داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

شِلمان (دختر گوزو)

با سلام خدمت دوستان عزیزم
میخام از خاطره سکسم با یه دختره که تازه اومدن تهران و دهاتی بودن بگم یه روز از سر بیکاری داشتم تو تلگرام چرخ میزدم یه پروفایل دخترونه دیدم شروع کردیم به چت کردن یه چند روزی چت کردیم تا قرار گذاشتیم بریم بیرون ببینمش چشمتون آقا روز بد نبینه رفتیم با دم مترو یه محله های پایین شهر تخمی بهش گفتم یه عکس بده تو جمعیت بشناسمت عکس فرستاد 🤣🤣دیدم یه چادر عین خفاش ها و بعد عینک آفتابی تخمی بزرگ قدیمی و دماغ بزرگ رشتی قیافه داغون هیچی خورد تو ذوقم اومدم بپیچم به بازی برم یهو دیدم خفاش شب جلومون ظاهر شد دیگه راه فرار نداشتم مجبوری سوارش کردم گفتم یه دور الکی میزنیم میندازمش پایین از شرش راحت میشم آقا تو ماشین به تیپ قیافه نگاه میکردم ناموسا می ترسیدم عین فاطی کماندو با عین آفتابی تخمی سیس جنیفر بخودش گرفته بود🤣 الکی بهوا تشنگی پیاده شدم یه دوتا آبمیوه گرفتم گفتم وقته بگذره فرار کنم برم آبمیوه خوردیم بعد هی با یه لهجه تخمی شمالی حرف میزد نمی فهمیدم چی میگه انصافا هیچی یخورده که رفتیم یهو دیدم دستش گذاشت رو کیرم شروع کرد به مالیدن آقا مارو میگی شاخ درآوردیم اون تریپ خفاشی بعد این کار دیدم حشریه رفتم سمت یه جای خلوت بیابونی اونم هی با دستش رو شلوار می‌مالید من نامردی نکردم شلوارم کشیدم پایین یهو دیدم چشماش چهار تا اخه من کیرم خیلی بزرگه نزدیک ۲۵ سانت و کلفت بهش گفتم حالا بخورش یخورده ادا تنگا دراورد نمیخورم تا حالا نخوردم اینا گفتم بلندش کردی حالا باید بخوابونیش شروع کرد به ساک دو سه باری دندون زد بعد یه ربع خسته ام کرد من موهای چربش تو مشتم گرفتم با فشار تمام کیرم فرو میکردم تو حلقش بعد چندبار بار دیدم آبم میاد همونجوری کله اش نگه داشتم تمام ابم بافشار ریختم تو حلقش خیلی آبم اومد شاید بگم یه استکان بزرگ اونم تو ماشین چاره ای جز خوردنش نداشت بعد از کیفم یه اب معدنی بهش دادم خورد هیچی دیگه سریع برگردونمش همون ایستگاه مترو پایین شهر و رفتم هیچی آخر شب رفتم دیدم پی ام گذاشته قربونت کیرت برم خیلی بزرگه و داشت خفم میکرد آبت خیلی خوشمزه من دوباره میخام هی اومدم بهش بگم خیلی تخمی هستی دیگه نمیخام ادامه بدم شروع میکرد به گریه کردن منم دلم می سوخت تا اینکه یه هفته بعدش زنگ زد که مامان و بابام رفتن ماموریت بیا خونه پیشم تنهام هی گفتم نمیتونم اینا هی گریه زاری اینا منم گفتم میرم یه ساک مفتی میزنه میام هیچی یه لوکیشن داد مال پایین تهران تو کوچه پس کوچه یواش یواش دم غروب رفتم زنگ زدم دم خونه ام اومد در وا کرد رفتیم تو دیدم خیلی حشریه اومد سمتم شروع کرد لب گرفتن من هی چنگ مینداختم به سینه هاش بهم گفت بود خشن دوس داره علاقه داره برده ام بشه سینه اش رو با چنگ و گاز کبود کردم دیگه دیدم کیرم داره شلوارم پاره میکنه کشیدم پایین رو همون مبل(خدای صندلی پلاستیکی خیلی ازش بهتر بود) گذاشتم دوتا گوشاش سفت گرفتم عقب جلوش میکردم بعد دیدم شلوارش دراورد با شورت جلو وایستاد بهش گفتم اپن هستی؟گفت نه من دیدم شق کردم باید هر جور هس یه گونی بکشم رو قیافه تخمیش بکنمش کشوندمش سمت اتاق خواب در وا کردم دیدم باع اینا دیگه خیلی دهاتین یه تخت هم ندارن خوابوندمش زمین یه بالشت گذاشتم زیر شکم گندش کیر دوباره کردمش تو دهنش خیس بشه آماده شد رفت سربخت کونش یه دوبار انگشتم کردم توش هی ناله نمیتونم اینا توجه نکردم آروم سر کنده کیرم خشک خشک هل دادم تو دیدم شروع کرد به نعره زدن خاست فرار کنه سفت گرفتمش نذاشتم تکون بخوره کیرم تا نصف کردم تو دیدم شروع کرد به گریه کردن توجه نکردم صبر کردم جا باز کنه بعد دیدم خودش میگه جر بده منو منم تا دسته فرو کردم ناله میزد نیم ساعت چهل دقیقه تلمبه زدم موهاشو کشیدم بعد تمام آبم رو تو کونش خالی کردم کنارش درازی کشیدم یه ساعتی بیحال افتادم بعد شروع کرد حرف زدن از خیانت های مامانش و خاله هاش و عمه اش به شوهر هاشون که هر دفعه زیر یکی میخوابن و همچین جنده بازی فامیلاش که بعد دیدم کل شهرشون شلمان جندن و خراب هستن منم دیدم وضع مالیشون خرابه دوتا تراول دراوردم گذاشتم زیر بالشتش هیچی یه چند باری کردمش باز تا کاملا گشاد شده بود طوری که اختیار مدفوع و گوزو از دست داده بود انگار تو کلاسش می گوزید بعد خودش گفت بهش میگن فاطی گوزو کلاس حتی بعد دیگ دیدم فاز نمیده جنده خانوم با چند نفر هست حتی به دوست خودم پیشنهاد داده دکمه سکتیرش زدم کات کردیم بعد مدت هم گذشت از طریقی با بهترین دوستش هستم ولی از من بشما نصیحت با دهاتی دوستی و سکس نکنین اصلا مزه نمیده

نوشته: ؟

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها