داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

دانلود فیلترشکن پرسرعت و رایگان برای گوشی های اندروید

عشق بازی با مامان دانش آموزم

سلام دوستان پارسال مامان یکی از دانش آموزام بهم زنگ زد که برای پسرش کلاس میخواد و تا حالا هم ندیده بودیم همو یه ساعت هماهنگ کردیم رفتم خونشون وقتی در رو باز کرد مامانش وسط حال بود اومد جلو خوش آمد بگه یعنی چشام چهارتا شده بود یه آرایش خیلی غلیظ کرده بود و یه لباس کوتاه و شلوار لی زاپ دار که دیگه عملا پاره محسوب میشد که قشنگ روناش دیده میشد.قدش کوتاه بود و لاغر ولی خیلی ناز بود و چهرش خیلی سکسی و حشری میزد.اون روز همش تو فکرش بودم که گذشت تا جلسه بعدی.دو سه جلسه بعد یه روز دیدم مامانش بهم زنگ زد یه سری حرفا راجب پسرش زد و گفت که مشکلات خانوادگی دارم و پسرم به خاطر همین درسش خیلی ضعیفه و از این حرفا و بعدش حرف رو کشوند به شوهرش که آره اصلا حواسش به من و پسرم نیست و میدونم با خانم های دیگه در ارتباط هست و منم نیازهایی دارم ولی توجه نمیکنه .خیلی تعجب کردم که چرا اینارو داره به من میگه. دیگه گذشت بعد یه ساعت بهش زنگ زدم گفتم خانم فلانی میخواین راجب مشکلتون تو تلگرام صحبت کنیم بهش گفتم فقط همسرتون چک نمیکنه گوشی تون رو؟ گفت نه مگه چی میخوایم بگیم خب… گفتم هیچی همینطوری گفتم.بعدش کم کم تو تلگرام باهم چت میکردیم تا بیشتر به هم وابسته شدیم ولی خب علاقه مند نه ها یه جور عادت بود.خیلی دلم میخواست واقعا مال من بود و باهاش سکس میکردم.یه شب بهم گفت نمیدونم چرا این روزا بیشتر میام تلگرام ببینم پیام دادی یا نه…صحبت ها طولانی شد و ساعت ۲ شب بود چت میکردیم که حرف ها یکم سکسی شد و فهمیدم که حشری شده(اینم بگم بعدا فهمیدم از اون زنایی بود که خیلی شدید دلش سکس میخواست و هر روز دلش میخواد بده حتی تو سکس میگفت انقدر از خود بی خود میشه که همه جارو چنگال میکشه و ناله میکنه و دوست داره کتک بخوره و از این حرفا…) خلاصه منم از فرصت استفاده کردم و یکم باهاش سکس چت کردم و از شوهرش پرسیدم که تهش گفت یه بار برای اینکه به شوهرش ثابت کنه همه جوره پایش هست یکی از دوستاشو تو سکس وارد کرده و سه تایی سکس کردن و منم خیلی دوست داشتم هی ازش پرسیدم چی شد و اینا…
جلسه بعدی کلاس خیلی حشری شده بودم به یه بهونه ای به بهش گفتم بیاد تو اتاق و حل کردن پسرش رو ببینه (پسرش هم خنگ دو عالم بود) خلاصه اومد یه شلوار لی گشاد و یه بلوز تا بالای باسن تنش بود من فقط حواسم بهش بود هی بهش اشاره میکردم نگران نباش راهش میندازم قبول بشه
بعد که رفت بهش اس ام اس دادن خانم فلانی میشه لطفا بعد کلاس بیاید تنها صحبت کنیم که اومد
رفتیم دم در(خونشون طبقه دوم بود) کلی چرت و پرت گفتم که خیالت راحت باشه به خاطر شما قبولش میکنم انقدر بهش نزدیک وایساده بودم که واقعا کیرم راست شده بود(بعدا که فهمیدم این نقطه ضعفش خفت کردنش هست و دوست داره زوری دستش و بگیری و بکنیش کلی افسوس خوردم چرا اون روز نکردمش) وقتی خواست بره وایسادم تا بالا رفتنش رو ببینم کونشو دید میزدم چون مانتو تنش نبود با بلوز بود…

دیگه خیلی کشش ندم یه بار بهش زنگ زدم گفتم میای بریم بیرون یه دوری بزنیم که مخالفت کرد گفت میخوام برم خونه مامانم منم گفتم خب فکر کن من آژانسم میام دنبالت همین(اینم بگم درسته مامان بود ولی کلا ۳۰ سالش بود جوون بود)
با کلی اصرار قبول کرد
وقتی رفتم دیدم چقدر خوشگل کرده و موهاشو خیلی خوش حالت کرده نشست عقب بهش گفتم بیا جلو گفت نه مردم میبینن تا اینکه رفتم سمت یه خیابون خلوت تر و اصرار کردم بیا جلو و قبول کرد منم زدم بغل و باهاش کلی حرف زدم که من خیلی ازت خوشم میاد و اونم هی خجالت میکشید و روش رو اونور میکرد دقیقا ۴۵ دقیقه انقدر رو مخش کار کردم تا تونستم دستش رو بگیرم…
خلاصه روشن کردم رفتم یه جای خلوت هیشکی نبود تاریک بود
شروع کردم دست و رون های پاشو مالوندن
انقدر دلش میخواست که هیچی نگفت و لب بازی کردم و زبون همو میخوردیم و آوردمش روی پاهام تا بتونم کونش رو بگیرم باورتون نمیشه که انقدر کونش نرم بود و گوشتی بود تعجب کردم چطوری لاغره ولی کونش اینقدر نرمه
از رو شلوار کونشو خیلی مالوندم اونم انقدر حشری شده بود که داشت ناله میکرد دستم رو کردم تو کونش و انگشتم رو فشار دادم تو سوراخ کونش خیلی حال میداد دیگه منم دیوونه شده بودم تو ماشین شلوارش رو بیشتر کشیدم پایین و کونش رو لیسیدم فقط لامصب نمیذاشت دست به کصش و سینه هاش بزنم میگفت اگه بزنی انقدر حشری میشم از حال میرم باید بریم بیمارستان باور نکردم ولی قسم خورد اینطوری میشه وقتی خیلی حشری بشه
خلاصه یه بیست دقیقه همدیگه رو مالیدیم و دیدم یکی اونور داره میاد سریع روشن کردم و رفتیم…

فقط اصلا پا نمی داد سکس کنیم
یه بار دیگه راضیش کردم اومد فکر نمیکردم قبول کنه کیرم رو بخوره ولی خورد و خیلی زود آبم اومد و دیگه سرد شدم رفتیم

برای دفعه سوم و البته متاسفانه آخرین دفعه اسپری تاخیری زدم و راضیش کردم بیاد و بهش گفتم میخوام بهت کیرمو بدم هر چی میخوای بخوریش میدونستم عاشق ساک زدنه
رفتیم یه جای خلوت کیرمو در آوردم و شروع کرد به ساک زدن و منم انگشتش میکردم و انقدر مالوندمش که حد نداشت
عاشق این بود آب کیر بخوره بهش گفتم داری ساک میزنی آبمو تو دهنت بریزم گفت الان نمیشه باید بعدش برم خونه مامانم ضایعس

خلاصه تموم شد دیگه نیومد گفت نمیتونم و از این حرفا…
هنوزم تو کفشم ولی دیگه نمیاد

شاید باور نکنید این داستان رو ولی واقعیه لامصب جامعه به گا رفته به خدا نمیدونم چرا انقدر خانم های متاهل دوست دارن به غریبه بدن من شرایطش رو داشتم با خیلی از مامان های دانش آموزم دوست بشم
که البته متاسفانه با ۴ نفر دیگه هم تقریبا اوکی شدم ولی به سکس نرسید ولی اگه از این داستان خوشتون بیاد قضیه اونارو هم مینویسم
با تشکر

نوشته: بی نام

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها