با درود به دوستان مخصوصا اونایی که مثل خودم حشری هستن…!🤪
با توجه به حفط حریم شخصی اسم ها رو عوض میکنم ولی داستان واقعیِ واقعی می باشد…!
امیدوارم لذت ببرید
خب بریم سراغِ داستان…
من رها یه زن تقریبا ۲۵ ساله هستم قد و هیکلم معمولی چشم و ابرو مشکی درشت پوست سفید سینه ۷۵ اما باسن فوق العاده برجسته و سکسی ای دارم
از وقتی فهمیدم سکس چیه به این نتیجه رسیدم که خیلی حشری هستم
وقتی به این نتیجه رسیدم که ۱۶ سالم بود که هروقت حمام یا دستشویی میرفتم با لمس بدنم تحریک میشدم
خلاصه گذشت تا رفتم دانشگاه توی همین روزا بود که پسرخاله ام آرش بهم ابراز علاقه کرد قبول کردم که یه چند وقت باهم دوست باشیم
از آرش بگم قدش حدود ۱۹۰ هیکل ورزشکاری آخه فوتبالیستِ خوش قیافه چشم و ابرو مشکی پوست برنز که دیوونشم
توی اولین قرارمون فهمیدم از همون ۱۶ سالگی تو کفم بوده وقتی دستمو گرفت بدنم گر گرفت احساس کردم بهش بی احساس نیستم
خلاصه حرفامون و زدیم و موقع برگشت به خونه یهو صورتمو گرفت و تا بفهمم چیشده محکم لبامو بوسید احساس کردم جریان برق ازم رد شد اونم وقتی تعجبمو دید یه لبخند دختر کش با یه چشمک زد که دلم ضعف رفت
خلاصه روزا همینجوری بادیدن همدیگه تو پارک و کافه و …میگذشت
یه روز توی پارک لاله باهم قرار گذاشتیم پارک خیلی خانجمن سکسی کیر تو کس هست اونایی که رفتن میدونن
یه جای خلوت تو یه آلاچیق کنار همدیگه نشسته بودیم که یهو احساس کردم دست آرش که دور گردنم بود رفت پایین سمت سینه ام اعتنایی نکردم اما وقتی دیدم شروع کرد به ور رفتن باسینه ام عصبی شدم یهو دستش و پس زدم و باداد طوری که کسی متوجه نشه گفتم:این چه کاریِ آرش که خندید از اون خنده هایی که دلمو آب میکرد بعدش گفت :چیه کوچولو مگه چیکار کردم نمیتونم یذره با دوست دخترم حال کنم
از حرفاش تعجب کردم فک نمیکردم انقدر پررو باشه که سریع بخواد به سکس فک کنه چون پسرخاله ام بود اینطوری میگم وگرنه بالاخره حس نیاز جنسی که از همون روز اول واسه همه به وجود میاد بگذریم خلاصه یه چشم غره ای بهش رفتم اما دروغ نگم از اینکه سینه هام و لمس کرده بود خیلی حشری شده بودم منم که حشری میدونستم اگه ادامه بده کصم میشه آبشار
خلاصه دستمو گرفت و گفت:خیلی خب بیا بشین قول میدم دیگه به ممه هات دست نزنم میترسی یوقت بخورمشون بعد با صدا خندید که دوباره بهش چشم غره رفتم…اونم نامردی نکرد یهو لپامو بوسید و گفت:چشمات و اونجوری نکن وگرنه همینجا کارت و میسازم
اینبار رسما جوش آوردم و محکم اما به شوخی با کیفم کوبیدم تو سرش خندید و گفت:
رها یه چیزی میپرسم ناراحت نشو نظرت راجب سکس چیه؟!
یه لحظه هنگ کردم که گفت:چیه چرا تعجب میکنی نگو دوست نداری که خوب شناختمت عشقِ سکسیِ من
از این حرفش احساس کردم جریان برق بهم وصل کردن کصمم که همش دل دل میزد میدونستم الان خیسِ خیسِ
چیزی نگقتم باز اما اون دست بردار نبود منو بلند کرد نشوند روی پاش خداروشکر اون جایی که بودیم خیلی خلوت بود اولش میخواستم اعتراض کنم که مانع شد…!
آرش منو نشوند روی پاهاش بهش گفتم آرش میخوای چیکار کنی گفت هیچی عشقم میخوام بیشتر حست کنم…
من که منطورشو فهمیدم گفتم آرش اینجا نه…
که اونم گفت:چیه عشقم مگه دلت نمیخواست تو جاهای هیجان انگیز دستمالیت کنم باهات ور برم
خب دوستان یه پرانتز اینجا باز کنم(قبلا که راجب سکس بحثش پیش اومده بود این و به آرش گفتم که دستمالی شدن تو جاهای عمومی خیلی حشریم میکنه)
خلاصه این و گفت و دستش و از زیر تاپم برد طرف سینه هام خیلی استرس داشتم یه وقت کسی نیاد اما حشریت نمیذاشت دیگه مانع بشم دستش و اززیر سوتینم برد و سینه هام و گرفت تو مشتش…
_اووف نوک سینه هات حسابی برجسته شده توله
همینطوری که سینه هامو میمالید یهو دستش و برد سمتِ شلوارم که مانع شدم و دستمو گذاشتم رودستش که در گوشم گفت:
_نترس جوجه کوچولو بذار بهت حال بدم
همین یه جمله کافی بود که خودمو شل کنم دستش و برد زیر شلوارم و از رو شورتم یکمی کصمو مالید که یهو نالم درومد
آهی از سر شهوت کشیدم
_جووون تحریک شدی جنده کوچولو
از اینکه اولین بار بود بهم میگفت جنده تعجب کردم اما اصلا ناراحت نشدم تازه یه حس شهوتی هم منو گرفت دلم میخواست باز بهم بگه
توی حس بودم که یهو دستش و برد داخل شورتم و کصمو کامل تو دستش گرفت میدونستم کصم خیسِ خیسِ الان
_جووون ببین چخبره برای من اینطوری خیسی جوجه تو که نمیخواستی انقدر خیس کردی اگه میخواستی فک کنم کل پارک از آبت پر میشد این حرفارو میزد و دستش و بیشتر رو کصم حرکت میداد خوب کارشو بلد بود همزمان که کصمو میمالید با یه دستش سینمو دستش گرفته بود و فشار میداد آه و نالم اون فضارو پر کرده بود آرش به زور جلوی دهنمو گرفته بود که صدامو کسی نشنوه
یهو دستشو از تو شورتم درآورد کرد تو دهنم
_بخور آبت و جنده
همه ی انگشتشو لیس زدم دستش از آبم خیس خیس بود دوباره دستش و کرد توی شورتم و شروع کرد کصمو مالیدن تند تند می مالید منم رو ابرا بودم با حرفاش بیشتر حشریم میکرد
_جوون چیه جنده داری حال میکنی تو که نمیخواستی پس چرا چشمات داره میره هان جوون حال کن
همینجوری داشت کصمو می مالید و این حرفارو میزد که احساس کردم دارم ارضا میشم که یهو انگشت فاکشو فرو کرد داخل کصم بااینکه بکارتم ارتجاعیِ ولی اصلا به این چیزا اعتقاد ندارم بخاطر همین اعتراضی نکردم و گذاشتم ادمه بده…!
آرشم که دید مقاومتی نمیکنم یه انگشت دیگه اشم فرو کرد بااینکه خیلی درد داشت اما لذتش بیشتر از درد بود آه و ناله هام تقریبا به جیغ تبدیل شده بود
آرش محکم جلو دهنمو گرفته بود که صدام بالا نره انگشتشو تند تند داخل کصم تکون میداد و باحرفای سکسیش حشریم میکرد انقدر باانگشتش تو کصم ور رفت و بالا پایین کرد که یهو لرزیدم و ارضا شدم و بی حال افتادم تو بغل آرش
_جووون عشقم خیلی دلم میخواست با کیرم پردت و بزنم ولی اینجا جاش نبود دیگه مال خودمی
جوابش فقط یه لبخند بی جون بود…با شنیدن صدای چند تا بچه سریع شلوارمو کشید بالا و مرتبم کرد بعدشم رفت از مغازه برام آبمیوه و کیک گرفت و به زور به خوردم داد
وقتی داشتم آبمیوه و کیک و میخوردم یه لحظه چشمم به کیرش افتاد که از زیر شلوار معلوم بود حسابی شق شده باز حشری شدم چرا دروغ خیلی دلم میخواست این کیر بره تو کصم و اولین سکسم و با آرش تجربه کنم…!
ادامه…
نوشته: رها