هفته قبل اون ماجرا از طرف خوابگاه بخاطر آوردن قلیون بدجور تنبیه شده بودم اما اون روز باید هرطور شده صبح زود بیرون میزدم با محمدعلی در استودیو آشناشدم. قم خونه داشت.صدای سکسیش آبمو راه مینداخت…کلفت و خشدار بود اولش فقط دوستای معمولی بودیم و بعد کم کم صمیمیت ما به جایی رسید که برام فیلمهای سکسی میفرستاد.اولین نفری نبود که باهاش میبودم دوست ندارم از خودم تعریف کنم.خیلی معمولی ام،قد 166 وزن 75 سینه های 85ام یکم تو چشم میزد.علی هم اولین تعریفش رو از سینه هام شروع کرد.تو دلم با خودم میگفتم کس تپلمو ببینه چی میگه علی عاشق خوردن کس بود یه روزکه قرار بود برم دانشگاه بهش خبر دادم و ازش خواستم شب با هم باشیم اما خونش خالی نبود و قرار به فردا صبحش موکول شد به هر بدبختی که بود خوابگاهو پیچوندم و ساعت 4صبح زدم بیرون علی اومد دنبالم و رفتیم خونش وقتی رسیدیم خیس عرق بودم علی به کنایه گفت:تپلی من مانتو تنگتو دربیار داره خفت میکنه،منم که از خدا خواسته…وقتی شالمو درآوردم و موهامو باز کردم و سرمو تکون دادم چشماش برق زد با همون صدای خشنش گفت:موهای شرابی آشفته ای داری معنی این حرف برام روشن بود معطل نکردم و نشستم روی پاهاش لباش توی لبهام قفل شد زبونشو دور زبونم میکشید و آب دهنمو قورت میداد یه دستش رو روی گردنم گذاشته بود و مهره های پشتی گردنمو فشار میداد دست دیگش دور کمرم حلقه شده بود و سعی داشت از کمربند محکمم بگذره و کونمو نوازش کنه لباشو از دهنم بیرون کشید و گوشه لبمو بوسید زبونشو از زیر چونم به طرف گوشم کشید و لاله گوشمو با ولع به دندون گرفت داشتم مست میشدم هیچ صدایی ازم در نمیومد زبونشو پایین آورد و روی گردنم گذاشت حالا خیسی کسمو حس میکردم بدنم انقدر داغ بود که عرق از سر و روم میچکید میخواست بلندم کنه و روی تخت بزاره اما زورش نرسید از اینکه تپل بودم خجالتزده شدم خودمو روی تخت پرت کردم و سرشو در آغوش گرفتم لبهای خیسش دنبال سینه هایی میگشت که تشنش بود تاپمو آروم درآورد سوتین مشکی قرمز عروسکیمو با شهوت کنار زد و به جون سینه هام افتاد سرشو لای سینم گذاشت و با دستش از دو طرف به صورتش میفشرد نوکش رو انقدر به دندون کشید که جای دندوناش زخم افتاده بود روی نافم بوسه زد و کمربند زرد رنگمو باز کرد بهم گفته بود که شورت دامنی دوست داره و منم حاضر بودم شورتمو در نیاورد سرش رو پایین برد و نخش رو کنار زد و با دست نگهش داشت لباشو روی لبهای کسم گذاشت و بعد زبونش رو روی اونها مالید پاهامو بازتر کرد و چوچولمو به دهن گرفت و شروع به مکیدن کرد حس شهوت بالایی داشتم اما مکیدن محکم و طولانیش باعث دردم شده بود خودمو کنار میکشیدم اما باز محکم تر کسمو میمکید زبونش رو به کسم میزد و بینیشو از آب کسم که راه افتاده بود خیس میکرد یکدفعه بلند شد و شلوارش رو پایین کشید کیرش شق شده بود و ازم خواست که ساک بزنم کیر متوسط خوبی داشت و من خوشحال بودم که سکس کم دردی در انتظارمه کیرش رو به دست گرفتم و سرشو روی زبونم گذاشتم به تلافی مکیدن چوچولم سر کیرش رو چند لحظه ای مکیدم حسابی مست شده بود دستم رو کنار زد و شروع به تلمبه زدن کرد وقتی آرومتر شد کیرشو بالا دادم و تخماشو توی دهنم جا کردم حس کردم داره ارضا میشه که خودش زود کیرشو بیرون کشید و خواست روی صورتش بشینم دوباره شروع به خوردن کرد دیگه چوچولم سر شده بود از درد پاهام باز مونده بود وقتی دراز کشیدم و خواست کیرشو توی کسم سر بده دیدیم که بعله…کیر وا رفته یکم دیگه ساک زدم اما فایده نداشت به هر ترفندی که بود یکم راستش کردیم اما باز هم موقع سکس خوابید اشک توی چشماش جمع شده بود خیلی دلم براش سوخت بقیه تایم با هم بودنمون هم با خوردن گذشت و گویا قسمت نیست یه کیر کوشولو بدون درد تو کس بنده بره…
نوشته: msha