–
ای خدا من داشتم با مهرداد چت می کردم و اون فکر می کرد که من فرزاد کیر طلا هستم . ای ای ای .. امان از دست تو مرد . امان از دست تو . نمی دونستم با این شوهر لعنتی خودم چیکار کنم . -مهرداد واسه مهمونی چیکار کردی . چه لباسی رو واسه زنت در نظر گرفتی . -راستش فرزاد جون دو ست داشتم یه لباس خیلی خیلی سکسی براش ردیف کنم ولی اون یکی معمولی ترشو انتخاب کرد . -مثلا دوست داشتی لباس سکسی اون چه کاری انجام بده -دوست داشتم یه طوری باشه که وقتی مردای دیگه نگاهشون بهش بیفته کیرشون توی شلوار بترکه . مشخص شه . بعد منم حال کنم که اون زن منه .. -خب مهرداد جان ابن چه فایده ای داره برای تو .. -نمی دونی چه حالی میده وقتی فکر می کنم کیرای دیگه میره توی کس زنم و من دارم همین جور صحنه رو می بینم و به این فکر می کنم کی میشه خودم برم توی رختخواب و کیرمو فرو کنم همونجایی که غریبه ها ازش رد شدن . .. -مهرداد جون اون وقت اگه طناز نتونه مث سابق باهات حال کنه . به اون کیر ها عادت کنه چی -این همون چیزیه که من می خوام . عیبی نداره . تو که می دونی ما مردا اگه آبمون خالی شه کیرو کمرمون سبک میشه . -اون وقت از این که ببینی طناز فکر و ذهنش متوجه یه مرد دیگه شده ناراحت نمیشی . ناراحت نمیشی که اون قلبشو اسیر یکی دیگه کنه . -فرزاد جان هر کسی از زندگی یه جوری لذت می بره من که نمی تونم اونو قابش کنم یا بذارمش تو ویترین و خیلی راحت تر بپیچونمش توی چادر در هر صورت اون از اوناییه که اگه هیکلش آفتابی شه بازم خریدار داره . بازم دوستش دارن . بازم کیر بقیه رو شق می کنه . -نمی دونم داداش تو داری چیکار می کنی -تو بگو من چیکار کنم . -نمی دونم مهرداد جان . فقط در این مهمونی اگه حس کردی یه مردی به زنت نظر داره سعی کن اونو به حال خودش بذاری . -ولی اگه اتفاقی بیفته دوست دارم خودم شاهد صحنه باشم . -مهرداد جون تو که همش داری حرف خودتو می زنی . کدوم زنو دیدی به وقت خیانت شوهرشو دعوت کنه که ناظر کس دادنش باشه -ولی اگه اون ازم همچین چیزی بخواد با کله میرم . واسه تماشا و تازه یه هدیه هم براش می گیرم . -مهرداد فکر نمی کنی داشتن این زن یه نعمتیه و نباید به این راحتی اونو در اختیار دیگران قرار بدی . ;/; -من دارم سهم خودمو به خوبی استفاده می کنم . چه ایرادی داره که بقیه هم لذت ببرن . .. ..لعنت بر تو شوهر نامرد و بی غیرت من . کاش از از اول می دونستم تو این جور آدمی ولی اصلا بهش نمیومد . نمی دونم چرا یهو این جوری شده بود . یعنی داستانهای پورنو و فیلمهای سکسی زیادرو مخش اثر گذاشته که همه چی رو شوخی فرض کرده ;/;من نمی دونستم که دیگه چی بهش بگم . راستش این حرفا هم تحریک کننده بود هم اعصاب خرد کننده . از این که خودمو به چه چاله ای انداخته بودم و حالا دارم وارد چه چاهی میشم . مرتیکه عوضی . واقعا این کارا ازش بعید بود . زشت و بعید . تف بر تو که این جوری نباشی . . -خب مهرداد خان با این حساب تو باید خیلی هم راضی و خوشحال باشی که کلی مرد به دیدن زنت حال میان . اون وقت به تو حسرت می خورن . هیچ اینو می دونی که مردای دیگه به خاطر طناز یه احترام خاصی هم بهت میذارن ;/; -خب همین کار اونا به من آرامش و لذتی میده که طناز واقعا گناه می کنه اگه نخواد به فکر من باشه و نخواد با دیگران حال کنه -مهرداد جان اون از کجا بدونه تو همچین حسی رو راجع به اون داری . اون فکر می کنه حتما مثل مردای دیگه ای هستی که وقتی یکی به زنشون نگاه چپ میندازه تو کله ات دود می کنه . -من واسش از خیانت زنا گفتم . از نیاز اونا . دستمو هم گذاشتم روی کسش ببینم وقتی دارم این حرفا رو می زنم با چه فشار و در چه حد و اندازه ای کسش خیس می کنه -خب نتیجه اش چی بود -عالی بود ولی با این حال بازم نمیشه به این راحتی ها قضاوت کرد که می تونی پیشش بازم از این فیلمهای سکسی نشون بدی . فیلمهایی که چند تا کیر کلفت یه دفعه میفتن سر یه زن . یا مثلا فیلم گاییده شدن یک زن توسط یک اسب .. راستش منم زده بود به سرم . از این که مهرداد نمی دونه که این زنشه که داره باهاش چت می کنه یه جورایی داشتم حال می کردم . دیگه باید خودمو با این مسئله که یک شوهر بی غیرتی دارم وفق می دادم ولی خودم که نمی تونستم یک زن بی قید و بند و ولنگار باشم . در هر حال یه چند روزی هم گذشت و من با این مدل چت کردن ها مخ شوهرمو کار گرفته دوست داشتم بازم اونو بازیش بدم . این یه امتیازی بود که می شد به موقعش از اون به بهترین نحو استفاده کرد . بالاخره روز مهمونی فرارسید …. ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی