داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس سه زوج

سلام من حمید 43 ساله و همسرم رویا 37 ساله حدود 10 سال پیش ما با سایت آویزون با گروه های زوج های ضربدری آشنا شدیم به طوری که توسط مسنجر باهاشون آشنا و با ایمیل ارتباط و بعدش با تلفن آشنایی بیشتر و در نهایت با دیدن عکس بدن و ملاقات حضوری آشناییمون بیشتر میشد. هدف ما داشتن دوستانی که بتوانیم ارتباط راحت و آزاد و بدون قید و بندهای رایج ولی در قبالش احترام متقابل و رعایت حریم خانوادگی و داشتن ظرفیت بالا بود. داشتن محیطی آرام و سکسی به دور از هیاهو و شلوغی کار و زندگی ایجاد لذت در تنوع سکس و عشق بیشتر در زوجها و دیدن حالات و اشخاص مختلف در حالت سکس.لذت بردن از لذت دیگران …و فراموشی مشکلات زندگی.با این هدف بود که با همسرم صحبت کردم و بعد از 6 ماه راضی به آشنایی با زوج ها شد که با پیدا کردن آنها و آشنایی و قرار ملاقات و شانس زیاد موفق به آشنایی شدیم. شانس و دقت و صبوری در این کار لازمه چرا که دو زوج مناسب با تمام خوصوصیات که ما بخواهیم هیچ وقت پیدا نمی شود .پس باید شرایط اصلی مثل شخصیت-سلامت-صداقت-خانواده بودن-علاقه زوجین به هم-راضی بودن خانم ها-ومحیط مناسب و وضعیت اندامی مناسب و نوع سکس و را ارجعیت به قیافه – سن وسال و وضعیت مالی داد چرا که این برنامه برای تفریح و یک شب یا نهایت ماهی یک شب است و قرار نیست که دایم باشیم. مقدمه خاطره ام زیاد شد می بخشید مجبور بودم بگم.

من با قد 187 و وزن85 و سایز 20 و خانمم هم با قد 167 و وزن 65 و سینه 80 و پوست سفید و خیلی گرم و مهماندوست -هر دو تحصیلکرده ووضع مالی مناسب و اهل نه الکل و هیچ دخانیاتی نیستیم و عاشق هم بودیم و هستیم.دوست داریم در کنار هم لذت ببریم نه جدا از هم و لذت هم را ببینیم و از لذت هم لذت ببریم و اول تفریح ما سفر بود بعد از اشنایی با دوستان تفریح ما شد سفر برای ملاقات دوستان و داشتن شبی به یادماندنی.خوشبختانه ما با زوج های خوبی آشنا شدیم از کیش و مشهدوزاهدان یزد-اصفهان- تبریز-آمل -تهران-شیراز-کرمان-بیرجند-بندر و کرمانشاه که بهانه خوبی برای سفر و ملاقات آنها و یا آمدن آنها و آشنایی با افراد از استانهای مختلف و فرهنگهای مختلف. من یکی از این مواردو برایتان بیان میکنم در نت با یک زوج آشنا شدیم و بعد از آشنایی اولیه وقتی من در تهران بودم با هاشون قرار ملاقات گذاشتیم و بعد از یک ساعت با من تماس گرفتن و گفتن که یک زوج دیگر که مناسب و آمادگی دارند را می توانند همراهشان بیارن؟بعد از مشورت با خانمم تماس گرفتم و آدرس منزل را بهشون دادم و قرار ساعت 10 شب را گذاشتیم.ما پاساژ گلستان بودیم و ساعت 7 بود بلافاصله یک چیزی خوردیم و سریع به خونه خودمان را رساندیم و شروع به آماده کردن مقدمات شدیم خانمم رفت دوش گرفت و مشغول آرایش کردن ولباس پوشیدن و منم دنبال پیدا کردن آهنگ و فیلم مناسب .ما در ان زمان بچه نداشتیم و خونمون خیلی دنج و خلوت بود.هر چه به ساعت 10 نزدیک میشدیم استرس و هیجانمان بیشتر میشد.خانمم همش میگفت ما ندیده و نشناخته نباید به خونمان دعوت میکردیم و اول جای دیگر قرار میگذاشتیم ولی نظر من اینه که باید سریع و خانمها در عمل انجام شده قرار بگیرند و الا زود عقیده شان بر میگرده و پشیمان میشن. خانمم یک لباس ابریشمی بلند و تنگ پوشیده بود که خیلی به رنگ پوستش می امد و با حفظ پوشیدگی ولی تمام اندامش در آن معلوم بود چون خیلی تنگ و اندامی بود.منم تی شرت و شلوار لی پام بود.ساعت 9.5 بود خانمم بساط پذیرایی و چای را آماده کرده بود و منتظر بودیم من که خانمم را میدیدم که هم استرس و هم هیجان خیلی تحریک میشدم و چون نمی دانستیم چه شبی در پیش داریم هیجانمان دو چندان میشد.هر جند وقت از پشت بقلش میکردم و گردن و لباشو میبوسیدم و اون هم مواظب بود ماتیک و آرایشش خراب نشه.بلاخره ساعت 10 شد من یک فیلم سکسی گروهی گذاشته بودم و موزیک ملایمی هم فضا اتاق را پر کرده بود نور کم محیط را سکسی تر میکرد صدا زنگ موبایل بلند شد که ما پشت دریم و منم سریع در را باز کردم و از پشت اف اف طبقه و شماره واحد را گفتم و بعد از چند دقیقه ای آنها پشت در رسیدند. در را باز کردیم و شهرام و شهره و علی و مرجان را دیدیم و خوشبختانه زوج های قابل قبولی در وحله اول بودند. انها بلافاصله نشستن خانم هایشان را جابجا کردن و ما مشغول پذیرایی و صحبت های ابتدایی شدیم چون تا ان موقع با هم فقط چت کرده بودیم.منم بلافاصله فیلم گذاشتم و محیط را آماده سکس میکردم خانم من وقتی راحتی آنها را باهم دید و تا اون موقع اینجوری با سه دو زوج نبودیم داشت جا میزد و انها هم احساس کردند خانم من داره ناراحت میشه و کمی خانمها از اقایون جدا شدند چون مرجان تو بغل شهرام و شهره هم پیش علی بودند و لب میگرفتن. من بلافاصله وارد عمل شدم و گفتم که ادامه بدن و ما با دیدن انها شروع میکنیم خانمهای انها قبول نکردند و گفتن باید شما اول شروع کنید والا ما میریم.داشت شبمان خراب میشد از یک طرف خانمم رضایت به شروع سکس نمیداد و بدنش سرد شده بود و از هیجان میلرزید چون حسابی ترسیده بود چون شهرام هیکل بزرگی داشت و تصور اینکه اون بکندش براش سخت بود و از طرفی انها هم دست از سکس برداشته بودند و منتظر حرکت ما بودند. بی مقدمه آهنگ را عوض کردم وخانمم را برای رقصیدن تانگو بلند کردم و بعد از چند دقیقه ازش لب گرفتم و شروع به بوسیدن و عشق بازی باهاش کردم دیگه بدنش گرم شده بود و اروم شده بود.زیر چشمی اونها رو میدیدم که انها هم با هم مشغول شدند و داشتن همو لخت میکردند.بشمار سه دیدم که ما هنوز داشتیم مقدمات را طی میکردیم که شهرام مرجان و لخت کرده و داره میکندش رو مبل خیلی سریع اتفق افتاد.من در حال عشق بازی شروع به بالا زدن لباس ماکسی ابریشمی به سبک چینی عسل شدم و بالا زده بودم و و با دست از رو شرت کونشو میمالیدم و پشتمان به علی و شهره بود دیدم علی شهره را بلند کرد و امد کنار ما ایستاد و در حالی که با شهره عشق بازی میکرد دستشو گذاشت رو کون عسل و اروم اروم دستشو تو شرتش برده و چاک کونشو می مالیدو و در حالی که ازش لب میگرفتم دیدم چشمای عسل خمار شده و صدای آههههههش بالا میرفت منم با دست بدن شهره را می مالیدم و وتی دیدم علی از پشت عسل را بقل کرده وگردنشو میبوسه دیگر خیالم راحت شد که خانمم ریلکس شده و استرسش از بین رفته و در حال تحریک شدن است منم شهره را بقل کردم و شروع به بوسیدنش و لخت کردنش کردم و میدیدم که علی هم داره همزمان خانمم را لخت میکنه و همونجور ایستاده به پشت خانمم رفته و در حالی که اروم اروم شرتشو در میاره بدنشو میبوسه و چاک کونشو لیس میزنه شهرام هم طرف دیگر همین جور بود که مرجان خوش هیکل را میکنه و صدای آهههههههو اوههههشو بالا برده بود شهرام بدن هیکلی عضلانی و پر مو داشت و حسابی میکرد.منم شهره را لخت کرده بودم خانمی با قد متوسط تو پر و سفید خانمم وسط حال دراز کشید و علی از نوک انگشتای پاش شروع به خوردنش کرد و اروم اروم سرش را به کوس قشنگش میرسوند.شهره هم شروع به خوردن سینه های عسل کرد و منم کیرم و تو دهنش گذاشتم و با دست کس و کون شهره را می مالیدم و انگشتش میکردم شهرام هم از رو مرجان بلند شد و امد سراغ عسل و ازش لب میگرفت و منم رفتم سراغ مرجان که شهرام حسابی خستش کرده بود و کیرمو کذاشتم تو دهنش ساک بزنه و مدل 69 منم کس اب افتادشو میلیسیدم و میخوردم. انطرف سه نفری رو خانمم بودند و علی خودشو به لبای عسل رسانده بود و کیر بزرگشو تو کوسش کرد و اهههههههه عسل در امد و شهرام هم با زبان بدن عسلو میلیسید و شهره هم امده بود پیش من و مرجان در حالی که بدن من و مرجان و میمالید و انگشت میکرد با ما عشق بازی میکرد و سینه هاشو می خوردم و در حالی که کیرم تو کس مرجان بود سینه های شهره را میخوردم و گاه گاهی شهره از مرجان لب میگرفت معلوم بود لیزبین حرفه ای هست. اونطرف دو نفری داشتن خانمم را میکردند و نوبتی علی و شهرام کیرشونو تو کس عسل میکردند و یا کیرشونو تو دهنش میکردند و جاشونو عوض میکردند انقدر ادامه دادند تا ابمان روی خانم ها امد تقریبا یک ساعتی طول کشید. همه ولوشده بودند بخصوص خانم من اولین تجربش با 3 مرد و 2 زن کمی استراحت کردیم بعد از تجدید قوا و دیدن فیلم که در این زمان خانم من وسط علی و شهرام و منم وسط مرجان و شهره لخت نشسته بودیم و با عشق بازی و خوردن سینه و خانم ها با ساک زدن و خوردن بدنمان دوباره تحریکمان کردند و سکس بعدی را شرو کردیم و تقریبا ساعت 2 بود که انها از منزلمان رفتند و یک شب به یاد ماندنی برامان ماند همین باعث شد که ما بتوانیم بعدش با زوجهای بیشتری اشنا بشیم. به امید شادی و شاد بودن.

نوشته:‌ حمید

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها