داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اولین سکسم با زن آیندم

با سلام خدمت شما دوستای گل و سکسیم

چند مدتی بود با زن ایندم دوست شده بودیم حدودا ۴ سالی بود باهم بودیم رفت و امده خانوادگی داشتیم خیلی دوسش داشتم هیچوقت به سکس باهاش فکر نکرده بودم یه روز سرکار بودم که دیدم گوشیم اس ام اس اومد به به دیدم زن ایندم اس داده بود که سلام امیرعلی جونم عشقم کجایی؟در جوابش ما هم دادیم سلام عشقم سرکارم چطور؟گفت من خونه تنهام و کسی نیست گفتم پس مامان و بابات گفت رفتن شهرمون داداشمم باهاشون رفته منم تنهام گفتم خب عشقم من الان از سرکار لباس عوض میکنم میرم خونه یه دوش کوچولو میگیرم و میام قبول کرد گفت باشه ما هم از خداخواسته پریدم توی لباس هامو رفتم خونه یه دوش گرفتم و تمیز کردم همه جارو و رفتم به به همچین روزی تا حالا شاد نبودم رسیدم خونشون موتور داشتم موتورمو گذاشتم کنار درشون و تک زدم رو گوشیش تا درب را باز کرد رفت بالا دیدم خیلی عادی اومد دستمو گرفت و بردم بالا احساس شهوت میکردم دستشو گرفتم و فشار دادم روسری سرش بود برداشتم و کلیپسشم برداشتم موهاشو باز کردم و صورتشو با دستام چسبوندم به صورتم داغه داغ شده بودیم هر دوتامون دستمو نزدیک کردم به سینه هاش و اروم مالیدم صدای اه اه و اخ اخش بلند شد منم فقط حرف جوون توی دهنم بود تا اینکه لباسشو در اوردمو شروع کردم سینه هاشو خوردن وای چه مزه ای داشت هنوز زیره دندونمه مزش میخوردم و کس شو میمالیدم تا اینکه شروع به خوردن نوک سینه های نازه سایزه ۶۵ کردم دیدم اتیش گرفت و شروع کرد کیرمو مالیدن کسی که هیچوقت بهم نگاه نمیکرد شلوارشو واسم در اورد ولی نذاشت شرتشو بکنم یکم از روی شرت کردمش دیدم خیلی شهوتی شده خودم شرتشو در اوردم و از جلو کردم لای پاش کیره ۲۰ سانتیمو میترسید یکم ارومش کردم و کس شو میمالیدم تا اینکه خیسه خیس شده بود حس ممیکردم کیرم از خودم نیست ناخود اهگاه کردم توی کسش ی حالی داد بهم وای هیچی نمیفهمیدم فقط تلمبه میزدم دیدم خون از کیرم و کسش راه افتاده احساس ترس نکردم گفتم دیگه ماله خودم شدی میگفت اره وقتی تموم شد سکسمون دیدم داره گریه میکنه گفتم چیه؟گفت پردمو پاره کردی وای گفتم نترس دیگه از خودمی زنه اینده خودمی یکم ارومش کردم تا اینکه خیالش راحت شد و الان ۳ ساله که ازدواج کردیم و یه پسر نازه کوچولو هم داریم به اسم کسری

نوشته: امیرعلی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها