داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

خواهرشوهر عجیب و غریب

سلام . شبنم هستم سی و پنج سالمه . شیرازی هستم . کارگر یه کارگاه شیرینی پزی ام . قد و هیکلم خوبه صورتم معمولیه مثل خیلی از دخترا . تازه با این سایت آشنا شدم . داستانم مال فصل بهار همین امساله . یه پسر دارم پانزده ساله و یه دختر ده ساله که مریضه . به خاطر همین مریضیش هر چند مدتی مجبورم در بیمارستان بستریش کنم . یک شب که تو بیمارستان بالای سر دخترم بودم یه خانم تقریبا بیست و چهار ساله رو آوردن تو اتاق که سنگ کلیه داشت و از درد به خودش میپیچید .یه دختر خوشکل با بدنی آنتیک ک پوست صورتش برق میزد . یه چند روزی باید بستری می بود . من چون تو اتاق تنها بودم کم کم سر صحبت رو باهاش باز کردم و تقریبا تو این دو سه شب ک اینجا بود باهم خیلی آشنا شدیم . فهمیدم بچه اصفهانه و تو شیراز کسی رو نداره . روز اول شوهرش اومد باهاش بود یه جوون چهار شونه با صورت ریشی و سبزه . روز دوم مادر شوهرش اومد تا رسید به روز سوم که خواهر شوهرش اومد. یه دختر تقریبا هم سن و سال خودش که دانشجو بود . نمیدونم چرا وقتی عروسه خواهر شوهرش رو دید خیلی خوشحال بود . مثل اینکه عاشق معشوقن . اولش که اومد تواتاقش باهاش رو بو سی کرد و اینقد قربون صدقه هم رفتن که من حسودیم شد . تقریبا ساعتای سه نصف شب با صدای آه ناله از خواب بیدار شدم برقا خاموش بود ولی نور ضعیفی اتاق رو روشن داشت . تخت دخترم دقیقا اخر اتاق و تخت اونا اول اتاق بود . در اتاقم بسته بود . اول نگاه دخترم کردم ببینم اون که نیست ناله میکنه ولی متوجه صدای ناله از روی هوا هوسه نه از روی درد . آروم ک متوجه نشن سرم رو برگردوندم به طرف در که دیدم خواهر شوهر و عروس با همدیگه رو تختن و لباشون توهمه و حال میکنن عروسه همش میگفت توروخدا زود باش مردم .خواهر شوهره میگفت باشه . بعد یه دقیقه ای خواهر شوهره اومد پایین اول شلوار بیمارستان رو از پای دختره درآورد . خیلی تعجب کردم که دارن چیکار میکنن . خواهر شوهره هم لباساشو درآورد و با یه شرت و کرست رفت بالای تخت و شروع کردسینه های زن داداش رو خوردن . منم به این کارشون حسودی میکردم . یه بار دیگه عروسه گفت زود باش . یک دفعه دیدم خواهر شوهر شرتش رو کشید پایین یه چیزی تو اون تاریکی ازش آویزون بود نمیدونم کیر بود یا دیلدو تا اینکه خواهر شوهر گرفتش تو دستش و تکون داد مطمعن شدم کیره و دختره هم یه دوجنسه . شهوت سرتا پای وجودم رو فرا گرفت . کیرشو برد جلو و گذاشت تو دهن زن داداشش اونم با ولع شروع کردن به خوردن . یه کم که خورد گفت بکن توروخدا که دیدم خواهر شوهره اومد پاهای دختره رو داد بالا و کیرش که حالا شق شده بود وحدودا هفده سانت داشت رو گذاشت دم کسش و فرو کرد توکه آه زن داداشش بلند شد . شروع کرد به کردن و همزمان ک دختره رو میگایید با سینه هاش بازی میکرد. منم دستم رو برده بودم تو کسم و حال میکردم یه پنج دقیقه دختره رو گایید که با آهو ناله زن داداشش ارضا شد . کیرش رو درآورد رفت بوسسش کرد و گفت ارضا شدی اونم گفت آره . تشکر کرد وگفت نمیخای بکنی . خواهر شوهره گفت چرا و دوباره رفت رو تخت و کیرش رو کرد تو کس زنداداشه و با لذت اونو گایید . یه دو سه دقیقه ای که گذشت به زن داداش گفت داره میاد و همزمان با دو تا ضربه محکم آبشو ریخت تو کسش و همونجوری روش موند . یه کم که گذشت اومد پایین و لباساش رو پوشید و تخت و لباس زن داداشش رو مرتب و تمیز کرد و بوسش کرد و رو صندلی نشست . منم از بس کسم رو انگشت کرده بودم ارضا شدم و خوابم برد. صبح ک از خواب پاشدم زن داداشه رفته بود و دختره هم خواب بود .
اگه بد بود ببخشید بار اولمه داستان می نویسم .

نوشته: شبنم

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها