داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سکس با همکار خانوم

سلام من متین هستم 24 ساله از گیلان
تو ی کارخونه ای کار میکنم ک ی قسمتیش خانوما هستن و من مستقیم با خانوما در ارتباطم و شماره تلفن همشون رو دارم.
ی خانومی سرپرست ما هستش سن بالاست تقریبا 55 داره اندامش خوبه اما من سن بالا دوست ندارم.
4 تا خانوم دیگه پیشم کار میکنن که ب ترتیب سنشون 35 30 28 و 20 هستش.
اون بیست ساله سکسی میپوشه اما چاغ نشون نمیده/
28 هم که بدن گوشتی داره و بعضی وقتا میدونه ک من میشنوم حرفای سکسی میزنه.اما میترسم بهش بگم.
35 ساله هم 3 تا بچه داره اما اندامش قلمیه و کیرم براش بلند میشه معلومه ک واس پول در اوردن هرکاری میکنه و اگ پولی باشه کسش هم میده.
رسیدیم ب مریم خانوم ک 30 سالشه و هم تنگ میپوشه و هم گوشتی و نازه.همون روز اول ک دیدمش کیرم بلند شد و رفتم تو نخش و هر روز ک میرفتم سر کار براش خوردنی میخریدم و اونم برام ناز میکرد و حالا بعدش ب من گفت که وقتی نزدیکش میشدم کسش خیس میشد ب کنار.تا یروز آخر کار باهاش بحث کردم و اون گریه کرد و ناراحت شد.خلاصه کار تموم شد و رفتیم تو سرویس ک برگردیم خونه.من زودتر از همه پیاده شدم و اون با سرویس رفت.درجا با گوشیم براش اس دادم و ازش عذر خواهی کردم ب طور رسمی اما اون بعدش بهم زنگ زد و قربون صدقم رفت.
خلاصه باهاش راحت حرف زدم و همش بهش میگفتم قربونت برم و این حرفا.تا کم کم تو کارخونه ب بهانه کار نزدیکش میشدم دستاشو نوازش میکردم.عاشقم شده بود.بعد چند روزی ک مزه دهنشو فهمیدم بهش گفتم ک تا بحال کس نکردم اون جا خورد و گفت ک ازم انتظار نداشته ک چنین حرفی بزنم اما بعد خودش گفت که چون دوستم داره ترکم نمیکنه.منم ی روز باهاش قرار گذاشتم ک یا هم بریم بیرون شهر و همین هم شد.
یروز صبح باهم رفتیم بیرون تو ی جاده جنگلی اول نمیذاشت بهش زیاد دست بزنم و فقط دستمو پشتش گذاشته بودم بعد کم کم لب گرفتیم نازش کردم تا رام شد و کسشو خیس کرد.منم نشوندمش شلوارشو کشیدم پایین و کیرمو گذاشتم وسط باسنش و ب سواراخ کسش مالوندم.ترسید گفت نکن ابت میره تو کسم.حامله میشم.منم یجورایی ترسیدم خلاصه بعد یخوده لاپایی و مالوندن کیرم ب کسش شلوارشو کشید بالا و نشست تو بغلم منم ران پاشو نوازش میکردم و از رو ساپورت مشکیش با لبه های کسش بازی میکردم.بهم گفت ساپورتم کهنس و باید عوضش کنم منم جلو کسشو پاره کردم و انگشت کردم تو کسش اونم آه آهش بلند شد.خلاصه تا وقت ظهر همینطوری وقتمون گذشت اما کلا خاطره خوبی برام موند.متاهل بود یدونه پسر 5 ساله داشت.حالا بازم همدیگه رو می بینیم اما دیگه تموم کردیم و یه چند روزی باهم بودیم

نوشته: متین

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها