داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

من و خانم دکتر

سال قبل بخاطر مشکلات خانوادگی رفتم پیش مشاور، خانم دکتر جوانی حدود ۳۵ساله بود و تقریبا زیبا و کمی چاق، صدای دلنشینی و بی حجاب بود و من ۵۰ ساله و اقتصاد خوب ک همه رو یادداشت میکرد، بعد از چند جلسه و اینکه نداشتن سکس ۷ساله با خانمم ک دچار وسواس فکری بود، خانم دکتر گفت ، شما مرده متحرک ید، مشکلات روحیتونم بخاطر نداشتن سکسه، پیشنهاد من وارد شدن ب رابطه جدیده، گفتم نمیتونم ساندویچ گاز زده ی کس دیگر رو بخورم و ضمنا از آبروم میترسم، گفت کسانی هستند مثل شما، گفتم من نمیشناسم و اون جلسه هم تموم شد، ۱۰ روزی گذشت و تلفنم زنگ خود، خانم دکتر بود گفت، اگر فکراتو کردی کیس مناسبت رو پیدا کردم و همه جوره تاییده، با شک و خجالت گفتم مطمئنید؟ گفت آدرس میفرستم ۴شنبه ساعت ۱۱ منتظر شما هستند، خیلی تعجب کردم چه دکتر خوبی، برای مریضاش کیس جور میکنه! روز موعود مرتب و تمیز و کمی استرس به آدرس مراجعه کردم، زنگ ۵ رو فشار دادم خانمی جواب داد ک صداش آشنا بود، خودم رو معرفی کردم و در باز شد، ب طبقه ک رسیدم در آپارتمان باز بود و صدایی تعارف کرد ک ، بفرمایید داخل الان خدمت میرسم، رفتم تو ، خونه ی مرتب و بزرگ و شیکی بود، چند دقیقه بعد با کمال تعجب دیدم خانم دکتر اومد، اولش فکر کردم جهت معارفه حضور داره، سلام و احوالپرسی و تعارف به نشستن و پذیرایی، کمی ک گذشت گفتم ببخشید تشریف نمیارن؟ خندیدو گفت، آوردن ، خشکم زد، من من کنان گفتم، خودتون! با لبخند گفت، عیبی داره؟ و تعریف کرد که مدتی هست ک طلاق گرفته و مجرده و با توجه به شناخت نسبی و نیاز هردوتامون تصمیم به این کار گرفته. از این بهتر نمیشد، دکتر، جوان، خوشگل…دستش رو دراز کرد بسمتم،بلند شدم به باهاش رفتیم توی اتاق، خوشگلتر شده بود، بغلش کردم و بوسیدمش، بوی خوبی میداد، هرکدوم لباسامونو درآوردیم، البته با کمی خجالت، سعی می‌کردم زیر چشمی نگاهش کنم ک معذب نشه، نیمه لخت همو بغل کردیم و لب بازی کردیم و رفتیم رو تخت، درازش کردم و مشغول خودنش، بدن سفید و گوشتی داشت ،از گردن تا نوک پاهاشو زبون زدم بدون مو و جوش بود، پول لامصب چیکارش کرده بود، چشماش خمار شده بود، سینه های بزرگ و سفیدش رو میمالیدم و آه میکشید، شورت ساتن صورتیشو کشیدم پایین، ی جفت کلوچه سفید لای رونهای تپل و سفیدترش، آب دهنم راه افتاده بود، کنارش خوابیدم و یکی از سینه هار میخوردم و یکی دیگه رو میمالیدم و همزمان چوچولش رو میمالیدم، کمتراز چند دقیقه ارضا شد، لبای گرمش رو تقدیم کرد، و گفت کاندوم روی میزه، لطفا، جستی زدم و کاندوم رو کشیدم روی کیرم، از نگاهش فهمیدم ک له له کیره، رفتم لاپاش و کمی کیر رو مالیدم روی کوسش، چشماش میرفت، ژله ازش زده بود بیرون بنظر میرسید مدتی سکس نداشته، کیرو گذاشتم دم کوس و بازی بازی هول دادم توش، خودشو جمع میکرد، بلاخره رفت تا تهش، ی لبی گرفتمو تلمبه زدن شروع شد، ب لطف قرص و اسپری زده شده توی آسانسور کم نیاوردم و اون آخ و اوخش در اومده بود، آوردمش لبه تخت و لنگاشو دادم بالا و دوباره کردم توش و تلبمه میزدم، کوه گوشت سفیدش و لبای خوشگلش ک گاز میگرفت آبم رو آورد، خیس عرق شده بودم، رفتم روش و لب میگرفتم، بعداز مدتها با این شاه کوس سفید استخونی نرم کردم، دقایقی بعد دوش گرفتم و ناهار خوردیم، گفت ساعت۳ باید مطب باشم گفتم چشم بعداز دادن مجدد آزادی، خندید گفت بازم، چشمک زدم و تایید دادم، روی تختخواب ب پهلو خوابوندمش و از پشت سینه هاشو میمالیدم و کیرمم توش و تلبمه، لای کون بزرگش دستو پا میزدم، داغ بودا، ۳۰تایی تلمبه زدم و آبم اومد ، روز خوبی بود، خدا قسمتتون کنه.

نوشته: بهمن

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها