داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دختر چادری و سرعت غیرمجاز

اکثر این خاطره هایی و داستانهایی که مینویسند رو حس خالی بندی دارند ولی این خاطره که برانون میگم فرق داره یعنی بیشتر جنبه محتوی آموزشی داره… داستان از این قراره که من با دو تا دوست دخترم به هم زده بودم و ظاهرا هر کدومشون زیر خواب یکی شده بودند چون حس میکردم که زندگی رو دوست ندارم و به جز کردن و کیرم هیچ هدف دیگه ای در زندگی دنبال نمیکنم. ولی بعد از مدتی این حس تعالی از بین رفت و من با کیرم تنها موندم و بازم اولویت تمرکزم در کون کردن مردم بود .
خلاصه در این حال و هوا ها یک دختر زشت سر راه من قرار گرفت که خیلی بد پا میداد و با اینکه من میدونستم از زیر خوابی من راه فراری نداره همش اذیت میکرد و ادا در میاورد و خونه نمیومد. اسمش رو نمیگم چون تا زنده هستند دلم نمیخواد اسم کسی رو فاش کنم ولی شما تصور کنید یه مینو نامی رو
خلاصه این خانم چادری بود و معلوم بود که کسش خیلی میخواره ولی پا بده نبود . یه روز من باهاش قرار گذاشتم که بریم بیرون بگردم صبح ساعت هفت با یک مانتوی قرمز سرکلش توی ماشین من پیدا شد و ما به سمت شمال راه افتادیم من میدونستم که این حالا حالا ادای ازدواج درمیاره من هم حسابی از دست دوست دخترهام کلافه بودم تا اومد توی ماشین باهاش دست دادم و شروع کردم نوازش کردن دستهاش و راه افتادیم سمت شمال همه راه داشتم یک دستی رانندگی میکردم و دستش توی دستم بود کم کم از تهران خارج میشدیم و به کرج رسیده بودیم که دستم رو گذاشتم روی پاهاش و اولش مقاومت میکرد . من بیشتر از شش ماه بود سکس نداشتم و تمام استعداد و تمرکزم بردن و کردن مینو خانم بود و اون هم داشت یواش یواش داغ میشد. از کرج خارج شده بودیم که دستم لای پاهاش بود و داشتم میمالیدم اون با هر وسیله ای مخواست مانع بشه ولی نمیتوتست و معلوم بود داغ کرده یواش یواش داشت ارضا میشد و من همچنان میمالیدم آه و اوه میکرد نمیدونست چی کار کنه وسط بزرگراه بودیم آروم کیرم رو دادم دستش حالا شروع کرد بازی کرد و من حواسم نبود که سرعت از 120 رد شده دیدم چه تا دوربین دارند فلاش میزندد حسابی خراب کرده بودم
خلاصه اون که اصلا حالیش نبود من هم سرعت رو پایین اوردم
خلاصه یه دفعه اوند سمت کیر من و خورد تا حالش جا بیاد من نزاشتم زیاد بخورده چون خطر تصادف وجود داشت . فکر کنم که اکثر تصادفات اینجوری پیش میاد … رسیده بودیم شمال باز ادا در میاورد که نمیام ویلا و فلان و اینها من گفتم بریم رستوران گفت نه بریم وسیله بگیریم و دست کنم .

خلاصه ما جوجه گرفتیم و رفتیم با هزار رحمت ویلا بعد از مدتی غدا حاظر شد و من داشتم مخش رو میزدم ولی مگه پا میداد میگفت یه حمد و سوره بخوم امپرت میاد پایین من گفتم تاثیری نداره بغلش میکردم و بردمش اتاق خواب و مگه میخوابید شاید این مقاومتش من رو بیشتر ترغیب میکرد حلاصه اینکه وقتی خوابید قول گرفت لباسش رو درنیارم و من هم قبول کردم آروم بغلش کردم و اینقدر نسبت به دوست دخترهام زشت بود که دلم نمیخواست ازش لب بگیرم شروع کردم به نوازشش که خودش کونش رو سمت کیر من داد و شروع کرد به لذت بردن از کیر من آروم سینه هاش رو از زیر لباس دست گرفته بودم که همش اعتراض میکرد ولی من گرفته بودم داشت حال میکرد و من روش کاملا دراز کشیدم و سعی کردم شلوارش رو در بیارم ولی شدیدا اعتراض کرد من هم شروع کردم به بوسیدن کمرش و بدنش و بعد از دو دقیقه شلوارش هم دراوردم . واقعا کمتر میشه گفت که مانکن یا مدلی رو با کون به این زیبایی دیده یاشم . نه بزرگ نه کوچک خوش فرم و سفید. اول گداشتم لای پاش که هیچی نگفت و بعد شرتش رو در اوردم که باز صداش دراومد و من بازم شروع به بویسدنش کردم کونش خیس شده بود از کناز شرتش که کشیده بودم بیرون لبس میزدم تا ساکت شد. لای پاش گذاشته بودم که میگفت زود تمومش کن یه یه کاندوم داشتم توی کیف پولم در اوردم و گذاشتم بعد سعی کردم بکنم تو نرم و سفید بود شونه هاش رو میمالیدم و سعی میکردم که آروم بزنم عقبش . نصفه رفته بود که بازم صداش دراومد و نمیگداشت و من هم گرفتم و به زور فشار دادم و صداش دراومد و صورتش کاملا قرمز شد. آروم شد و هیچی نگفت و هم و آبم رو ریختم توی کونش و البته کاندوم . خیلی نگران آب بود خوب این بحران آب یک مسئله جهانیه دیگه . بعد از اینکه آبم اومد یاد خاطرات خودم با دوست دخترهام افتادم و اون برای من یک غیربیه شد به خودم گفتم پسر تو آدم نمیشی. این چه خیریتی بود کردی … اون خوشحال بود که ریز آقای مهندس رفته بود و من به روی خودم نیارودم و با صرار اون برگشتیم و توی راه همش از ادبیات و فلسفه حرف زدم که بدونه اینقدر هم خر نیستم یا وجود اینکه کیر خرکی دارم . ازش تشکر کردم و سر خیابونشون پیاده شد و رفت . چند روز بعد عکس ماشین با یک قبض جریمه 40 تومانی به خاطر سرعت زیاد درخونه اومد.

نوشته: love4love

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها