داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

یه روز کاری خوب

سلام دوستان اسم من رضاست و میخام یه خاطره که مربوط به چند سال پیش میشه رو براتون بازگو کنم خودم از لحاظ ظاهری قدبلند و روفرم و کلا خوبم 4 سال پیش تو کارخونه کارمیکردم یه روز صبح خواب موندم و به سرویس نرسیدم برا همون با عجله ماشینو از پارکینگ دراوردم و راه افتادم ساعتای 7 صبح بود تقریبا به نصفه های راه که رسیدم دیدم یه خانم چادری تقریبا 26 ساله کنار جاده وایساده نگه داشتم و سوارش کردم وقتی نشست تو ماشین تازه متوجه آرایش و موهای پریشون شدش شدم با خودم گفتم یه سنگی میزنم یا میگیره یا نمیگیره سر صحبت و باز کردم دیدم طرف هم پایه هست اسمش مهناز بود و از شوهرش جدا شده بود اینم بگم که دختر شهرستانی بود و کلا 1سال زندگی کرده بود بعد جدا شده بود سرتون رو بدرد نیارم از صحبتها متوجه شدم اونم کارگر کارخونس و زندگیشو اینمور میگذرونه رسوندمشو وشماره بهش دادم و بعد هم دست دادیم یه بوسه پشت دست زدم و خداحفظی کردیم گفتم رفت دیگه زنگ نمیزنه فرداش زنگ زد و کلی باهم صحبت کردیم اخرهمون هفته هم باهم قرار گذاشتیم از اونجایی که جایی میترسیدم پیشنهاد خونه بهش بدم رم کنه و بهش بر بخوره گفتم بریم بیرون شهر حرف و شوخی های سکسی رو شروع کردم خوشش اومد گفتم اگه دستم به ممه هات برسه من میدونم و تو یهو گفت اگه دستت رسید هرکار خواستی بکن یه لحظه يکه خوردم فکر نمیکردم اینجوری بگه بمب شهوت شدم تو بر بیابان زدم کنار سینهاشو گرفتم دیدم هیچی نگفت ادامه دادم به لب و مالیدن سینه های کوچولوش ریزه میزه بود همون تور ادامه دادمو سینه هاشو با رضایتش دراوردم و تا تونستم خوردم و رفتم سراغ دکمه شلوار لی باز کنم اینقدر تنگ بود بزور بازش کردم تازانو دادمش پایین مهناز کسش خیس خیس بود تا کسشو دیدم همونجا کیرمو دراوردم رفتم رو صندلی سمت شاگردم همونطور که نشته بود کمی صندلی رو دادم عقب و بی معطلی سرش و کردن تو کسش مگه جا میشد تنگ بود لعنتی بالاخره تو اون وضعیت و جای تنگ و با استرس که کسی یهو نیاد رو سرمون یه ده دقیقه ای کردمش. و شلوارشو کشید بالا و لباساشو درست کرد همون مسیر رو ادامه دادم و رسیدم کنار کوه ها ماشین و خاموش کردم و دست به دست به سمت کوه یکم سنگی بود نمیتونست بیاد بالا ازاونجا که ریزه میزه بود راحت بغلش کردمو بردمش رو کوه بالای کوه بین دوتا کوه یه جای دنج پیدا کردم و دوباره چسبیدم بهش یه خورده برام خورد وکاملا لختش کردم تازه فهمیدم عجب بدن نازی داره عجب کون قشنگی داشت حالت داگی استایل وحالت خوابیده به پشت حسابی کردمش پوست سفید و چشای آبی رنگش زیر نور خورشید می‌درخشید خیلی به هردومون خوش گذشت و یه نیم ساعت بعدش رسوندمش درخونشو حسابی لب و لب بازی کردیم یه هفته بعدش هم رفتم خونه اجاره ایش با کلی استرس قبلش هم یه قرص خوردم افتادم به جونش 40 دقیقه دیوانه وار کردمش که دیگه خودش خسته شد و گفت بسه و ابمو ریختم رو کون خوشگل و گردش خیلی برام جالب بود با این اندام ریز همچین کون درشت و خوشگلی داره اصلا روز عجیبی بود خیلی سکس جالبی بود هر موقع یادش میافتم شق میکنم بعدا که باهاش تلفنی صحبت کردم گفت تو این 3 تا رابطه ای که داشتیم اون سکس که توی کوه بود خیلی بهم چسبیده و خاطره شده و ازم بخاَر اون روز تشکر کرد. بعدش دیگه همو ندیدم.

نوشته: غصنفر68

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها