داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سکس با همکار متاهل (۱)

تو یه شرکت تولیدی به عنوان مدیر فنی مشغول بکارم،رییس شرکتمون آدمی جوان و هوسباز هست که برای قسمت اداری هفت هشت تا خانوم و دختر خوشگل و پایه استخدام کرده و فکر کنم بنوعی با اکثرشون رابطه سکس داره،در بین این خانومها یه خانوم متاهل تو پر و خیلی زیبا و جذاب هست که هم از لحاظ زیبایی و اندام واقعا سرآمد همه بود همم از لحاظ کاردانی و زرنگی…بعد از مدتی که رییس شرکت این خانوم زیبارو به عنوان مدیر کارخونه انتخاب کرد بخاطر یاد دادن مسایل فنی تولید بهش بیشتر وقتم با ایشون پر میشد و لاجرم رفته رفته باهم صمیمی و راحتتر شدیم… گاه گداری حین کار تماسهای فیزیکی ناخواسته ای با تن و بدنش داشتم که با یه معذرت جورش میکردم ولی اون هیچ اعتراضی نداشت و بخاطر این کم کم منم بدم نمیومد این لمس کردنای مثلا تصادفی رو تکرار کنم…بعد از تمام شدن وقت کاری گاهی از خونه زنگ میزد به بهانه پیگیری کارها تلفنی باهم حرف میزدیم،بعضی اوقات صداش طوری حشری بود که فکر میکردم داره یا با یکی سکس میکنه یا داره خودشو میماله ولی نمیتونستم چیزی بگم فقط مطمعن بودم که بالاخره یروز حتما میکنمش.
هر چقدر بیشتر میگذشت ما رابطمون باهم صمیمی تر میشد و حتی بعد ساعت کاری هم تقریبا هر روز یکی دو ساعتی تلفنی باهم حرف میزدیم،ترسی از شوهرش نداشت و هر وقت دلم میخواست به بهانه کارهای شرکت میتونستم بهش زنگ بزنم،از لحن صداش و قیافش و چشاش از همون اول معلوم بود که فوق‌العاده داغ و حشریه ولی نمیخواست به این زودی خودشو وا بده و یجورایی حس میکردم فعلا بیشتر با همین لاس زدن ارضا میشه.
یه روز توی شرکت ازم خواست آمار تولید هفته را ببرم اطاقش،بلافاصله کاغذهارو برداشتم سریع رفتم اطاقش،توی اطاقش تنها بود داخل که شدم گفت درم ببند،درو بستم رفتم تو کاغذارو دادم بهش گذاشت رو میزش و خم شد داشت آماررو بررسی میکرد،مقنعش بالا رفته بود و چاک سینه های سفید و تپل هشتاد و پنجش کاملا معلوم بود،زل زده بودم به چاکش که سرشو بلند کرد فهمید دارم نگاش میکنم یه اخمی کرد و مقنعشو کشید پایین و با ناز دستی هم به سینه هاش کشید و شروع کرد دوباره به خوندن مدارک…کیرم داشت کم کم سیخ میشد که فهمیدم اونم زیر زیرکی چشش به کیرمه،جرات بخرج دادم رفتم کنارش و واسه اولین بار بدون هیچ مقدمه ای دست انداختم و سینشو فشار دادم،با چشای درشت و خمارش یه نگاهی بهم کرد و گفت دیوانه چکار میکنی الان یکی میاد تو…‌از این حرفش فهمیدم خودشم چندان بی رغبت نیست،با ترس خم شدم سریع از لپش بوسیدم و رفتم بیرون،
سالن تولید نرسیده بودم که اسمس داد احمق دوربینا روشنه چکار کردی تو چقدر هولی آخه…دیگه مطمعن شدم خودشم بی میل نیست،از فردای اونروز به هر بهونه ای یا میرفتم اطاقش و بنوعی میمالوندمش و یا وقتی میومد سالن تولید تا یه جای خلوت پیدا میکردم یجورایی دست میکشیدم به ممه ها و کونش.رفته رفته صحبتهای تلفنیمون بیشتر و بیشتر میشد و بیشتر از مسایل شرکت حرفهای خصوصی میزدیم…چهار سالی میشد که ازدواج کرده بود هنوز بچه نداشتن،شوهرش آدمی بسیار ساده بود که با اولین برخورد می‌شد فهمید در حد واندازه های این دختر زیبا و سکسی و حشری نیست.
با اینکه دیگه باهم خیلی صمیمی و راحت بودیم ولی توی شرکت هنوز فرصتی پیش نیومده بود تا بتونم بگامش و هرروز بیشتر حشریش میشدم،یه روز بعد شرکت بیرون قرار گذاشیم تا بریم واسه خرید تو یکی از مراکز خرید،اولین بار بیرون باهم قرار می‌گذاشتیم مثل همیشه خیلی ریلکس و راحت بود و باکی نداشت که آشنایی ببینه.تو یکی از مغازه ها چند تا مانتو برداشت پرو کنه منم بیرون منتظر بودم تا بیاد که صدام کرد مانتورو دستم داد گفت به فروشنده بگو یه سایز بزرگترشو بده،وقتی دیدمش همونجا سیخ کردم یه تاپ مشکی چسبون پوشیده بود که نوک و چاک سینه های تپلش معلوم بود با یه شلوار تنگ که تپلی کوسش کاملا زده بود بیرون و آدمو دیوونه میکرد،نتونستم خودمو کنترل کنم و همونجا محکم بغلش کردم لباشو بوسیدم و
دستمو کردم تو شلوارش و کون نرم و برجستشو محکم چنگ زدم،میخواستم همونجا بکنمش ولی هلم داد عقب که زشته نمیشه اینجا،رفتم مانتوشو عوض کردم آوردم رفتم داخل اطاق پرو سریع کیرمو درآوردم گفتم ساک بزن بهم اونم سریع خم شد یکی دوبار تو دهنش عقب جلو کرد و پاشد گفت میترسم باشه یه جای دیگه،منم دوباره لباشو بوسیدم ممه هاشو کوسشو از رو شلوار مالیدم و اومدم بیرون.با دیدن هیکلش حتی از روی لباس تخمام داشت میترکید و دلم میخواست هر چه سریعتر تن لختشو ببینم و بگام.انشب دوباره تلفنی باهم حال کردیم که بعد ارضا شدن بهم گفت تلفنی هر جوری بخوای بهت حال میدم ولی حضوری نمیتونم به شوهرم خیانت کنم،تو دلم گفتم جنده چند ماهه دستم تو کوس و کونته همین امروزم ساک زدی برام اینارو خیانت حساب نمیکنی؟
یکی دوروز بعد اونروز توی شرکت اضافه کاری مونده بودیم،رفته بودم انبار پشتی یه چیزی بیارم که دیدم اومد داخل انبار،هیشکی نبود بهترین فرصت بود،سریع بغلش کردم و شروع کردم بدون مقدمه خوردن لباش و همزمان مالیدن کونش از رو مانتوش،برش گردوندم از پشت بغلش کردم کیرمو میمالیدم به کونش و با دستام سینه های درشتشو میمالیدم هیچ مقاومتی نمیکرد،نوک‌سینه هاش زده بود بیرون و کونشو بیشتر به کیرم فشار میداد،دستمو بردم پایینتر دکمه شلوارشو باز کنم گفت نه من تا حالا به شوهرم خیانت نکردم نمیتونم،مطمعن بودم داره دروغ میگه و ناز میکنه،دستمو بردم داخل شلوار و شورتش و کوس تپلشو گرفتم تو مشتم اووووف نرم و تپل و بدون مو بود ازش خواهش کردم فقط بذاره یه بار کوسشو نگاه کنم،فهمیدم خودش داره دکمه شلوارشو باز میکنه،برش گردوندم سمت خودم زیپ شلوارشو کشید پایین نشستم جلوش شورت و شلوارشو دادم پایین،توی عمرم کوسی به این زییایی و تپلی و سفیدی ندیده بودم،یه ذره گوشت اضافی نداشت،زبونمو آروم کشیدم چاک نازش که دیدم صدای آخش بلند شد کمی براش لیس زدم بلندم کرد گفت بسه الان یکی میاد میبینه،میخواست شلوارشو بکشه بالا که نذاشتم بزور برش گردوندم،کیرمو درآوردم از پشت گذاشتم لای کونش و محکم بغلش کردم،خواهش میکرد ولش کنم یکی میاد میبینه ولی همزمان هم کونشو به کیرم میمالوند،خمش کردم رو قفسه های دیواری و کیرمو میکشیدم لای کونش،یخرده عقب رفتم تا کونشو نگاه کنم که مانتوش افتاد رو کونش،وقتی مانتوشو دادم بالای کمرش با دیدن کونش میخواست ابم بیاد که بزور خودمو نگه داشتم ،یه کون سفید و برجسته که لاشو باز میکردی یه سوراخ تنگ و صورتی که یه کوس تپل و سفیدم از لای پاهاش زده بود بیرون،سریع سر کیرمو تف زدم تو همون حالت از پشت فشار دادم سوراخ کوسش،تنگ و داغ بود وقتی تا ته کردم توش یه اخی گفت که دیوونترم کرد،شروع کردم تلمبه زدن که بعد یکی دو دقیقه ابم اومد،کیرمو کشیدم بیرون و ریختم لای کونش،اونم سریع شورتشو بالا کشید خودشو مرتب کرد از لباش بوسیدم و زود از انبار رفت بیرون،باورم نمیشد بالاخره تونستم این کوس خوشگلو بگام،با اینکه ابم اومده بود ولی هنوز سیخ بودم براش…منم آماده شدم برگشتم سر کارم.بعد نیم ساعت زنگ زد گفت این چی بود کردی توم زخم شدم دیوانه و چرا ابتو ریختی رو کونم شورتم خیسه ابته الان شوهرم میاد دنبالم چه خاکی تو سرم بریزم…دیگه هوا تاریک شده بود و آماده میشدیم بریم خونه که دوباره زنگ زد گفت بیا اتاقم کارت دارم،بلافاصله رفتم دیدم کنار پنجره وایساده منتظر شوهرش از لای پرده بیرونو نگاه میکنه… گفت بالاخره کارتو کردی گفتم مرسی عالی بود واقعا حال دادی گفت دیوانه زخمم کردی شورتمم خیس خیسه،رفتم کنارش بغلش کردم لباشو بوسیدم گفتم خب تو ارضا نشدی که دستشو کشید به کیرم گفت عوضش جر خوردم فهمیدم دلش بازم میخواد کیرمو درآوردم گفتم منم سیر نشدم ازت،گفت نه دیگه الان شوهرم میرسه گفتم من حواسم هست فقط ساک بزن برام،اونم خم شد و باولع کیرمو لیس میزد و سعی میکرد تا ته بکنه تو حلقش،دوباره سیخ شده بودم و تند تند تو دهنش تلمبه میزدم میخواستم دوباره بکنمش که از دور ماشین شوهرشو دیدم که داره میاد،بلندش کردم لباشو بوسیدم و کونشو دوباره محکم چلوندم گفتم جبران میکنم،اونم سریع لباساشو مرتب کرد،روژ زد و خداحافظی کرد رفت.

نوشته: Diyako

ادامه…

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها