داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

لباس بافتنی قرمز

اولین باری بود که با یه زن سن بالا میخوابیدم من 23 سالم و اون 37سالش بود توی اینستا باهاش اشنا شده بودم و تنها قصدم ازدواج بود باهاش و تنها چیزی که بهش فکر نمیکردم بکن در رویی بود. اولین باری که باهم سکس کردیم مشکل مکان داشتیم ولی اختلاف سنی که باهم داشتیم میتونست شرایط رو برامون آسون تر بکنه یه مسافر خونه گرفتم و به صاحبش گفتم برای یک روز واسه خودم و مادرم گفت مادرت کجاست گفتم گذاشتمش تو بازار خرید بکنه و کلید مسافر خونه رو که تحویل گرفتم بهش زنگ زدم و ادرس دادم وقتی که اومد برای رد گم کنی پیش صاحب مسافر خونه یه پلاستیک پر از خوراکی و یه شیشه شراب همراهش بود اولین برای بود که میخواستم با یه زن متاهل سکس کنم و حس ادم توی اون لحظه وصف ناپذیره حس میکنی همش شوهرش الان پشت در وایستاده رفتیم داخل و بردمش تو تخت و کنارش خوابیدم بدون اینکه بزارم حرف بزنه دستمو بردم روی شکمش و اروم نوازشش کردم نفساش سنگین شده بود و بهم گفت نه صبر کن گفتم هیس بزار کارمو بکنم اگه منو دوست داری تا گفتم اگه منو دوست داری چشماشو بست و دستشو درآورد دستمو اروم بردم روی کسش از روی شلوار پارچه ایش اروم شروع کردم به مالیدنش اونم هی نفس نفس میزد اروم لبامو گذاشتم روی لباش و شروع کردم به خوردن و مالیدن کسش اروم اروم دکمه شلوارشو باز کردم و زیپشو کشیدم پایین با صدای زیپ شلوارش کیرم بلند شد مثل سنگ سفت دستشو گرفتم و اروم گذاشتم روی کیرم لباشو گاز میگرفت وقتی دستمو بردم روی شرتش شرتش خیس خیس شده بود منم تا ده دقیقه فقط کسشو از روی شرت مالیدم و اونم کیرمو فشار میداد رفتم زیر پتو و اروم شلوارشو از پاش دراوردم دهنمو از روی شرته خیس گذاشتم روی کسش جوری که تمام قاچ کسش رفت توی دهنمو و باز زبونم محکم چوچولشو فشار میدادم و باهاش بازی میکردم اونم سرمو محکم به کسش فشار میداد و اه و ناله میکرد شرت قرمزشو که با پلیور قرمزش ست کرده بود یادم نمیره شلوارمو در اوردم و کیرمو از روی شرت گذاشتم روی کسش و هی بالا و پایین میبردم لباس بافتنیشو دادم بالا سینشو از بالای سوتینش اوردم بالا و شروع کردم به خوردن که دیدم یه دفعه تمام بدنش لرزید و شرتش خیلی خیس شد توی اون روز 7بار ارضا شدیم که اگه دوست داشتین بازم میزارم

نوشته: طاها جووون

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها