داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

اولین دهنی که کیرمو خورد

سلام من اسمم میثمه 25 سال سن قیافه ی نسبتا خوبی دارم و همیشه هم دوس دختر داشتم اما نمیدونم از شانس بدم چرا هیچوخت نتونستم بیارمشون سر قرار و زود کات کردیم سر کوچه ی ما ی مزون عروس تازه شروع ب کار کرد ی دختر اونجا کار میکرد ک قبلا میدونم بهم خیلی پا میداد منم گشتم پیج مزونو پیدا کردم پیج این دخترم پیدا کردم ولی شک داشتم فالوش کردم فردا شبش دیدم تو دایرکتام ریکوست داده که من فک کنم شما رو میشناسم و چرا دزدکی نگای توی مغازه میکنی و الکی مثلا طلبکاره و نیومده که مخ منو بزنه به هر حال مثلا من مخشو زدم یکی دو دفه رفتیم سر قرار کاری نکردیم و کات کردیم نمیدونم چرا با هیشکی راضی نمیشم با اینکه کات کردیم ولی هنوز پست برا هم تو اینستا شیر میکردیم ی شب گفتم از جون من چی میخوای و بیا فردا با هم حرف بزنیم
فرداشبش رفتم دنبالش و بحث ب اینجا رسید ک هیچ وابستگی نباشه و فقط وقت گذرونی اون شب مالیدم و ی کم بوسش کردم نمیدونمم چ مرگیه انقد از لب گرفتن متنفرم واقعا نمیدونم کسی میدونه تو کامنتا بگه همدردیم بگذریم دو سه شب بعد که میشه همین امشبی که دارم داستانو مینویسم و منتظر همچین اتفاقی بودم ک داستان بنویسم واس اولین بار رفتم دنبالش و دنبال مکان خلوت میگشتم ولی هیچ جا نبود اخر بردمش ی جا اخر شهر خلوت از شانس ما شده بود اتوبان اغا دلو زدیم ب دریا و ی کم بوسش کردم و ممه رو انداخت بیرون خودش لاغر بود ولی ممه ش واقعا خوب بود میخوردم که ی دفه گفتم یکی نیست ی ساک مجلسی واسه ما بزنه که من من میکرد دکمه ی شلوارمو وا کردم و گفتم خودت از شرت درش بیار ب هر شکلی بود در اورد و داشت جق میزد گردنشو گرفتم بردمش پایین که بخوره و دیدم بله که حرفه ایه و دندون نمیزنه پس این همه ناز و ادا همش الکی بوده پنج شیش دیقه ساک زد دیدم ارضا نمیشم و ی یاروییم داره ما رو میپاد گفتم ک شر نشه ازونجا رفتیم اخرشم اومدم خونه جق زدم چون هیچی جق نمیشه ببخشید سرتونو درد اوردم امیدوارم که دفه ی بعدی بکنمش که داستان اونو واستون بگم

نوشته: میث

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها