داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

آش رشته و خانوم دکتر…!

پنج سال پیش بود که با یک خانوم دکتر چهل و یک ساله و در شرف طلاق آشنا شدم.خانم دکتر که خونه پدرش زندگی میکرد اسمش نازی بود و دلتون نخواد از کون ارباب بود و بدن نازی داشت اما صورتش متوسط بود
یه هفت ماهی از اشناییمون گذشت و هردومون اساسی حشری بودیم
اما دستم بهم نمیدادیم
یه ناهار پنجشنبه دعوتش کردم
خونه رو خالی کردم و براش آش رشته پختم که عاشقش بود
زمستون بود و خانم دکتر یه بوت مارک و سکسی پاش بود و ساعت دوازده اومد
کاپشنشو دراورد بهم داد و با یه شلوار مخمل مشکی تنگ و یه بافت تنگ یقه اسکی و بوت قرمزش اومد تو
سفره رو زود انداختم و تا میتونست آش رشته خورد
منم که از شدت داغی داشتم دیوونه میشدم
صدای هوم هوم غذا خوردنش داغترم کرد
غذا که تموم شد گفت الان با این سنگینی چطور مطب برم؟
گفتم یه ساعت تو اتاق من استراحت کن غذات هضم شد برو
خانم دکتر رفت تو اتاق و درو بست و با همون بوت رو تخت من خوابید
تو پذیرایی بودم که یهو دیدم یه صداهایی از اتاق میاد
رفتم نزدیک در اتاق و صدای گوز خانم دکترو شنیدم!
دیگه داشتم دیوانه میشدم
در اتاقو یواش باز کردم دیدم به پهلو و پشت به در خوابیده
تمام اتاق پر بود از بوی گوزهای خانم دکتر
همچنان میگوزید و هی نفس عمیق میکشید
رفتم جلوتر و دماغ و دهنمو چسبوندم به بوتش و شروع کردم به لیسیدن بوتش
یه آن حس کردم بیدار شده اما بازم خودشو زد ب خواب
کونشو داد عقبتر و صورتمو با پاش اورد سمت کونش
ترسیده بودم بیدار شه
که یهو یک نفس خیلی عمیق کشید و یه گوز پرصدا و کشدار داد تو صورتم که حدود ده ثانیه طول کشید
مست گوزش بودم که در همون حالت گفت درست اومدی
حالا که اومدی باید تمام محتویات شکممو بوت و ادرار و پامو بخوری!
گفتم اخه خانم دکتر
من
یدفه سرمو محکم گرفت و چسبوند به کونش و گفت من فیتیش هستم
من که هفت ماه حشریش بودم و حتی برای شورت و جورابش له له میزدم
گفتم قبوله
گفت از بوتم شروع کن و بعدش عرق پامو بخور
بوتشو با زبونم برق انداختم و پاهای نازشم خوردم بیست دقیقه
یدفه منو انداخت رو تخت
شلوار و شورتشو کشید پایین و نشست رو صورتم
گفت یک دقیقه دهنتو با سوراخ کونم پر میکنم و بعدش سه ثانیه استراحت
شروع کرد به زور زدن
چس
گوز
همینطور میرفت تو حلقم
و داشتم بیهوش میشدم
کونشو برداشت و گفت سوراخشو زبون بزنم
تا نوک زبونم اومد بره تو سوراخ
یه عن داغ کلفت
نیمه سفت و‌خمیری
قهوه ای با طعم اش
اومد رو زبونم
گفت خیلی کلفته و گیر کرده
گفت دورشو زبون بزنم و عنش رو بمکم که کامل تخلیه شه
زور زد و لیس زدم
زور زد و میک زدم
یه آن دیدم فرصت جویدنم ندارم
نازی با کون ناز و گوشتیش با سرعت داشت خودشو تخلیه میکرد
یبار گاز میزدم و یبار با دهنم مزه میکردم که بره پایین
ده دقیقه تمام
تمام عن داغ و کلفت و نیمه سفتشو به خوردم داد و اخرش گفت سوراخشو با زبونم بشورم
بعدم کصشو کرد دهنم
و ادرار زردشو ریخت تو گلوم

نوشته: ؟

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها