داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

اولین سکسم با شبنم

اولین سکسم با شبنم

سلام دوستای گلم

البته داستانمو میخوام با جزئیات تعریف کنم شاید یکم طولانی باشه ولی خب دوسدارم یه خاطره ی کامل واستون تعریف کنم تا لااقل بین این همه داستان تخمی تخیلی یه داستان واقعی رو بخونید و هدف از این نوشتار فقط لذت بردن شما دوستای عزیزم هست و هیچگونه هدف دیگه ای ندارم . امیدوارم خسته کننده نباشم . هر کمو کاستی رو هم به بزرگواریتون ببخشید
خیلی وقت بود که دوسداشتم منم از سکس هایی که داشتم و جالب بودن داستانی رو بنویسم ولی خب حوصله نداشتم و یا حسش نبود.
اکثر داستانهای اینجا هم یا کلا تخیلی نوشتن یا کلا اغراق و …
یه داستان واقعی از اولین سکسم
من الان ۲۹ سالمه و خاطره ی اولین سکسم برم
برمیگرده به سال ۸۸
سال سوم دبیرستان بودم
تو یه شهر کوچیک اونموقع ها درس و مشق یه مدت بود درسو مشق و زده بودن به کیر ول گشتن و …
بابام تابستون یه مدت منو فرستاد تو شرکت ساختمون سازی یکی از اشناهامون کار کنم و شاید یه مدت سختی کارگری ادمم کنه. من یه سه ماهی کار کردم و یه موتور خریدم
طفلی بابام بیشتر از هر چیزی از موتور بدش میومد حاظر بود واسم تانگ بخره ولی موتور نه . نمیدونم چه مشکلی داشت با موتورو موتور سواری به هرحال فکر میکرد هرکی موتور برونه لاته بگذریم
من یه موتور خریدم و مدارس شروع شد
اوایل مهر بود و من دیگه با موتورم میرفتم مدرسه و میومدم تو یکی از این روزها ، البته زیادم نگذشته بود از شروع مدارس یکی دوهفته بود .
سر صبح رفتم مدرسه ظهر که از مدرسه دراومدم و داشتم با موتورم میومدم یکی از دوستامو دیدم اونم سوار کردم و از کوچه ها داشتم میومدم سمت خونه از جلوم یه دختر رد میشد یه نگا بهم انداختیم دیدم یه لبخند ریزی بهم زد و با یه مدل عشوه و ناز رد شد . من به دوستم گفتم این چرا اینجوری کرد گفت بهت امار داد . خدایی هم نمیدونستم اونموقع امار اینا چیه
بهم گفت دور بزن گفتم نه محله شون شاید باشه گفت دور بزن بابا خب داشت بهت امار میداد من یه دوری زدم دوباره از کنارش رد شدم باز یه خنده و نگا و به قول رفیقم یه امار خیط. تا وارد یا خونه ای شد منم گفتم خب رفت خونشون رفیقم گفت شمارتو بنویس بنداز جلو درشون من یه دوری زدم و تا برسم به جلو درشون در باز شد و یه کاغذی پرت شد بیرون و منم ورداشتم دیدم یه شماره ایرانسلی روشه و رفتم به سمت محله ی رفیقم و از اونجا به سمت خونه .
رسیدم خونه به پسر دایی زنگیدم و گفتم یه همچین موردی پیش اومد . اونموقع مثل الان نبود و منم اوایل بلوغ کامل بودم و کم تجربه .
پسردایی تجربه ی کاملی داشت و به نظر من یکی دوتا کوسو کون بیشتر از اشناهای دیگه مون پاره کرده بود … وباهاش راحت بودم . بهم فتوی صادر کرد که زود بهش زنگ نزن که سرش گیج میره میگه هوله و دوم اینکه شاید بخواد امتحانت کنه اسم واقعیتو نگو . منم تصمیم گرفتم زنگ زدم اسممو مهدی بگم . ظهر ساعت ۴ اینا دیگه حوصله ام نکشیدو زنگیدم الو سلام و امروز شماره دادی و … اسم شما
من شبنم اسم شما مهدی و … و از اینجا دوستیمون شروع شد

من زنگ زدم و تو قسمت اول یادم رفت بنویسم شبنم اسمشو رویا معرفی کرد و من مهدی
دوستیمون شروع شد و اونموقع چت و چت بازی و …
دائم از پسر دایی راهنمایی میگرفتم که چطور بکشونم سمت حرفهای سکسی و … ولی اصلا بهم پا نمیداد حرف های سکسی بزنم و فقط در حد لبو بوس و …
چند روز بعد بهش گفتم میخوام ببینمت رفتم و به خودم رسیدم خدایی وقتی به خودم میرسیدم هم خیلی جلب توجه میکردم ولی خب کم رو بودم و هنوزم هنوزه واسه پیشنهاد دادن واسه دوستی خیلی کم رو هستم .
رفتم با موتورم و دیدمش و الکی گفتم بهش میخوای بیا یه دوری بزنیم اونم سوار شد اصلا انتظار نداشتم سوار بشه.
رفتیم یه دوری زدیم و چون شهرمون کوچیکه و خب تابلو میشه ادم مجبور شدم بیرون از شهر دور شهرک یه دوری بزنم اونم از پشت بهم چسبیده منم اولین باره تو زندگیم یه دختر اینقد بهم نزدیک شده 😅 هر موقع تو دست انداز و چاله چوله میوفتادم و اون دستشو مینداخت منو میگرفت و بهم میچسبید من راست میکردم و چشام سیاهی میرفت . کلا یه دست انداز و چاله چوله رو رد نکردم و اخراش دیدم وقتی سریع موتورو میرونم این خودشو کامل بهم میچسبونه و کلا یه نیم ساعت سرعتی داشتم موتور سواری میکردم . دیدم اصلا فایده نداره و گفتم برم برسونمت . نزدیک های خونشون بودیم ازش بوس خواستم این ناز کردمنم پسردایی گفته بود اگه اهل سکس نباشه ول کن کون لقش
من اصرار و این بی اعتنایی و اخر سر رو موتور هم حرفمون شد و گفتم نه زنگ بزن نه زنگ میزنم بهت به سلامت .
دوسه ساعت بعد من زنگ زدم رد داد پیام دادم کوسشعر گفت و تا اینکه اعصابم کیری شد گفتم این سری نه میزنگم نه زنگ بزن دوتا فحش هم بارش کردم
واقعا هم بیخیالش شدم
تا شب که دیدم گوشیم زنگ زد شمارش افتاد رد دادم انداختم تو لیست سیاه
اونموقع نوکیا ان ۷۳ داشتم بلاک لیست زنگو بلاک میکرد ولی پیامو نه . بهم پیام زد جواب ندادم
دیدم نوشته غلط کردم و اشتباه کردم اشتی کن تورو خدا و … نمیدونم جرا اینجوری التماس یه حس خوبی میداد بهم . اونم یه دختر به یه پسر التماس کنه . که باهاش اشتی کنه . منم خب اولین تجربه ام بود و همچین تجربه ای ندیده بودم و بیشتر جذابیت داشت .
بعد یه روز ناز کردن جواب دادم ولی گفتم عادی باهات دوستم و این با گریه اینا گفت ببخشید نمیدونم چرا بهت علاقه مند شدم و … بهش گفتم چرا نذاشتی بوست کنم و … گفت این سری بوس میدم باشه گفتم کجا گفت هرکجا بگی گفتم اتفاقا خونمون صبح ها خالی میشه چون همه از دم مدرسه داداشو خواهرم. ننه بابا سره کار اونا هم یکیشون معلم بود و یکیشون شرکتی . و دقیقا یادمه روز ۱۳ آبان بود صبح ساعت ۹ این اومد به ادرسی که گفته بودم با هزار ترسو دلهره از همسایه ها این اومد خونه ولی همش از پنجره به کوچه نگا میکنم کسی ندیده باشه و …
این اومد نشست منم نشستم کنارش . بهم گفت واسه چی بام قهر کرده بودی منم گفتم یه بوس چی بود بهم ندادی و از این چرتو پرتها ازش یه بوس گرفتم اروم اروم پر رو تر شدم از لبش ماچ کردم . لازم به ذکر است که تجربیات کافی رو از قبل از پسردایی دریافت کرده بودم از جمله دخترو چجوری تحریک کنم چجوری تف بزنم کجاشو بکنم به کجاهاش حساسه از کجا شروع کنم درکل پسردایی رو گاییده بودم هم حضوری و هم تلفنی ازش صفر تا صدشو پرسیده بودم .
همون اول از ویژگی های خودم و دختره نگفتم دوسداشتم عین داستان های دیگه نباشه من قدم ۱۸۳ و وزنم اونموقع حدودا ۶۵ کیلو میشد و شبنم میشه گفت ۱۷۳ اینا بود لاغر لاغر نبود ولی خوش هیکل بود میشه گفت اونم ۶۲ اینا وزنش بود نبود و ب کون گردی داشت .
لبمو گذاشتم رو لبش ولی کیرم عین سنگ داره منفجر میشه . یادم رفت از کیرم بگم یه کیر دارم ۲۰ سانت . کیرم اندازه اش حدودا ۱۶ سانتی میشه ولی خب کلفتیش خیلی خوبه وقتی انگشتامو دورش میگرفتم یه سانت هم فاصله میموند بهم برسه و سره کیرمم خیلی بزرگه عین قارچ ولی خب تنه اش هم به همون اندازه کلفته و ته کیرمم خیلی کلفتتره .شبنماولین تجربه داغ داغ دختره هم هم سنو سال من یه سال بزرگتر باشه نباشه خوش اندام با چشای بزرگ خوش اندام . من مشغول لب گرفتن بودم و بنا به توصیه پسر دایی یه کم هم گوششو خوردم ودستمو گذاشتم روی سینش و خواستم ببرم رو کوسش دستمو کشید هرچقدر تلاش کردم کارم به جایی نرسید و اینم بگم که از ترسم پسر دایی رو تو محل نگهبان گذاشتم . دیدم گوشیم زنگ خورد پسر دایی گفت کیرم دهنت خواهرتو داداش کوجیکت دارن میان . هول هولکی به شبنم گفتم برو تو حموم قائم شو خواهرمو داداشم دارن میان . کیرتوش ۱۳ ابان بود نگو بعد تظاهرات مدرسه تعطیل بود و اینا هم اومدن خونه و من یه جورایی شبنمو رد کردم و رفت و رفتم تو حموم یه جقی زدم که تا استخونام داشت میلرزید موقع پاچیدنم . کیرمو تو عمرم ندیده بودم اونجوری بپاچه عین اسب ابم اومد .

از حموم دراومدم به شبنم پیام دادم که چرا نذاشتی دستمو بزارم رو اونجات اونم گفت خوشم نمیاد و یکم من گفتم اون گفت باز دوباره قهر کردم میدونستم باز زنگ میزنه و التماس اشتی و …
الان میفهمم اشتباه کردم خب سنمم کم بود اتفاقا کار خوبی نیست یکی رو تو این شرایط بزاری ولی خب ۱۷ ، ۱۸ سالم بود اونموقع
اخرش اشتی شدم به شرطی که بزاره دست بزنم دوباره شبنمو دعوت کردم خونه ساعت ۸اومد مانتو رو دراورد لب و لوچه رو هم ، تو بغل هم گوشهاشو میبوسم میخورم گردنشو میخورم سینه هاشو میندازم دهنم دستم از روی شلوار رو کوسش ولی دریغ از یه صدای اهو اوفی که بگم هوسی شده . و هر وقت میخواستم دکمه ی شلوارشو باز کنم نمیذاشت از رو به رو از رو شلوار کیرکلفتمو گذاشتم رو کوسش و میمالم و ازش لب میگیرم ولی اصلا به پشمش نیست که هوسی بشی دیگه خسته شدم و نزدیک های ظهر بود باس میرفتم مدرسه
شرح ماجرا رو به پسر دایی تعریف کردم اونم موند که دیگه نظری ندارم و این روال جند بار تکرار شد و من نتونستم حتی دکمه شو بازکنم و نهایت کارم شد یه جق زدن
دیگه اعصابم از هیچی یهم نمیریخت الا اون دکمه ی شلوار دیگه بهش الرژی پیدا کرده بودم که من بخوام باز کنم و اون نزاره به شبنم گفتم یه شلوارک بپوش و دوسدارم و …
اومد پیشم و یه شلوارک پوشیده بود تا نصف رونهاش شلوارکشم نخی بود منم با شرط بغلش کردم و تلاش واسه هوسی کردن شبنم دیگه حتی از روبه رو بغلش میکردم سر کیرمو که میمالیدم لای خط کوسشو هم حس میکردم و کیرم یه جوری خیس شده بود از رو شرت کامل روی کوس شبنمو هم خیس کرده بود ولی نمیذاشت سکس کنم دیگه خسته شدم خواستم بیخیال بشم به شبنم گفتم بزار از پشت هم یکم بغلت کنم از پشت پیرهنشو یکم دادم بالا تا شیکمم بچسبه به کمرش و کیرمو از روشلوارک گذاشتم لای کونش و سر کیرمو بعضا فشار میدادم به سوراخ کون اون زیرم بود و منم درحال مالیدن کیرم رو کون گردو خوشکل و سفید شبنم
کناره های شلوارکشو جمع کردم تا لپ های باسنش زیر شلوارک نباش و شلوارکشم جون نخی نازک بود راحت کنار میرفت و کیرمو از شرط دراوردم و مالیدم به لپ های کونشو و پیش ابمو که لیز کرده بود میمالیدم به باسنش.
لبه های شلوارکو کامل برده بودم لای باسن شبنم و عین یه شرت شده بود و منم شرتمو کامل دراورده بودم و مشغول اینکار بودم از بغل لبه شلوارک کیرمو تونستم بزنم به سوراخ گرم کون شبنم و تونستم با کیرم یه فشار مختصری به سوراخ کونش بدم دیدم شبنم یه اه ارومی کشید. من هر کاری کرده بودم این یه بار اه نکرده بود هوسی نشده بود . دیدم اینکارم بهش حال داده و دوباره کیرمو فشار دادم به سوراخ کونش محکم تر اه کشید و من اروم شلوارکشو کشیدم پایین سره کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش . کیرمم خیس خیس بود فشاردادم سره کلفت کیرم اونقده اروم لیز خورد رفت داخل کون شبنم
شبنم یه اهی کشید و منم چن وقت بود تو کف کردن شبنم بودم و سگ هوس شبنم هم یه جوری محکم اهو اوه میکشید که انگار همون شبنم نبود که عین سنگ بود بی تفاوت و هوسی هم نمیشد الان داره زیر کیرم بهم کون میده و له له میزنه .
کیرمو ازوم از سوراخ کونش دراوردم و لای کونشو با دستم باز کردم سوراخ خوشکل و صورتی و تمیزش اونقده خوشکل باز شده بود البته مثل کونی نشده بود که خمپاره بهش بخوره یه جوری سوراخش خوشفرم گشاد شده بود من کونشو که دیدم با اون سوراخ کونش چند بار سر کیرمو که کلفته بردم توش و اروم دراوردم و داخل رفتم کیرم توی اون سوراخ و دراومدنشو دیدم کیرمو گذاشتم رو سوراخش و لای لمبر کونشو باز کردم محکم از روی هوس کیرمو تا تهش که خیلی کلفته بردم تو سوراخ کونش و تخمام کامل چسبیده به سوراخ کونش و یجوری فشار دادم دوسداشتم تخمهام هم بره تو سوراخ کونش و با دستم لای کونشو باز کردم و عین سگ اونقد محکم کونشو کردم شبنم هم فقط اه اوف میکرد و تو دنیا نبود منم از ترس اینکه صداش نره تو کوچه هرموقع میخواست محکم اه بکشه ازش لب میگرفتم یه ده دقیقه ته کون شبنم رو کردم و احساس کردم که کیرم داره منفجر میشه دراوردم ابمو که راحت اندازه ی یه لیوان میشد ریختم رو کمرش ولی اونقده ریختم که جایی از کمر شبنم نمونده بود که روش اب منی نباشه و مجبور شدم با رکابی کمر شبنم و پاک کنم شبنم لباسهاشو پوشید ولی چشمو چالش خمار منم انگار ریسیت شدم و چون دیگه وقت مدرسه بود سریع رفتیم ولی شبنم ازم قهر کرد من رفتم مدرسه و به دوستم تعریف میکردم و جزئیات سکس و … و به پسر دایی هم تو اس ام اس توضیح دادم و گفت لابد شبنم نقطه ضعفش همون کونشه 🙂 و دوباره شبنم پیام داد بهم و منم جوابشو نمیدادم که چرا قهر کردی و باز بی محلی … بهش گفتم واسه چی قهر کردی و اونم گفت جرا ریختی همه جامو کثیف کردی گفتم خب کجا میریختم گفت میریختی توش بعد میریخت بیرون و … قول گرفت دیگه تکرار نشه و سکس نکنیم منم گفتم باشه ولی خب تقطه ضعفشو فهمیده بودم که شبنم به کونش خیلی حشریه و قرار شد فردا بیاد پیشم
اگه دوست داشتین ادامه شو بنویسیم لطفا کامنت بزارین تا بدونم لااقل چند تا مخاطب داره نوشتنم و این همه وقت گذاشتن لااقل ارزش داره
به هرحال من بدون ویرایش و کمو کاستی جزئیات اولین سکسمو تعریف کردم اگه غلط املایی یا هرچیزی بود به بزرگی خودتون ببخشید

نوشته: ممدی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها