داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

یک عروس وهزار داماد 25

وایییییی اگه بدونین چقدر عالی میشه اون وقت من دیگه اون حسرتی رو که بار ها و بار ها از این که نتونستم به اون سینه های خوشگل و آبدار دست بزنم رو ندارم . اومد جلوتر و کف دو تا دستاشو تا اونجایی که می تونست بازشون کرد و اونا رو رو دو تا سینه هام قرار داد و و هردو تا رو با هم رو سینه هام می گردوند و می مالوند . یه نگاهش هم به داخل شلوارم بود . -چیه عطا می بینم یواش یواش داری به چیزای دیگه هم نگاه می کنی . غرق هوس شده بودم . دلم می خواست بهش بگم منو بخوابونه و زودتر تر تیبمو بده ولی هنوز زود بود بذار یه خورده اونو غرق هوسش می کردم و خوب آتیشش می زدم بعد این کارو انجام می دادم . -عطا عطا ببینم دلت می خواست به شکم مامانتم دست می زدی قبل از این که جملاتم تموم شه اون کف دو تا دستاشو گذاشته بود رو شکمم . -آهههههههه نههههههه نهههههههه چیکارم داری می کنی .. واییییییییی سینه هام .. تنم .. دلم .. بدنمو یه جوریش کردی . داره مور مورم میشه . با شکمم ور می رفت و لباشو آروم آروم به نوک سینه ام نزدیک کرد . اونو گذاشت رو سینه ام و  بوسید و گذاشتش تو دهنش . حس کردم که سینه ام یه خورده سنگینه . شایدم توش شیر باشه . اون وقتی سینه امو میک می زد از هوس نزدیک بود جیغ بکشم .. -بخور بخور عطا سینه هامو بخور و اونم با لذت هر چه تمام تر به نوبت نوک دو تا سینه هامو میذاشت تو دهنش و سبکم می کرد . چقدر لذت می بردم که حس می کردم داره شیرمو می خوره . دیگه نیازی به اجازه گرفتن نداشت . چشای هوس انگیز و حرکات لب و صورت و دهن و عطش من به خوبی بهش می گفت که هر کاری که دوست داره می تونه باهام انجام بده . بدون این که شلوارمو پایین بکشه دستشو از لای شلوارم به شورتم رسوند و از طرف شورت دستشو گذاشت روکوسم . حس می کردم کوسم یه خورده رشد کرده و تپل تر شده و همه اینا به خاطر این بود که من بار دار شده بودم . کوس خیس منو با کف دستاش فشارش گرفته و من با چشایی بسته ازش می خواستم که تند تر به این کارش ادامه بده -عطا .. عطا .. خواهش می کنم . یه دستموگذاشتم رو شلوارم و اونو به طرف پایین کشیدم . -درش بیار درش بیار هر جوری که عشقته و بهت حال میده باهام حال کن . ببین چقدر واسه تو داغ و خیسم . می دونم تو هم هوس منو داری . دستمو گذاشتم رو قسمت بالای شلوارش . سفتی و شقی کیر اونو حس می کردم . دوست داشتم اون کیر زودتر از غلاف و مخفیگاه خودش در بیاد و بره توی کوسم . بره و خانمان کوسمو به آتیش بکشه . -عطا زود باش زودباش . دارم از حال میرم . خواهش می کنم زود تر به من حال بده . دوستت دارم . دوستت دارم . خواستم دستمو فرو کنم لای شلوارش . کمربندشو سفت بسته بود خودش اونا رو باز کرد و شورت و شلوارشو پایین کشید . حالا کیرش توی دید من قرار داشت . یه کیر چاق و چله و شق شده و هوس انگیز . دستمو گذاشتم رو اون کیر تپل و آماده به حرکت . طوری به ناحیه کوس من زل زده بود که درسته می خواست قورتش بده . سریع شلوارمو کشید پایین . چقدر هیکلم درشت شده بود و چقدر با اون بدن چاقالو و آماده زایمان دوست داشتم که هر چه زود تر گاییده بشم . -زودباش تند تر تند تر . شورتم خیس خیس شده بود . کمرم درد گرفته و خسته شده بودم . رفتیم طرف تخت و روی تخت دراز کشیدم .شورتمو هم از پام در آورد و خودشم کاملا لخت کرد . من و اون کاملا بر هنه بودیم و یک سکس در برهنگی کامل به من لذتی بی نهایت می داد . . لذت منو به اوج خود رسوند وقتی که دهنشو تا اونجایی که می تونست باز کرد و اونو رو کوس گنده ام قرار داد همه جام غرق هوس بود . گوشت کوسم روی کوسم و دور و برش متورم و ملتهب شده بود .. دستمو گذاشته بودم پشت سر عطا و اونو به کوسم می فشردم . یه خورده که کوسمو در اون شرایط لیس زدو با میک زدن یه حال مشتی و جانانه بهم داد دهنشو از رو کوسم ور داشت و رفت به طرف شکم . لباشو گذاشت رو شکم سفت و آماده تر کیدن من . من مثل بیشتر زنای این دوره دوست داشتم که با سزارین بچه مو به دنیا بیارم دوست نداشتم کوسمو بیش از اندازه گشاد احساس کنم . هنوز با این کوس خیلی کا رها داشتم و با بچه ای که قرار بود به دنیا بیاد . چه نقشه ها که براش نداشتم . زندگی من سراسر شده بود کیف و هیجان . خیانت هایی لذت بخش . فکر نکنم هیشکی تو این دنیا مثل من از خیانت لذت برده باشه . روز به روز بیشتر کیف می کردم . نه تنها چیزی به نام وجدان در من بیدار نمی شد بلکه از این متاثر بودم که چرا خودمو نمی تونم در اختیار افراد بیشتری قرار بدم . عطا رفت بالا و بالاتر . لبهاشو گذاشت رو لبام . من پاهامو به دوطرف باز ترش کرده تا اون زودتر کیرشو بفرسته توی کوسم . حالا اون خیلی آروم داشت منو می بوسید . شکم بالا اومده  من اونو به عقب می فرستاد . واسه این که کیرشو بکنه توی کوس من مجبور شد لباشو از رو لبام ورداره تا به شکمم فشار نیاره یه خورده منو به طرف جلو و لبه تخت کشید و خودش رفت بیرون تخت و کیرشو از روبرو فرو کرد توی کوسم … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها