داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

دانلود فیلترشکن oblivion برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
داتلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

دانلود فیلترشکن MAHSANG برای اندروید:
دانلود با لینک مستقیم
دانلود از گوگل پلی
دانلود از گیت هاب

کونمو گایید و من حال کردم

سلام بچه ها این داستان یک سکس لذت بخش با همجنسه.اگه دوست ندارید نخونید. چه فاعل باشید چه مفعول اگه شخص مناسبشو پیدا کنید بیشترین لذت رو میبرید.
اسمم پوریا ۱۸ سالمه قد ۱۷۲ وزن ۹۰
قبلا وزنم بیشتر بود باشگاه رفتم لاغر کردم ولی سینه و باسن و رونم بجای اینکه آب شن سفت و خوش فرم شدن و سفید و کم مو هستم همین کلی دهنمو تو مدرسه سرویس کرد.همش در حال دستمالی شدن بودم ولی رو نمی‌دادم و خودمو عصبانی نشون میدادم. تا حالا کون نداده بودم ولی دوست داشتم امتحان کنم و همیشه از تصور اینکه یه چیز دراز بره تو کون گوشتی و سفیدم لذت می‌بردم. همیشه عکس کیر های سفید و خوش تراش رو میدیدم یا پورن میدیدم و خودمو میزاشتم جای پورن استار زن که دارم گاییده میشم.اوایل بعضی وقتا که خیلی حشری میشدم با خیار های معمولی حال میکردم ولی بعد یه مدت عادت شد برام و لوبریکانت گرفته بودم و خیار ۱۷ سانتی رو تو کونم جا میدادم.عاشق این بودم یک کیر دراز از لای سینه هام بره تو دهنم و بعد تا ته بره تو کونم. یه مدت دنبال یک بکن مطمئن با شرایط مناسب میگشتم ولی پیدا نمی‌کردم تا اینکه یک روز پسر عمم یه شب اومد خونمون بمونه.از پسرعمم بگم اسمش احسانه ۲۰ سالشه قدش حدود ۱۸۵ چهره و هیکل خوبی داره و ورزشکاره. من زمانی که بچه بودم صمیمی ترین فرد بهم همین پسرعمم بود همه جور شیطنت باهم میکردیم. مثلا ۱۲ ۱۳ سالم که بود احسان کیرشو میداد بمالم یا بخورم منم چون کار ناشناخته و هیجان انگیزی بود انجام میدادم. کیرش هم سفید بود با نوک صورتی اصلا هم پشم نداشت.لا پایی هم میزد و بعضی وقتا میخواست بکنه توم که دردم میگرفت و اونم بیخیال میشد.آخرش هم که آبش میومد کلی تعجب میکردم که چرا اینقدر دولت بزرگه(زیاد اندازش یادم نیست ولی نسبت به سنش بزرگ بود)و این چیه ازش میاد بیرون. اونم آبشو یا رو کونم میریخت یا میداد بخورم لاشی میگفت بزرگ میشی.چند بار هم سر کیرشو کرده بود توم ولی چون خیلی میسوخت نمیزاشتم. همسایه بودیم و هروقت میشد یا اون میومد یا من میرفتم و حسابی بهش حال میدادم.
حدود چند ماه این داستان ادامه داشت تا وقتی که ما اسباب کشی کردیم سمت و با ماشین حدود ۴۰ دقیقه راه بود تا خونه جدیدمون.منم دیگه زیاد احسانو ندیدم و این داستانا جمع شد.تا ۱ماه پیش که عمم اینا اومدن خونمون. نمیدونم چرا با اینکه خیلی وقت بود با هم کاری نداشتیم ولی من رفتم حموم یذره پشمامو زدم سوراخمو تمیز کردم. مهمونا اومدن و احسانو بعد از چند ماه دیدم. خیلی بزرگ شده بود از همه لحاظ 🙂 . رفتارم با احسان کاملا نرمال بود و هیچ رفتار عجیبی با هم نداشتیم. شب شد پسرعمم و عمم اومدن تو اتاق من و بقیه مهمونا تو حال خوابیدن.من بخاطر اینکه کنار احسان بخوابم به عمم اصرار کردم رو تخت بخوابه.
اونم بعد از کلی کشمکش قبول کرد.کنار احسان جا انداختم و خوابیدیم.من با شرت خوابیده بودم و بعضی وقتا کونمو میمالیدم بهش ولی احسان روش اونور بود.منم دلم میخواست یکم مثل قدیما شیطونی کنیم میخواستم بهش بگم الان دیگه میتونی کیرتو تو کونم جا بدی ولی بزرگ شده بودیم و نمیشد ممکن بود اصلا دیگه تو این فازا دیگه نباشه. بعد از چند دقیقه احسان روشو کرد سمتم.از صدای تکون خوردنش فهمیدم. دوباره کونمو مالیدم بهش و کیرشو حس کردم.خیلی حشری شده بودم.چند روزبود جق نزده بودم و با خیار حال نکرده بودم. دیدم هیچ تکونی نخورد. این دفعه آروم شرتمو کشیدم پایین و آروم کونمو چسبوندم به کیرش.دیدم یکم کیرش سفت شده.همینجوری کونمو گذاشتم تو اون حالت بمونه. هیچ تکونی نمی‌خوردم مثلا خوابم. حدود ۱ دقیقه هیچ کاری نکردم گفتم شاید واقعا خوابه یا دلش نمیخواد که یهو گفت بیداری؟ من هیچی نگفتم چون هم روم نمیشد هم میخواستم یه حس مخفی کاری و شیطنت حین خواب داشته باشیم. اون هم میدونست خوابم خیلی سنگینه ولی من خواب نبودم.چند ثانیه بعد دستشو گذاشت رو کونم. دستشو آروم روی کون پهن و گوشتیم حرکت داد و خیلی ملو و نرم انگشتشو گذاشت لای پام.ضربان قلبم رفته بود بالا.عمم بالا سرمون خوابیده بود و میدونستم خوابش سبکه و سریع از خواب میپره.داشت با سوراخم بازی میکرد که عمم یکم تکون خورد و احسان سریع روشو کرد اونور.اهه.اون لحظه داشتم به خودم فحش عمه میدادم که یهو دیدم یه چیز سفت و گرم چسبید به کونم.آخ کیرش بود. یهو موهای تنم سیخ شد. اون حس شیطنت بچگی و فاصله خیلی کمم با یه کیر باعث شده بود تنفسم سریع بشه و قلبم سریع بزنه.کیرشو داشت به کونم میمالید و منم تمام تمرکزم رو گذاشته بودم رو اینکه لمس کیرشو روکونم حس کنم. تنها چیزی که از کیرش میدونستم این بود که گرم و سفته. یکم بعد دیدم کیرش که انگار تف زده بود بهش سر خورد رفت لام. از شدت هیجان یخورده تکون خوردم. احسان هم فکر کرد بیدار شدم رفت عقب و روشو کرد اونور. به خودم لعنت فرستادم. همچنان امید داشتم که این کارو ادامه بده.چون از بچگی همین بود تا آبش نمیومد بیخیال نمیشد. یکم تف کردم رو دستم و آروم مالیدم به لپ کونم که کیرش راحت بره لام. یکم گذشت و دوباره اومد و کیرشو گذاشت لای پام.سر کیرش چسبیده بود به سوراخم. شروع کرد به لاپایی زدن.آروم کیرشو بین پام حرکت میداد.کیرش علاوه بر سفت و داغ بودن، دراز و کلفت بود چون با کلفتیش لپ کونمو از هم باز میکرد و درازیش از بالای کونم تا زیر تخمم میرسید.چند دقیقه داشت لا پایی میزد یکم تف زد و سرعت لا پاییش رو بیشتر کرد صدای لا پایی زدنش میومد ولی بی توجه به اینکه من یا عمه خواب باشیم داشت ادامه میداد تا اینکه با یه نفس عمیق آبشو لا و روی کونم خالی کرد. قشنگ خیس شدن کونمو حس کردم.کلی آب داشت. بعد از یک یا دو دقیقه کیرشو آورد بیرون با روی کونم تمیزش کرد و روشو کرد اونور.منم برای اینکه بفهمه بیدار بودم سریع شرتمو کشیدم بالا بلند شدم رفتم دستشویی. خودمو تو آیینه دیدم. سرخ شده بودم. شرتو کشیدم پایین دستمو کردم لای کونم دیدم کلی آب کیر سفید غلیظ رو دستمه اول بوش کردم و بعد خوردمش.عالی بود.آبشو ریختم رو کیرم و یکم مالیدم آبم با شدت اومد.خودمو تمیز کردم و هرچی آب از احسان رو کونم بودو خوردم و با فکر گاییده شدنم توسط احسان خوابیدم.فرداش بیدار شدم دیدم احسان هنوز خوابه مثل اینکه دیشب خیلی خسته شده. منم رفتم تو حال دیدم هیچکس نیست.زنگ زدم به مامانم و فهمیدم که رفتن بیرون خرید و این داستانا و ظهر ساعت ۱ با ناهار میان خونه.خوشحال شدم از اینکه احسانو نبردن ساعت ۱۱ بود.حدود ۲ ساعت وقت داشتم ولی احسان هنوز خواب بود. اگر بقیه میومدن تا عصر میموندن و بعد میرفتن و معلوم نبود من کی احسانو ببینم. اول یه خیار بزرگ از یخچال شستم و لوبریکانت رو برداشتم رفتم حموم.حسابی با خیار سوراخمو اماده کردم تمیز کردم و اومدم بیرون. خیار رو انداختم بیرون و رفتم تو اتاق دیدم احسان هم بیدار شده. بدون هیچ حرفی بلند شد و رفت حموم.تو این فکر بودم چه لباسی بپوشم. آخرش یه لباس تنگ با یه شرت پوشیدم و نشستم و دیدم ساعت شد ۱۲. هی میگفتم وقت نمیشه با احسان یکم حال کنیم که دیدم احسان لخت از حموم اومد بیرون.هیکل ورزیده یه کیر سفید دراز با نوک صورتی و تخمای گنده اومد جلوم وایساد. قشنگ حرف دلمو انگار فهمیده بود، اول محو کیر و هیکلش شده بودم ولی بعد به خودم اومدم و کیرشو گرفتم تو دستم،بهش گفتم از آخرین بار که دیدمش خیلی بزرگ تر شده چی خوردی لامصب. گفت:قابلتو نداره ۲۰ سانت واسه خودت. کیرش صاف و خوش تراش بود و چند تا رگ بزرگ داشت منم یه جون گفتم و زانو زدم و کیرشو مالیدم. تخماشو خوردم و کیرشو لیس زدم.بعد آروم آروم کیرشو میکردم تو دهنم و میاوردم بیرون.نصف بیشتر کیرشو بیشتر نمیتونستم تو دهنم جا بدم.بلند شدم بردمش تو اتاقم.دستمال و لوبریکانت رو آوردم بیرون و لخت شدم. گفت عجب کونی شدی. شصت و نه شدیم و من کیرشو دارکوبی ساک میزدم و احسان هم لپ کونمو از هم باز کرده بود و سوراخمو میلیسید و با ژل راهشو باز میکرد. چند دقیقه خوردم که گفت بسه. میخوام گشادت کنم کونی. منم گفتم آروم خیلی کیرت بزرگه من تا حالا ندادم. احسان گفت: کیرم واسه خودت هرچقدرشو میخوای بردار فقط بده بکنمت. کیرش زیاد کلفت نبود ولی خیلی دراز بود و از همه خیار هایی که تا حالا کرده بودم تو خودم بزرگ تر بود. خیار ها رو نهایت ۵ دقیقه تو کونم میکردم ولی احسان کمرش سفت بود و حالا حالا ها آبش نمیومد. گفتم بشینه و پایین کیرشو ژل زدم و کیرشو گذاشتم لای سینه هام و سرشو گذاشتم تو دهنم.بلاخره داشتم به چیزایی که میخواستم میرسیدم.احسان با دقت نگاه میکرد میگفت جون چه سینه هایی. دو دقیقه حدودا خوردم و گفت بسه. دراز کشید و گفت بشین رو کیرم. کیرش مثل آنتن رو به بالا بود. اول حسابی ژل زدم به کیرش و سوراخ خودمم حسابی ژل زدم.نوک کیرشو رو سوراخم تنظیم کردم.باورم نمیشد قراره گاییده شم.قلبم هزار تا در دقیقه میزد. چند ثانیه صبر کردم و یک فشار دادم که سر کیرش رفت توم.زیاد درد نداشتم.یکم نگه داشتم و بعد آروم آروم اومدم پایین. کیرش داشت سوراخمو کش میاورد.بعد از اینهمه ور رفتن با خودم هنوز تنگ بودم.پشتم به احسان بود و گذاشتم از نمای کونم لذت ببره.یکم دیگه اومدم پایین و کم کم داشت دردم میگرفت.دستو بردم پایین دیدم هنوز نصف کیرش مونده. گفتم احسان کیرت خیلی گندست پاره میشم. یه اسپنک زد در کونم و گفت کیرمو باید تو این کونت جا بدی. منم حشری شدمو یکم دیگه اومدم پایین و نگه داشتم. یکم نفس کشیدم.از شدت فشار عرق کرده بودم. اومدم بالا تا سر کیرش توم بود و دوباره اومدم پایین.همینجوری آروم آروم کل کیرشو داشتم جا میکردم تو خودم.احسان هم چیز زیادی نمیگفت فقط میگفت همیشه کونی بودی جنده. و همش اسپنک میزد.از یه جا به بعد دیگه کیرش رو تو شکمم حس میکردم و زیر دلم درد میگرفت.گفتم احسان کیرت خیلی درازه رفته تو وجودم. احسان گفت اوف وجودتو گاییدم.دست زدم دیدم چند سانت دیگه مونده. یهو احسان یکم ژل زد به کیرشو منو خوابوند رو خودش و سینه هام گرفتو شروع کرد به تلمبه زدن. صدام رفت بالا و گفتم آخ آخ احسان کونم پاره شد نکن ولی احسان گوش نمیکرد و اروم ولی عمیق تلمبه میزد هی میگفت اروم باش الان عادت میکنی.هر بار کیرشو میبرد بیرون انگار نصف بدنم خالی میشد و هر بار میکرد تو دلم درد میگرفت و ته سوراخم تیر میکشید. حدود یک دقیقه همینجوری تلمبه زدو منم ناله میکردم و از درد چشمامو بسته بودم.که کیرشو کشید بیرون. منم رفتم کنار و ناخودآگاه یهو یه گوز بلند ازم اومد بیرون. احسان خندید و گفت بیا آروغشم زد.منم گفتم مرض بیشرف پاره شدم کیر خرت تو شکمم بود لعنتی.اونم انگار این حرفو میزدم بیشتر حشری میشد. منو رو کمر خوابوند پامو گذاشت رو شونش و یه بالشت گذاشت زیر کمرم. خواست کیرشو بکنه توم که گفتم توروخدا ژل بزن. احسانم گفت باشه کل کیرشو و سوراخمو ژل زد و کیرشو اروم کرد توم. تو این پوزیشن سوراخم تنگ شده بود و کل کلفتی کیرشو حس میکردم.دیگه دست خودم نبود و هرچقدر که میخواست میکرد تو کونم. اولش نصف کیرش تو کونم بود و تلمبه هاش یخورده سریع شده بود‌ و سینه و شکممو نوازش میکرد. با هر تلمبه احساس میکردم کل محتویات شکمم دارن تکون میخورن.یکم دیگه از کیرشو کرد تو کونم که باز اون دل درد اومد و دوباره یکم دیگه رو کرد تو که چشمامو بستم. نفسم بالا نمیومد بزور نفس گرفتم و تونستم بگم آروم. احسان هم مراعات کرد و یکم کیرشو آورد بیرون. نگاه کردم دیدم چند سانت مونده واسه اینکه حشریش کنم گفتم ببینم خایه هاتو بچسبون به کونم ببینم کیرت تا کجای شکمم میره. اینو که گفتم در جا کیرشو تا ناموس کرد توم من یک لحظه مردم و زنده شدم. فکر نمی‌کردم کیر دراز اینهمه دردسر داشته باشه. یک دقیقه نگه داشت تو همون حالت و فهمید که حالم خرابه. بجز کیر چیزی نخورده بودم و ناشتا بودم.یکم به خودم اومدم نگاه کردم دیدم کیرش کامل تومه و مثانش چسبیده به سوراخم. به شکمم اشاره کردم گفتم بخدا اینجاست انگار دارم بچه میزام لعنتی پارم کردی. یهو دیدم احسان دولمو که نصف کیرش بود رو داره میماله . لذت و درد بی نهایت رو تو اون لحظه داشتم تجربه میکردم.حدود یک دقیقه مالید که آبم مثل فشنگ اومد و ریخت رو شکمم.کیرشو از توم آروم در آورد و وقتی داشت در میاورد انگار نصف شدم و احساس سبکی میکردم. شکممو کیرشو با دستمال پاک کرد و گفت بخور.منم شروع کردم خوردن و تخماشو میخوردم میگفتم هرچی آب از خایه های گندت بیاد مال منه.اونم گفت همشو باید بخوری.گفتم لامصب آبت نمیاد پاره شدم. گفت برو رو تخت که دیگه وقتشه. منو لبه تخت داگی گذاشت و یه بالشت گذاشت زیر شکمم و گفت وای این کونو بایدم اینطوری گایید.من که دیگه هم حسابی گاییده شده بودم و آبم اومده بود دیگه دل و رمق ادامه دادن نداشتم ولی چون داگی پوزیشن مورد علاقمه و آبشو میخواستم مجبور شدم ادامه بدم.گفتم ژل بزن یکم ژل دم سوراخم زد ولی به کیرش نزد. کیرشو راحت وارد کونم کرد. یکم دیگه کرد تو و تلمبه هاشو شروع کرد.دیگه انقد گاییده بود منو که سوراخم سر شده بود. کیرشو همینطوری میکرد توم و وقتی فکر میکردم که این آخرشه باز یکم دیگه بهش اضافه میشد. انقدر کرد توم که.شکمش چسبید به کونم. چشمامو از درد و لذت بسته بودم و دستام رو کونم بود. احسان تلمبه های سریع و عمیق میزد و منم ناله میکردم. چند دقیقه تلمبه میزد و کل کونمو اسپنک میزد می‌گفت عجب کونی داری پوریای کونی. دیگه جنده من شدی کصکش. دو تامون خیس عرق شده بودیم. یهو صورتمو چسبوند به تخت و حالت سجده کرده طوری که سینه هام چسبیده بودن به تخت و پهن شده بودن.سرعت تلمبه هاشو بیشتر کرد. صداش رفته بود بالا و اسپنک های محکمی رو کونم میزد.فهمیدم بلاخره داره آبش میاد.بهش گفتم آبتو بریز رو سینه هام. احسانم یکم دیگه کرد و سریع کیرشو کشید بیرون و چشماشو بستو یه آه مردونه کشید و آبشو ریخت رو سینه و صورتم.کلی آب بود اب بود نزدیک سی ثانیه فقط داشت کیرشو میمالید و آبش میریخت بیرون. آب کیرش از سر و صورتم می چکید.منو نگاه کرد و گفت وای بهترین کونی بود که کردم هیچکس انقدر منو حشری نکرده بود تا حالا.الحق که کونت زیبا و جادار و تنگه. منم کیرشو که کم کم داشت میخوابیدو برداشتم آب های رو سینه و صورتمو با کیرش مثل قاشق میکردم دهنم. انقدر خوردم که تموم شد. کیرشو یه بوس کردم و گفتم ممنون که کون که هیچی کل روده هامو گاییدی. احسان هم گفت هروقت خواستی بگو دوباره بیام به روده هات صفا بدم خوشگله و خندیدیم. نگاه کردم دیدم ساعت ۱۲:۳۰ گفتم یا خدا نیم ساعت منو گاییدی سریع مرتب کن که الان همه میان.رفتم حموم کونمو دیدم وحشت کردم. کل کونم سرخ شده بود و جای دستای احسان بود و سوراخ تنگم مثل غار شده بود و دورش قرمز شده بودو میسوخت. سریع خودمو شستم احسان هم اومد تو حموم یکم هم اونجا براش خوردم. سریع آماده شدیم و ساعت ۱:۱۵ اینا همه اومدن و منو احسان خیلی عادی رفتیم کنار بقیه.مامانم گفت چرا رنگت پریده که یه نگاه ریز به احسان کردم و گفتم بجز آب چیز دیگه ای نخوردم.اون روز بهترین روزم بود با اینکه کج راه میرفتم و حتی نتونستم درست بشینم سر سفره. اون روز گذشت و احسان آخر هفته ها میاد و به کونم حال میده. منم بهش حال میدم ولی خب هنوز کیرش برام درازه و اذیت میشم ولی نه مثل روز اول.الانم که اینو نوشتم دلم هوس کرد.امیدوارم دوست داشته باشید اینو نوشتم چون به هیچکس نگفته بودم و دوست داشتم یک جای مطمئن تعریف کنم و بگم اگه دوست دارید سکس با همجنس رو امتحان کنید اگر یک فرد مناسب رو پیدا کنید لذت کامل میبرید. موفق باشید.

نوشته: پوری

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها