داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

من و رویا خانم

سلام خدمت همه دوستان عزیز

مدتی بود که بخاطر مردن مریضم باز بیکار شده بود
بعد دو هفته از طریق شرکت پرستاری به خانمی معرفی شدم تا از پدر پیرش مراقبت کنم
سمت تجریش بودنه و یه آپارتمان دو طبقه که طبقه اول پیرمرده زندگی میکرد و طبقه دوم دخترش با همسرش بودند
خانمه کمی میانسال بود و هیکل نسبتأ خوبی داشت
همون شب بعد حمام کردن پدرش ، دختره با شوهرش شام برامون آوردند
دختره سرباز و با کمی آرایش و یه تیشرت که کمی چاک لای پستونش مشخص بود امد
بعد کمی صحبت فهمیدم که شوهرش استاد دانشگاه بود
نمیخواستم جلوی استاد همش به زنه نگاه کنم
ساعت ده شب رفتند بالا و منم بعد خوابوندن پیرمرده دوش گرفتم و پای ماهواره خوابم برد
صبح بعد شستشوی پیرمرده دخترش برایمان صبحانه آورد و سه نفری مشغول خوردن صبحانه شدیم
بعد صبحانه ، با رویا خانم ( دختر پیرمده و زن استاد ) در مورد زندگیم صحبت کردیم
و اینکه تنهام و…
از اون روز تصویر رویا همش جلو چشمم بود
اما میترسیدم کاری کنم ، چون اگر میخواستم کاری کنم به شرکت پرستاری اطلاع میدادند و برام داستان میشد
یواش یواش رویا مدت زیادی پیش من و باباش بود و فقط نیم ساعت مونده به اومدن شوهرش میرفت بالا
یه روز رویا بعد خوردن صبحانه رفت برای شستن ظرفها ، منم رفتم آشپزخانه تا داروی پدرشو بردارم ، از پشتش رد شدم ناخواسته کیرم مالیده شد به کون رویا
رویا یه لحظه سریع برگشت و منو دید ، یه لحظه ترسیدم و پته کنان ازش معذرت خواستم و سریع اومدم بیرون
رویا بر خلاف همیشه که پیشمون میموند سریع رفت بالا و تا ظهر نیومد
ناهار رو که آورد دیدم باهام سرسنگین شده
تا چند روز رفتار رویا باهام سرد بود تا اینکه یه هفته بعد رویا بعد صبحونه که رفت برای شستن ظرفها صدام کرد ، رفتم پیشش و بهم گفت من میدونم که تنهایی و داری عذاب میکشی اما قرار نیست که بخواهی با من خودتو خالی کنی و …
با پته پته کردن ازش عذر خواهی کردم و ماجرا تمام شد
اما از هفته بعد پوشش و آرایش رویا کلأ تغییر کرده بود ، لباس تنگ و چسبون ، آرایش غلیظ و شوخی های باز و اینکه چاک پستونش بیشتر باز کرده بود و حتی چدبار نک پستونش هم مشخص شده بود اما تخم نمیکردم بهش دست بزنم
تا اینکه یه روز میخواستیم کابینت های آشپزخانه رو که مرتب کنیم قبلش من داروهای پدرشو دادم
وقتی تو آشپزخانه بودیم رویا در کابینتهای بالا رو باز کرد و مشغول در آوردن قوطی حبوبات بود
بوی عطرش داشت حشریم میکرد ، واقعأ نتونستم طاقت بیارم بیخیال شکایت به شرکت پرستاری شدمو از پشت خودمو چسبوندم به رویا
همینکه کیرمو چسبوندم به کون رویا و با دست پستوناشو گرفتم آه رویا در اومدو فهمیدم خودشم میخواره
کیرم که مثل سنگ سفت شده بود رو رو کون رویا میچرخوندم و پستونهای نرمشو میمالیدم
کمی گردنشو لیس زدم و آروم گذاشتم رویا برگرده تو بغلم
وقتی برگشت حشریتو تو چشماش دیدم دیگه چیزی نفهمیدم آروم رویا رو کف آشپزخونه خوابوندمو سریع کیرمو که مثل سنگ شده بود بدون ساک زدن و خوردن تو کص داغ و آبدار رویا فرو کردم و شروع به زدن تلمبه
جفتمون تو حال خودمون نبودیم برام جالب بود که من وقتی با جق آبم میومد بعد ده دقیقه ارضا شدم و همه آبمو تو کص رویا خالی کردم و بیحال تو بغل رویا افتادم
رویا هم که معلوم بود ارضا شده بود مدام قربون صدقم میرفت
بعدها فهمیدم که شوهرش بخاطر بیماری قند سرد شده و رویا هم برای ارضا شدنش با پرستارهای باباش سکس میکرد و سر همینم وازکتومی کرده بود
تا وقتی بابای رویا زنده بود مدام میکردمش
بعضی مواقع هم میرفتم خونه رویا و تو وان حمام یا تخت خوابش میکردمش
البته رویا هم با معجون هایی که درست میکرد منو تقویت و شارژ میکرد

سپاس که داستان منو خوندید

نوشته: آقای خاص

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها