ارضا شدن پشت سر هم رو دارم خندید و گفت نمیخواد که با اصرار من مطمیئن شد من میتونم و خوابید منم شروع کردم به لیس زدن کسش واقعیت اولش دلم نمیومد چون خیس بود ولی با خودم حلش کردم قشنگ زبونم تا جایی که راه داشت فرو میبردم
اونم قشنگ داغ شده بود و داشت حال میکرد اومدم کیرمو بکنم توش که گفت نه
با دستش کیرمو گرفته بود و گفت نه دیگه بیشتر از این اشتباهه تازه کاندوم هم نزدی
خییلی حالم گرفته بود که گفت باشه بشین برم کاندوم بیارم
کاندوم آورد و بعد کیرم و بردم تو بهترین حسی که تا حالا تجربه کرده بودم
شروع کردم به کردنش که دیدم داره بدنش میلرزه و دستش رو گذاشت توی سینم و گفت صبر کن یه لحظه
بعد قشنگ ازم لب گرفت
منم دوباره داشتم میومدم که گفت ادامه بده منم ادامه دادم تا شل شل شدم دوباره ارضا شدم
اونروز بعدم تا یه مدت کمی از هم خجالت میکشیدیم ولی بعد چند روز دوباره شوخی هامون شروع شدو هر وقت که بشه باز با هم سکس میکنیم
البته خیلی با مراقبت

نوشته: فرهاد