تو حسرت یه سکس عاشقونه و رمانتیک موندم

سلام به بچه های انجمن کیر تو کس
اسمم اسم مستعاره چون از این dj خوشم میاد اسمشو اسم مستعار خودم گذاشتم
تو حسرت یه سکس عاشقونه و رمانتیک موندم
من یه پسرم 21 سال سن دارم مشغول تحصیل توی دانشگاه آزاد پرند هستم
خیلی ادم احساساتی و عاطفی هستم خیلییییییییییی
همیشه تمام لحظات زندگیم رو توی ذهنم ساختم تمام لحظات عاشقونه و رمانتیک با عشقم با کسی که تو زندگیم باشه و با تمام وجود هر دو همو عاشقونه و صاف و ساده دوست داشته باشیم
نه این که با کسی دوست نبودما نه
یکی رو دوست داشتم باهاش دوست شدم و علاقمو بهش گفتم و گفتم میخوام مال من باشی عشق من باشی خانوم من باشی ذوق کرد باورم نمیشد قبول میکنه قبول کرد و اونم منو خیلی دوست داشت البته ظاهرا دوست داشت حالا سرتونو درد نیارم آخر سر رابطه مون بعد تقریبا 4 سال بهم خورد و مقصر هم اون بود ولی خب تموم شد
همونجور که گفتم آدم خیلی احساساتی هستم ختی تمام لحظات سکس و عشقبازیمو با عشقم ساختم تو ذهنم
بعد از این همه سال امسال بالاخره نیازمو بهش گفتم شب بود ساعت 11 شب خیلی داشت بهم فشار میومد حالم خوب نبود خیلی تحریک شده بودم به حدی که داشتم به خودم میپیچیدم
بهش اس دادم
عشقم خوبی؟اس دادم میرسی خوبم آقاییم تو چظوری گفتم حالم خوب نیست گفت چیشده
دو دل بودم بگم یا نگم ترسیدم ازم ناراحت بشه ولی یکم که فکر کردم با خودم گفتم واسه چی نگم
عشقمه نیازمو به عشقم نگم به کی بگم
اینهمه هستن دختر پسرا عاشق و معشوقن نیازشونم بهم میگن و با هم عاشقونه عشقبازی میکنن
دلمو زدم به دریا و بهش اس دادم
گفتم خالم خوب نیست خانومی میخوامت
گفت چیشده غشقم
گقتم آقاییت بهت احتیاج داره تحریک شدم خانومم بهت احتیاج دارم
منتظر شدم که جوابشو بشنم
کلی ذوق داشتم ببینم چی میگه بهم
که اس داد نوشت چییییییییی؟خب من چیکار کنم ؟گفت عشقم تحمل کن الان اینجوری هستی داره اینهمه بهت فشار میاد فردا رفتی سر زندگیمون میخوای چیکار کنی ؟فردا چحوری میخوای توی زندگیت مهارش کنی
شکه شدم یخ کردم یدفه
بهش گفتم مهارش کنم؟چرا ؟گفتم بهت احتیاج دارم عشقم حالم خوب نیست کلی بهم فشار اومده تا الان تازه الان بهت گفتم
گفت:آره باید مهارش کنی زن که ابزار لذت مرد نیست
گفتم این چه حرفیه اینهمه هستن با عشق بازی میکنن نیاز همو تامین میکنن
من بهت احتیاج دارم
گفت نه من هستیمو به باد نمیدم هیچ وقتم همچین کاری نمیکنم
بغض داشتم بغضم ترکید اشکام ریخت
گفتم تو من بهت احتیاج دارم تو حاضری ببینی عشقت اینهمه بهش فشار بیاد و اذیت بشه ؟حاضری منو تو این حال رها کنی ؟
گفت من هیچ کاری نمیکنم هیچ وقت به هیچ وجه
گفتم من تمام لحظات عشقبازیمونو عاشقونه ساختم حتی واسه ی سکسمون لحظات رمانتیک رو ساختم و آماده کردم
اتاق رو با نور شمع روشن کردم کف اتاق و روی تخت رو پر از گلبرگای گل رز کردم یه موزیک بی کلام رمانتیک آهنگ کلاسیک نوازندگی پیانو از فردریک شوپین موسیقی آروم با ارامش
عظر گلهای رز پیچیده تو هوا عکسمون رو دیوار بالای تخت و کلی سورپرایزای دیگه برات آماده کردم چرا اینجور میزنی تو دوقم ؟
گفت من هستیمو به باد نمیدم که اون دنیا جواب بدم
گفتم تو هستیت همه چیزت مال منه
گفت مال تو هستم ولی گناه نمیکنم
گفتم من عاشقتم من با همهی وجودم دوستت دارم من تمام اینهمه برنامه ریزیارو واسه سورپرایز شدن تو آماده کردم
عشق گناه نیست عشقبازی دوتا عاشق گناه نیست
گفت نه من نیازتو تامین نمیکنم باشه چند سال دیگه که ازدواج کردیم ولی الان نه تازه بعد ازدواجم باید سعی کنی مهارش کنی
گفتم آخه …
هیچی نگفت و خوابید
بدجور خورده بود تو دوقم صدام در نمیومد ولی اشکام میریخت
همونجور خوابم برد
ماه ها گذشت و هیچ فایده ای نداشت حرفام
بعضی وقتا میومدم تو این سایت و داستان و خاطره های عاشقونه رو میخوندم بغضم میگرفت و غصه ام چندیدن برابر میشد
هروقت که خواستم بهش بگم سکوت کردم نگفتم چون نمیخواستم دوباره اونجور بهم نه بگه و بخوره تو ذوقم
اهل خیانتم نیستم و بیوفا هم نیستم
من سکس رو با عشق میخوام عاشقونه میخوام و رمانتیک نه که با هر کسی سکس داشته باشم
گذشت و گذشت تا این که دوباره بهش گفتم که آخر سر باهام تموم کرد و گفت من اصلا دیگه ازدواج نمیکنم فقط میخوام درسمو بخونم و برم آلمان اونجا اقامت بگیرم زندگی کنم
و تموم کرد بالاخره
بچه ها ببخشید سرتونو درد آوردم
خواهش میکنم ادب رو رعایت کنید
اینم بگم که اشتیاه حدس نزنید
اون دختر رو من میشناسم همه جوره حتی بیشتر از پدر و مادرش
پای کسی درمیون نیست
خیلی آدم مذهبی هستش و واقعا هم دیگه ازدواج نمیکنه حتی خواستگار دکتر داشت که باهاش دعوام شد خواستگار تاجر داشت با وضع مالی توپ به اونا هم چواب رد داد
حالا من موندمو ی دنیا غمو غصه
میام خاطره های عاشقونه بچه ها رو هم میخونم بیشتر دلم میگیره
منم ادمم منم نیاز دارم نیاز داشتم بهش ولی دست رد به سینه ام زد
و تو حسرت یه سکس عاشقونه و با احساس موندم
امیدوارم که همهی عاشقا به عشقشون برسن و همه به نیاز های هم احترام بذارن و واقعا از ته دل عاشق باشن
چون وقتی عشق از ته دل و عمیق باشه اونموقه اس که آدم معجزه ی عشق رو میبینه
و اونموقه اس که آدم به خاطر عشقش هرکاری میکنه و هرچی عشقش بخواد چشم بسته قبول میکنه

ممنونم که حرفای دلمو خوندید

نوشته:‌ djaligator