داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

اولین لز پریسا

سلام خوب هستین؟
اسم من پریسا هستش 24 سالم هست
ما تویه ی آپارتمان زندگی میکنیم ی همسایه داریم ک ی دختر داره هم سن و سال ه من ک باهم نسبتا دوس هسیم در حده دوستیه همسایگی من لز رو تست نکرده بودم تا وقتی ک ی بار ی فیلم لز دیدم ک ی بار دلم خواست با خودم گفتم سکس نمیتونم بکنم اما لز ک میشه مونده بودم ب کی بگم اخه سخته فکن من برم ب یکی بگم بیا باه هم ریم لزبین کنیم خلاصه ی شب ک داشتم میخوابیدم داشتم فک میکردم با کی میشه اخه من راستش یکمی شهوتم بالا هست دست خودمم نیس
ی روز مامانم گفت میخوایم با چند تا همسایه ها میخوایم بریم باغمون قرار گزاشتیم زنونگی بریم بد منم گفتم باشه بد گفتم مهسا میاد(همون دختر همسایه مون) مامانم گفت نه نمیاد بد منم گفتم پس منم نمیام اگه اون نیاد چون کسی هم سن و سال من نیس واسه چی بیام مامانم گفت هر طور دوس داری نرفتم اخر.بد روزی ک میخواستن برن شب قبلش هی فک کردم ایا میشه با این من لزبین کنم ایا شدنی هست اگه میشه چطوری پیشنهاد بدم بهش خلاصه این اخر ی فکر ب سرم زد
موقعیک مامان اینا میرفتن من ب مهسا گفتم مهسا جن من امروز تنهام اگه دوس داشتی بیا خونه ما باهم باشیم چون توام تنهایی مامانت اینا نیستن گفت باشه کفت بد از ناهار میام منم گفتم هرجور راحتی
خلاصه ظهر شد ک ناهار خورده بود اومدش دم دمایه 4 بود ک اومد گفتم بریم پایه نت یکمی بریم بگردیم بریم فیس بوک رفتیم تو فیس بوک بد من یهویی گفتم برم ی چایی ی چیزی بیارم بخوریم بد من رفتم بیارم وقتی ک داشتم میاوردم خودم رو انداختم زمین یهویی ی داد زدم اومد گفت چی شد یهویی گفتم رگ پام گرفتش یهویی بلند کرد منو اورد تا دم تختم خوابیدم رو تخت.بهش گفتم بی زحمت ی کرم هست بیار برام بمالم بهتر شه رفت اورد شلوارم رو در اوردم ی شورت خوشگل هم پوشیده بودم براش گفتم بی زحمت بمال برام همینطوری اروم دستشو میمالید ب رون پاهام وای چ دستایی داشت هی دست میکشید خیلی لذت داشت برام خیلی بد یه 5 دق ک برام مالید خیلی داغ شده بودم خیلی شهوتم رفت بالا دستمو گذاشتم رو دستش بد دستشو اوردم دم کسم از رو شورت گذاشتم رو کسم یهویی گفت چ کار داری میکنی بد با صدا بند گفت خیلی بیشعوری گذاشت رفت وای ینی داشت قلبم وایمیستاد ک الان این رفته نره ب مامانش بگه مامانه منم بفهمه ک بد شرری بپا میشه دیدم بد 3 دق در رو یکی باز کرد اومد تو 2باره دیدم مهسا هست گفتم ببخشید هی عذر خواهی کردم سرم پایین بود روم نمیشد نگاه کنمش دستشو گذاشت دم چونم سرمو بالا گرفت بد یهویی ازم ی لب گرفت یه 2دق لب گرفتیم بد پرسیدم پس چرا قهر کردی رفتی گفت شک کرده بودم در خونه رو قفل کرده بودم رفتم مطمن شدم اومدم بد مخصوصا خواستم اینطوری هم بترسونمت بد یکی اروم زدم تو صورتش بد شروع کردم ب لب گرفتن و بد هم رفتیم تو حس ک حسابی کس و کون هم رو لیسیدم اون رووز خیلی باهم بودیم و خوش گذشت بهمون تویه حمام رفتیم حسابی هی بهم میمالیدم خودمون رو تو وان خیلی لذت داشت برام
نویسنده: پریسا 24 از …

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها