داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

کاکولدی یه اعتیاد سخت و لذتبخش (۱)

سلام به همه کسایی که برای درک بهتر فانتزی خودشون یا از سر ارضای شدنشون داستان منو انتخاب میکنن و میخونن
لازمه یگم داستان من اصلا مناسب ارضا شدن نیس و صرفا برای کاکولدا یه تجربه خوندنی میشه و ممکنه بکارشون بیاد ٫میدونم که خیلی از داستانایی که خوندید زائده تخیل و بعضا رویاهای نویسندشه اما تمام داستان هایی که در ادامه خواهم نوشت تجربیات چندین ساله من هست و دوس داشتم باهاتون به اشتراک بزارم و در اخر نظرتون رو راجع به اینکه حسمو ارضا کنم یا سعی در ترکش کنم رو بنویسید.
اسم من میلاد هست که اسم واقعیمه ۲۷ سالمه
اسم عشق و رل پنج سالمم معصومس که ۳۳ سالشه
من یه پسر با طبع گرم چندین ساله یدنسازم قدو هیکل خوبی دارم (البته بچه ها میگن) ظاهر خوبی دارم بازم اطرافیا میگن خوشتیپم و خودمم انکار نمیکنم یعنی درواقع یه استایل تمام فاعل دارم سایز خوبی هم دارم و تو سکس واقعا قویم از نظر تحصیلاتم لیسانس دارم سر زبونمم واقعا خوبه درکل همه چی جوره برای مخ زدن هردختری که بخام
لازمه بگم من زید باز شدیدی بودم و از خیانت متنفر و خیلی حسود
سرتونو درد اوردم خاستم بهتون یگم با وحود تمام شرایطی که دارم حس کاکولدی وقتی سراغم اومدم نتونستم مقاومت کنم(چون اساسا هیچ ربطی نداره که تو ضعیف باشی که تبدیل شی به یه کاکولد میتونی یه هارد فاکر هم باشی و کاکولد شی)هیچوقت فکر نکنید چیزی تو خودتون کم دارید که این مدلی شدید باهاش کنار بیاید اگه مث من خسته نشدید ازش لذت ببرید هرچند من نمیگم حتما کاکولد باشید اما لذتی که کاکولد میبره خیلی ببشتر از یه سکس تمام عیار با یه داف اسمیه(اینم باز کاکولدا میدونن)
بریم سراغ داستانمون
من زمانی که با مصی آشنا شدم هیچ حرفی از کاکولد بودن نبود چون اون موقع تازه ریشه های کاکولدی داشت درونم رشد میکرد توی ماه های اول رابطه خوردم به سربازی از همون اول رابطه بدجور عاشق هم شدیم و من دوس نداشتم از دستش بدم
تو ماه های اول خدمت که تو شهر دیگه بودم فکرای کاکولدی با دیدن فیلمای بیغیرتی و خوندن داستانای همین سایت خیلی بهم فشار میاورد سعی میکردم تو ذهنم مصی رو با کسای دیگه تصور کنم اما جرات نداشتم بهش حسمو یگم چون چهره مظلومی داشت و حس میکردم دلش میشکنه اما بلاخره دلو یه دریا زدم و توی مرخصی اولم بهش گفتم حسمو
قهر کرد و حتی گریه کرد اما خب عاشقم بود واقعا دوسم داشت و یجورای قبول کرد اما فقط تو فکر و فانتزیامون…تقریبا یکسال گذشت و من خدمتم تموم شد خیلی بهم فشار اومد و واقعا دلم میخاست با یکی دیگه سکس کنه و من حریص تر ازین به سکسش فکر نکنم
کم کم شروع کرد به چت کردن تو گروها با پسرای دیگه و لاس زدن و حتی سکس چت و چتاشو برام میفرستاد دوس داشتم اما کافی نبود
مدتی گذشت و اون بعد دیدن من و حسم و اینکه مطمعن شد بعد سکس ولش نمیکنم راضی شد با کس دیگه سکس کنه(وقتی به دختر حس‌اعتماد بدی برات اینکارو میکنه چون خودشم دوس داره تنوع رو فقط میترسن که محدودیتاشونو بشکنن)
اولین تجربه کاکولدیمون تو یه خونه اجاره ای بود سه روز اجاره و سه نفر از دوستام اوردم براش و جلومون سکس میکردن واقعا خیلی خوب بود اون روزا با تمام بند بند وجودم ارضا میشدم و مصی هم خیلی خوشش اومده بود
ترسش ریخته بود و خودش دوس پسر پیدا میکرد و میرفت پیششون
پیش یکی از بی افاش یه شب تا صب هفت بار سکس کرد و برای اولین باز از کونش سکس کرد درحالی که به من ازکون نداده بود و این یه حال عجیب و خوبی داشت همراه با تحقیری که لذتبخش بود برام
اون دیگه عادت کرده بود به این سکسا با ادمای مختلف جاهای خطرناک سکس میکرد تو ماشین بیرون شهر یا باغای دورافتاده و سکسای خیلی ریسکی چون دل و جراتش زیاد شده بود رفته رفته با شدید تر شدن سکساش منم انتظاراتم بیشتر شده بود چون بعد مدتی با کارای قبلیش دیگه ارضا نمیشی من همه کار کردم هر کاری که یه کاکولد میکنه همه تحربه هاشو گذروندم و دیگه مث قبل ارضا نمیشدم
تا اینکه فهمیدم دیگه وقتشه حرکت جدیدی بزنم و دلم میخاست اینبار رلم عاشق یه پسر دیگه بشه!! اره خطرناک بود ممکن بود حتی منو ول کنه منی که خیلی وابستشم اما حس خیلییی عجیبی داره که عشقت عاشق یکی دیگه بشه و از دوس داشتن اون برا تو بگه تا اینکه بلاخره سرکارش از یکی خوشش اومد و اون راننده سرویسش بود
اره اون کم کم عاشق شد و همه چیه اون مرده رو بهم ترجیح میداد میدیدم جلوم چطور قربون صدقش میره و میگفت شاید تورو ول کنم
برا من هم نگران کننده بود هم حسودی میکردم و هم لذت میبردم
هنوز این جریان ادامه داره و من دارم با دلهره این فانتزیو دنبال میکنم و میترسم که از دستش بدم چون واقعا دوسش دارم اما حسمم دوس دارم و نمیتونم ازش بگذرم
این خلاصه ی پنج سال بود نخاستم طولانیش کنم
لازمه اینم بگم که رلم متعلقس و از شهر دیگه اومده اینجا و براش خونه گرفتم برا همین ازادیم و هرکاری میکنیم
بدی ماجرا اینه که نمیتونه به پسره بگه منم باید باشم چون مثلا تکپرش شده و اونم خیلی غیرتیه رو مصی و من فقط میتونم ازش بخام برام فیلم و عکس بگیره …
فانتزیه عجیبیه لذتش ادمو نابود میکنه اما باز ادامه میدیش…
مرسی از تویی که خوندی میخام نظرتو حتما بنویسی استفاده کنم فداتون میلاد.

نوشته: milad

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها