تریسام با بستنی فروش (۲)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

سلام دوستان گلم من احمدم که داستان تریسام با بستنی فروش را براتون نوشتم امیدوارم خوشتون اومده باشه از ماجرای قبلی من زنم امشب میخوام یکی دیگه از جریانات من و مریمو براتون بگم بعد ازسکس با ارسلان بستنی فروش که بهمون خیلی حال داد تصمیم گرفتیم این کار را ادامه بدیم و از زندگی لذت ببریم و یه حالی به کیر من و کس مریم جون بدیم چند شب بعد که تو خونه داشتیم سکس میکردیم به مریم گفتم دلت برای ارسلان تنگ نشده گفت چرا خیلی دلم دوتا کیر میخواد گفتم حالا منو بساز تا ارسلان و حسابی تو کسش تلمه زدم و یه سکس توپ کردیم بعدش به مریم گفتم بریم پیش ارسلان گفت کی کفتم همین حالا گفت بزن بریم خواست لباس بپوشه گفتم نمیخواد همین جوری بریم گفت مگه میشه لخت بیام گفتم اره فقط یه چادر سرت کن برو ماشین تو حیاطه بشین توش تا بریم همین کارو کرد و من لباس پوشیدم راه افتادیم سمت مغازه ارسلان تو راه همش قربون صدقم میرفت و کیرمو میمالید منم دستم رو کس لختش بود میگفتم این کس چی میخواد مریم هم میگفت کیر میخواد میخوام به همه شهر بدم تا کسم سیر از کیر بشه دیگه رسیده بودیم دم مغازه به مریم گفتم تو بشین تا من برم پیش ارسلان و بیام من رفتم تو مغازه یکی دوتا مشتری داشت رفتم جلو و سلام کردم همین جور که سرش به کارمشغول بود جواب داد و اومد بچرخه پشت سرش که منو دید و گفت به به احمد اقا چطوری خوبی خانم خوبه و کلی تحویل گرفت بعد از احوال پرسی گفتم امشب برنات چطوریه هستی یا نه که دیدم گفت الان بهت میگم و رفت سفارش مشتریو بهش داد و اومد گفت من که هر شب هم که بخوای هستم در خدمتون ولی امشب یه مهمون دارم گفتم مهمون کی هست خانمه یا آقا که گفت پسر خالمه یه کاری داشته اومده شهر ما و شب میخواد اینجا بخوابه من گفتم تو اگه باهاش مشکلی نداری از نظر ما طوری نیست اونم باشه و ارسلان گفت نه بابا چه مشکلی من با میلاد راحتم این حرفا را با هم نداریم فقط یه ده دقیق یه ربع معطل میشین تا من مغازه را ببندم گفتم باشه من تو ماشین منتظرم وقتی دیدم تعطیل کردی میاایم بیرون تا بریم خونه گفت بیا این کلید برین خونه تا منم بیام گفتم نه با هم میریم و من رفتم سمت ماشین و سوار ماشین شدم و به مریم گفتم چطوری عشقم امشب خوارت گاییده هست گفت چرا گفتم به جا دوتا کیر سه تا کیر قراره بره تو کست گفت اون یکی دیگه کیه منم جریانو براش گفتم گفت نه سخت میشه و نمیتونم و پاره ام میکنید من گفتم پس اینجوری میخواستی به کل شهر کس بدی گفت به کل شهر که نمیخوام هم زمان بدم شبی یکی دوتا از قدیم گفتن کم بخور همیشه بخور گفتم حالت بد نشه شبی یکی دوتا و خندیدیم من هم شروع کردم به مالیدنش یه ده دقیقه ای که گذشت دیدیم لامپ های مغازه خاموش شد منم سریع رفتم تو کوچه که ارسلان اومد گفت من باید برم دنبال میلاد دم ترمینال که من گفتم بیا با هم بریم اومد سوار شد و با مریم حال و احوال کرد گفت مریم جون امشب چه موئمن شدی چادری شدی منم گفتم جریان داره به مریم گفتم برو عقب بشین مریمم از خدا خواسته سریع رفت عقب نشتتو لای چادرو که باز باز کرد ارسلان گفت یا خدا چه میبینم به به منم راه افتادم سمت ترمینال تو راه ارسلان همش داشت به مریم ور میرفت و حال میکرد تا رسیدیم به ترمینال زنگ زد به میلاد و گفت کجا بیاد و از ماشین پیاده شد با اون کیر بلند شده تابلو میلاد صدا کرد اومد تو ماشین نشت ای وای چی میدیدم یه پسر از این گولاخا که دوتا هیکل منو داشت گفتم ارسلان میلاد اینه گفت اره چطور گفتم بابا این خیلی گنده هست مریمو بیچاره میکنه ارسلان گفت نه مریم جون کم نمیاره و یه لب از مریم گرفت میلاد اومد سوار ماشین شه که ارسلان بهش گفت از طرفه دیگه سوار شه میلاد گفت برا چی ارسلان گفت تو چیکار دارداری برو سوار شو با این کار ارسلان مریم حالا لخت مادر زاد بین دوتا مرد غریبه بود که قرار بود تا چند دقیقه دیگه توسط اون تا گاییده بشه میلاد سوار شد سلام کرد ما هم جواب دادیم ارسلان هم از عمد جوری که چادر مریم بره کنار دستشو دراز کرد که با میلاد دست بده بده میلاد که از هیجا خبر نداشت یهو دید که یه زن لخت نشته کنارش هنگ کرده بود ارسلان بهش گفت احمد آقا و مریم جون از دوستان هستند و کارشون خیلی درسته میلاد همین جوری داشت مریمو نگاه میکرد گفت کارشون که معلومه خیلی درسته وارسلان هم به من و مریم گفت این شاخ شمشاد هم میلاد پسرخاله من هست منم گفتم از آشنا یتون خوشبختم دیدم مریمم دستشو دراز کرد سمت میلاد باهاش دست داد منم راه افتادم سمت سوییت ارسلان ارسلان دوباره مشغول مالیدن مریم شد و به میلاد هم گفت بسمه الاه و دو تایی مشغول شدن من به این فکر میکردم که مریم چطور میخواد زیر میلاد بخوابه که از تو آینه مریمو دیدم که تو ابرا بود فکر کنم هومن جا تو ماشین ارضا شده بود خلاصه رسیدم به سوئیت ارسلان همه رفتینم داخل تو ره پله ها میلاد چادر مریمو کشید انداخت همون جا و مریمو بغل کرد از راه پله رفت بالا و پشت در همون جوری که بغلش بود منتظر ارسلان شد که در که درو باز کنه رفتند تو اتاق و مریمو روی تخت کذاشت و شروع کرد به خوردن سینه های مریم و ارسلان هم زانو زد و به مریم گفت که یه کم لاشو باز کن تا کستو جلو شوهرت بخورم که میلاد گفت زنو شوهرن ارسلان هم گفت اره میلاد گفت اینجوریشو ندیده بودیم رو کرد به منو گفت بیا لباسمو در بیار تا زنتو عروس کنم من اطاعت امر کردم رفتم پیراهنشو در آوردم و شلوار و شرتشو هم از پاش در اوردم و بعد گفت کسکش خان کیرمو اماده کن برا کس زنت من از لحنش خوشم نیومد ولی تخم نمیکردم حرفی بهش بزنم گفتم آماده هست دیگه چیکارش کنم گفت بیا تخمامو بخور یه ساک بزن منم بدم نیومد کیری که میخواد بره تو کس زنمو ساک بزنم که میلاد نشت لبه تختو به من و مریم گفت یالا یکیتون تخممو بخوره یکی هم کیرمو من نشستم وسط پاهاش تخمشو میخوردم و مریمم از بغل داشت کله کیرشو میخورد میلادم سینه های مریم تو دستش بود داشت اونا میمالید ارسلان هم رفت پشت سر مریمو از پشت کرد تو کسش مریم یه آخ گفت که منو دیونه کرد همین جور که ارسلان تلمه میزد تو کس مریم سرش هی میخورد به منو و اذیت میشدم که ارسلان به مریم گفت کیر میلاد ول کن بیا دستاتو بزار لب تخت تا من هل بدم توش برات احمد خوب سرویس میده به میلاد و مریمو برد اون طرف از نو شروع کرد به تلمه زدن منم که دیگه همه کیر و خایه میلاد برای خودم بود کله کیرشو میخوردم و با دستم هم تخماشو میمالیدم میلاد هم داشت حال میکرد گفت به جون خودم جندهاشم به این خوبی ساک نمیزنن جایزت این باشه که کس زنت را حسابی بگام و کیرشو تا ته هل داد تو دهنم یکم دیگه براش ساک زدم میلاد گفت بسه نوبت کسه دیگه به مریم گفت بیا بشین رو کیرم ارسلان هم کیرشو از تو کس مریم در اورد فرستادش رو کیر میلاد و خودشم نشت کنار میلاد به من اشاره کرد بیا بخورش منم رفتم زانو زدم جلوشو شروع کردم کیرشو که با آب کس زنم لیز بود خوردن یکم خوردمو بلند شدم لباسمو در بیارم که منم مریمو بکنم که میلاد گفت میخوای چیکار کنی چرا لخت میشی گفتم میخوام کس بکنم گفت بیخود مرتیکه کسکش تو اگه بکن بودی که الان زنت زیر کیر منو ارسلان ناله نمیکرد تو فقط باید کیرامونو خیس کنی تا بره تو کس زنت تو کس حروم کنی منم چاره ای نداشتم جز این که قبول کنم یکم که میلاد خوابید رو تختو مریمم نشت رو کیرشو ارسلان هم بلند شد جلو مریم تو دهنش تلمه میزد حدود نیم ساعتی با ارسلان هر روشی که بلد بودن مریمو کردن و آبشونو خالی کردن تو دهنو و سینه های مریم و کارشون که تموم شد به من گفتند پاشو کس کونه زنتو تمیز کن من اینکارو کردمو میلاد گفت دلم یه قلیون میخواد پاشو قلیونو چاق کن قلیونم براشون چاق کردم میلاد همینجوری که رو تخت لم داده بود قلیون میکشید مریم صدا کرد پیشه خودشو گفت سرتو بزار رو پاهام و بخواب کیرمو بمال خودشم سینه های مریو میالید ولی کیرش دیگه نا نداشت که بلند شه از بس تو کس مریم تلمه زده بود قلیونش که تموم شد ما هم بلند شدیم بریم خونه من که لباس تنم بود مریمم چادرشو سرش کرد خداحافظی کردیم ارسلان تا دمه در اومد بدرقه گفت شرمنده اگه میلاد اذیتتون کرد من گفتم نه بابا اشکالی نداره عوضش مریم جون حسابی راضیه و رفتیم تو ماشین راه افتادیم سمت خونه مریم که تا نشت تو ماشین صندلیو خوابند خوابید 1 دقیقه نشد که دیدم خوابه خوابه

نوشته: احمد