داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

آبی عشق 68

نسیم ! من هزاران باره که بهت گفتم بیگناهم -منم هزاران باره که بهت گفتم که نمی خوام این دروغ رو بشنوم . -حالا فرض می کنیم من گناهکار باشم . به خاطر چی منو نمی بخشی . -نستوه یه خصلتی در تو هست که هیچوقت از بین نمیره . این که هر کی رو که می بینی یا بهتره بگم از هر دختری که خوشت بیاد با یه دید خاصی میری دنبالش . همین روز اول که اومدم متوجه شدم که دنبال دو نفری . می خوای خودتو به اونا نزدیک کنی . ببین من مهری رو می شناسم . نمی تونی به اون هدفی که داری برسی . اون قلبش صافه . اون بر خلاف تو آدم پاکیه .. -نسیم تو گناه می کنی .. این جور در مورد من قضاوت نکن . -من گناه کردم . گناه رو زمانی کردم که با تو آشنا شدم . تازه خودمو شناخته بودم . عشقو به رنگ دیگه ای دیده بودم . آدمای عاشقو یه آدمای دیگه ای می دونستم . فکر می کردم هرکی میگه من عاشقم تا آخرش میره . هرچند خیلی از دوست پسرای دوست دخترام بهشون خیانت کرده بودند ولی حرفات نگات گولم زد . تو طوری از عشق حرف می زدی که  با خودم فکر می کردم پس اونایی که نامردی می کنن چه جور آدمایی هستن . -نسیم می دونم حالشو نداری باهام حرف بزنی . ولی می تونم یه چیزی ازت بپرسم . ;/; -بگو -دلت می خواد یه روزی حس کنی که اونچه که دیدی حقیقت نداشته فقط  سایه ای از یه واقعیت بوده ;/; واقعیتی که من درش نقشی نداشتم ;/; -می دونم همچین چیزی هیچوقت نیست . -نسیم دوست داشتی دروغ باشه ;/; یعنی اون دختره که خودشو پیش من نیمه بر هنه کرده بود و افتاده بود رو من یعنی متوجه این جریان شی که حقیقت همین بوده . اون عمدا این کارو کرده بدون تمایل من .  -نستوه نگه دار من پیاده شم . چرا لحظه های تلخو به یادم میاری . نمی خوام بشنوم . نمی خوام به یاد بیارم که فریب خوردم . نستوه می دونست که فرصت برای صحبت کردن با نسیم کم پیش میاد . واسه همین دلش می خواست اونو طوری بپیچونه که عصبیش نکنه -نسیم دوست داشتی دوستم داشته باشی ;/; -مثل این که تو اصلا حرف حالیت نیست .. نستوه ساکت شد .. نسیم از این که باهاش تند بر خورد کرده تا حدودی متاثر شد ولی به خودش گفت حقشه . حقشه .. اصلا چه جوری استاد شده به بچه ها درس میده .. سواد به یه کنار من اگه بودم اونو به کلاس دخترا نمی فرستادم . جو دانشگاه رو بهم می زنه . -نسیم میای با هم یه دوری بزنیم ;/; -ما که با هم کاری نداریم . حرفی نداریم . -خیلی پررویی -میگن یه بیگناه پای دار میره ولی بالای دار نمیره . اما من دارم میرم بالای دار . من دارم بیگناه  به دار آویخته میشم . -یعنی قاتلت منم دیگه ;/; دزد پررو یقه صاحبخونه رو می گیره . باشه نستوه هرچی دلت می خواد بگو . نمی دونم امروز چرا مجبورم کردی این قدر باهات حرف بزنم . -شاید .. نستوه ادامه نداد . می خواست بگه شاید دلت می خواد دوستم داشته باشی . شاید دلت می خواد تمام روزای رنج و اندوه فقط خواب و خیال باشه ولی سکوت کرد . نمی خواست بیشتر از این عذابش بده -نسیم با من ازدواج می کنی .. دختر پوزخندی زد و گفت دیگه پررویی رو به کمال رسوندی -اون دختر ی که حرفای متین می زد  خیلی مودب بود حتی حرف زشتو به بدی جواب نمی داد کو;/; کجا گم شد .. -اون دختررو تو دفنش کردی . تازه مگه چه حرف بدی بهت زدم ;/; نستوه حواست باشه محیط دانشگاه جای دختر بازی نیست . -مگه چیزی ازم دیدی .. اون دختره ستایش و می دونم از این ستایش ها زیادند . دستشو گرفتی آوردی خونه ات .. -ببینم تو مامور مبارزه با منکرات هستی ;/;  شکستن دل یه آدم عاشق و بی پناه جرم نیست ;/; هنوزم وقتی از گوشه خونه ام به دور نمای خونه  ات نگاه می کنم حس می کنم که من و تو هنوز زیر درخت عشقمون نشسته داریم با هم از امید رسیدن به امروز میگیم . . چقدر دلم گرفته نسیم .. -خیلی بلدی با احساسات دخترا بازی کنی . با این حرفات و با تیپی که می زنی در همون بر خورد اول می تونی یکی رو تور کنی .. ببینم با هیچ دختری هم دوبار دوست شدی ;/; -نه می خوام بشم . نسیم نپرسید کیه ..چون می دونست اسم خودشو می شنوه .. دیوونه ازم می پرسه دوست داشتی باهام دوست می شدی ;/; اگه من بیگناه بودم ;/; میگه توطئه بود . شخصیت مهمی بود می خواستن علیهش توطئه کنن . -نسیم حالا که نمی تونم بیگناهی خودمو ثابت کنم یه فرصت دوباره بهم بده . -می تونم برای این فرصت دادن به تو چند تا وکیل بگیرم ;/; نستوه چند ثانیه ای به فکر فرو رفت و فهمید که نسیم داره بهش متلک میگه .. -البته یکی دوستم مهری و یکی هم این عزیز دلت ستایش خانومه . نمی دونم چه جوری از دستش در رفتی . مهری میگه که این دختر واقعا یک شاهکاره . از نظر سن خوبه یه چند سالی رو ازت کوچیک تره . این دفعه اگه  آوردیش و پرتقال خواست می تونی  از خونه ما هم ببری -نسیم تو کار دیگه ای نداری جز این که ببینی کی میاد کی میره ;/; … ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها