داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

یک روز به یاد ماندنی

باسلام
قد و وزن و هیکل و اندازه ی کیر در روند خاطره تاثیری نداره پس گفتنش هم فایده نداره.
من ۲ سال بود با رز توی محل کار قبلیم آشنا شده بودم
توی این ۲ سال خیلی باهم بیرون رفتیم و توی ماشین میمالیدمش و باحاش حال میکردم بدن خوشگلی داره و خوش فرمه و کمرش هم باریک فقط سینه هاش یکم کوچیکه ولی صورت با نمکی داره و خیلی سر زنده و شیطونه
من خیلی باهاش حال میکردم ولی اون اصلا ۱ بار هم توی این ۲ سال به کیرم دست نزد و موقع مالیدن هم از خودش هیچ عکس العملی نشون نمیداد حتی وقتی ۱ جای کم رفت و آمدپارک میکردم و لباش و میخوردم و سینه هاش و میمالیدم هم هیچ عکس العملی نداشت و این منو اذیت میکردم
ولی چون خیلی شیطون و شاد و سر زنده بود منم نمیخواستم از دستش بدم چون در کنارش احساس شادی و نشاط میکردم برای همین به روش نمی آوردم تا اینکه ۲ ماه پیش دیگه خسته شدم و بهش گفتم تو چرا هیچ احساسی به من نداری
با تعجب گفت : وا از کجا میدونی که بهت احساسی ندارم . پس چرا باهات میام بیرون و فقط با تو هستم اگه احساسی بهت ندارم ؟
گفتم : خوب من خسته شدم این همه من تورو نوازش میکنم و باهات حال میکنم ولی تو حتی ۱ بارم به بدن من دست نزدی و خودت و هی ازم دور میکنی توی ماشین .
گفت : خودت داری میگی توی ماشین
اینجا جای این کارا نیست .
گفتم : خوب پارسال بهت گفتم بریم خونه خودت قبول نکردی
گفت : چون هنوز شناخت کاملی بهت نداشتم و میترسیدم
گفتم الان چی هنوز شناختت کامل نشده ؟ هنوز میترسی ؟
گفت : الان با پارسال فرق میکنه ما از آشناییمون ۲ سال گذشته و حدود خیلی زیادی شناختمت
گفتم : یعنی الان بهت بگم بیا بریم خونه باهام میای ؟
با ۱ شیطنت و حالت خنده داری گفت : بله که میام
من از خوشحالی داشتم بال در می آوردم خداییش خیلی خیلی دوستش داشتم و واقعا عاشق شده بودم
قرار شد فردا صبح پسرشو بزاره مهد و من ساعت ۸ برم دنبالش
اون شب خوابم نبرد و صبح ساعت ۵ از خونه زدم بیرون و تا ۸ توی خیابونها میچرخیدم تا نزدیکای ۸ دیگه رفتم در خونه اشون .
۱ آرایش معمولی و خوشگل کرده بود و اومدم سوار ماشین شد و من نفهمیدم تا خونه چه جوری رفتم
از راه پله که به سمت بالا میرفتیم روی پله ی آخر از پشت بغلش کردم و توی بغلم در رو براش باز کردم و رفتیم داخل
در و بستم و بهش گفتم : رزی جونم نمیدونی چقدر خوشحالم که تو الان اینجایی
گفت : میدونم چون خودم هم به اندازه ی تو خوشحالم ولی یکم استرس دارم
دستش و گرفتم و بردمش توی سالن نشستیم روی مبل و بغلش کردم و شروع کردم به نوازش کردنش که اونم هم شروع کرد به همراهی و گفت : اینجا با ماشین فرق میکنه
البته خودم میدونستم که از ساک زدن بدش میاد و اصلا از پشت نمیده چون بارها این و برام گفته بود و من هم چون عاشقانه دوستش داشتم نمیخواستم کاری کنم که ازم حتی به اندازه ی سر سوزنی دلخور بشه
چند دقیقه ای که همدیگه رو نوازش کردیم بلندش کردم و رفتیم توی اطاق خواب و نشستیم روی تخت و بغلش کردم و شروع کردم به خوردن لبای خوشگل و نازش اونم لبای من و میخورد و من خیلی حال میکردم
آروم خوابوندمش روی تخت و دستم و کردم زیر بلیزش و سینه هاش و مالیدم
بعد آروم دکمه های بلیزش و باز کردم سوتین نداشت چون اصلا لازم هم نداشت سینه هاش بزرگ و شل و ول نبود که بخواد با سوتین نگهشون داره
شروع کردم به خوردن سینه های نازش. بدنش خیلی داغ بود و من خیلی حال میکردم از این داغی.
بعد چند دقیقه که حسابی با سینه هاش بازی کردم و خوردمشون و حال کردم شلوار و شورتش و با محبت و آرامش از پاش در آوردم و خودمم لخت لخت شدم و بغلش کردم و آوردمش روی خودم و باز شروع کردیم به لب گرفتن . واقعا بدن ناز و تمیزی داشت دستم و گذاشتم روی قمبلهای نرم کونش و شروع کردم بازی کردن با کونش چند دقیقه ای باهم حال کردیم که حسابی هر دو مون حشری شده بودیم .
رز گفت : نمیخوای شروع کنی من الان خیلی دلم میخواد
گفتم ای به چشم منم از خدا خواسته خابوندمش و پاهاش و باز کردم و کیرمو گذاشتم دم کس ناز و سفیدش و به آرومی سر کیر و کردم توی کسش تنگ بود و داغ و خیس
واقعا خیلی عالی بود بهترین لحظه عمرم اون موقع بود با چشمای خمار و شیطونش نگام میکرد و از ته دل گفت: بکن توش که دارم میمیرم منم آروم کیرم و فشار دادم توی کس نازش و یواش شروع کردم به عقب جلو کردن ولی چون میدونستم کمرم خیلی صفت نیست سعی داشتم که با آرامش تلمبه بزنم که زود آبم نیاد حدود ۲ . ۳ دقیقه ای تلمبه های آروم زدم و بعد گفتم : رزی جونم میشه حالت داگی بشی از پشت بکنم .
گفت : تو که میدونی من از کون نمیدم
گفتم : از پشت کست و بکنم و اونم قبول کرد
داگی شد و منم کیر و کردم توی کسش و شروع کردم به مالیدن و بازی کردن با کون خوش فرمش بیشتر از تلمبه زدن دلم میخواست با کونش بازی کنم و بمالم چند دقیقه ای با آرامش تلمبه میزدم و حسابی با کونش بازی میکردم اصلا توی این دنیا نبودم و بهترین لحظات زندگیم و داشتم .
دیگه داشت آبم میومد بهش گفتم کاندوم دارم میشه آب و توی کوست خالی کنم گفت : باشه منم دوست دارم آبت توی کوسم خالی بشه
چند تلمبه ی تند زدم و آبم ریخت توی کاندوم و کسش
ولی من فکر کردم اون ارضا نشده چون نه لرزشی داشت و نه از کوسش آب اومد
تا کیرم و از کسش در آوردم
گفتم : رزی جونم تو نمیخوای بشی ؟
گفتم : من شدم
گفتم : پس چرا هیچ عکس العملی نداشتی
گفت : دست من نیست که عکس العملی داشته باشم
بهم گفت بریم حموم
گفتم باشه
توی حموم شاید ۲۰ دقیقه باز من سینه هاش و لبش و بدنش و خوردم و حسابی با قنبلاش بازی کردم البته رزی جونم هم حسابی از خجالتم در اومد و شروع کرد به مالیدن کیرم تا باز شق شد و برای بار اول توی عمرش که ساک نزده بود (به گفته ی خودش) برای من ساک زد واقعا هم بلد نبود و ۱۰ بار حال بدی بهش دست داد ولی گفت به خاطر اینکه بهت ثابت کنم واقعا دوستت دارم برات میخورم .
ببخشین که طولانی بود

نوشته: تقاطع

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها