سکس با زوج رشتی

سلام من پیام هستم۲۵ سالمه
من سه ماه دوره ماساژوری دیدم. این داستانی که میخام تعریف کنم ماله شیش ماه پیشه
چند وقتی بود اگهی میزدم برای ماساژوری که با یه نفر اشنا شدم اهل رشت بود یه زوج ۳۷و۳۵ساله
میخاست بیاد مشهد.باهم قرار گزاشتیم و من به دیدنش رفتم بیرون هتل بهم گفت ما دونفریم و زوج هستیم و چون همسرم خیلی خجالتیه میخام به بهونه ماساژ بیای وشریک جنسیه ما بشی
منم قبول کردم اول وارد شدیم و خودشو یه دل سیر ماساژ دادم جوری که جیگرش حال اومد(به گفته خودش)
بعد رفتم تو اتاق همسرش به شکم خوابیده بود ومن رفتم بعد از سلام و احوال پرسی شروع گردم به ماساژ اول گردن و شونه ها و بعد اومدم پایین تر ولی چون تاپ پوشیده بود نمیشد مسلط باشم به کار و ازش درخاست کردم که لباسشو دربیاره و اونم با اشاره سر گفت خودتت درش بیار
منم تاپشو در اوردم و شروع به ماساژ کردم
وقتی به قسمت باسن رسیدم نگاه کردم دیدم شوهرش از بیردن اتاق نظاره این منظره هستش
منم با قدرت بیشتری شروع به ماساژ کردم از پیشونی تا فیله های کمرشو ماساژ میدادم اومدم پایین شلوارکشو در اوردم زیاد اندام ایده عالی نداشت چون میگفت دوتا بچه داره از پشت کس گوشتیشو که از روی شرت برامده شده بودو ماساژ دادم کم کم صدای ناله هاش خیلی اروم به گوش میرسید منم شلوارمو در اوردم با یه شرت هفتی روی پاهاش نشسته بودم و کوسشو ماساژ میدادم.کم کم خودمم داشت حالم دگرگون میشد شرتشو در اوردم و کاملا لختش کردم.رون ها ساق های پاشو ماساژ دادم و رسیدم به کف پا و خیلی اروم مشغول کارم بودم.بهش گفتم برگردین و به پشت خوابوندمش و فن های ماساژو کاملا انجام میدادم وقتی پاهاشو تکون میدادم رونای پاش عین ژله ملرزید کاملا سیخ کرده بودم.حس کردم توی کسش پره اب شده وداشت لذت میبرد که منم اروم دره گوشش گفتم ماساژ سینه و ماساژ ارگاسمم میخاین که اونم قبول کرد.سینهاش سایز۷۵ بود ولی خربزه ای اروم گرفتمشون تو مشتم و داشتم ماساژم میدادم که شوهرش اومد و روی مبل نشست و داشت نگاه میکرد و لذت میبرد.خیلی باحوصله انگشتمو کردم داخل یه اه از ته وجودش کشید وداشت لذت میبرد یهو شوهرش گفت الان خفه میشه درش بیار و منم تو یه چشم بهم زدن شرتمو کشیدم پایین و کیرم محکم خورد به شکمم‌.یکم با کسو سینهاش بازی کردم و از زیر گردن تا لای پاشو مک میزدم.درحال ماساژ بودم که شوهرش اومد وکاندومو کشید روی کیرم.اروم سره کیرمو با چوچولش بازی میدادم که دیگه صداش اتاقو گزاشته بود روی سرش.
کیرمو کردم داخل.یه کس ابدارو حشری نگاه کردم دیدم شوهرش داره کیرشو میماله و لذت میره منم تلمبه هامو بیشتر کردم و محکم تو کسش تلمبه میزدم. انواع پوزیشنای اجرا کردیم و سه تامون به اوج رسیدیم
بعد از اون موضوع رفاقت خوبی بینمون شکل گرفت و در سال دوبار برای زیارت به مشهد میان
نویسنده:پیام

نوشته: پیام