داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

سکس ناخواسته خانومم

سلام دوستان اول خودمو معرفی کنم بعد بریم سراغ داستان
بنده آرمین هستم ۲۵ سالمه ساکن استارا هستم من ۴ ساله ازدواج کردم و یه دختر ناناز دارم بنده ۱۸۴ قدمه فوتبالیست ناموفق بودم ینی استایلم خوب بود ولی فوتبالم بد به همین دلیل فوتبالو ول کردم

خب بریم سراغ داستان

سال ۹۶ بود یادمه اون موقع تازه ساندویچی باز کرده بودم از ازدواجمون ۲ ماه بود میگذشت زندگیمون خوب بود بنده خیلی حشری هستم شدیدا اونقدری که میتونم روزی سه بار سکس کنم چون تا حالا سکس تجربه نکردم

یروز از خواب بیدار شدم دیدم کابینتمون دربش شکسته و صاف وای نمیسته به خانومم گفتم خانومم گفت یه کابینت ساز بیار درستش کنه منم رفتم در به در کابینت ساز بگردم بعد پیدا نکردم شب که داشتم میومدم
شانسم یکیو دیدم مغازش باز بود رفتم داخل و جریانو توضیح دادم قرار شد بیاد و کابینتو درست کنه فردا پسره هم ۱۷۵ اینا فکر کنم قدش میشد و یکم لاغر بود با قیافه معمولی
بعد برگشتم خونه زنم گفتم به یکی گفتم فردا میاد زنم گفت چه خوب فقط زود بیاد درست کنه گفتم فردا ساعت ۱۰ صب میاد بعد رفتیم یه سکس جانانه کردیمو خوابیدیم زنمم بگم که اسمش منیره هست اصالتن روستا های استارا هستن
۱۷۳ قدشه یکم تو پره توپول نیست یه کوچولو تو پره و قیافه معمولی داره
ولی کونش عالیههه
صب شد که بیدار شدم دیدم ساعت ۱۱ بعد بیدار شدم برم تو پذیرای دیدم خانومم نشسته رو مبل داره با گوشیش ور میره کابینت سازه هم امده بود داشت کارشو انجام میداد
منم رفتم بهش کمی کمک کردم
بعد گفت که کابینتتون کلا باید عوض شه درست شدنی نیست منم سر در نمیوردم گفتم باشه تعویضش کن برداش کابینت خراب رو برد بعد زنم امد گفت اینو از کجا پیدا کردی گفتم از خیابان صاحلی گفت اها باشه منم گفتم چطور گفت هیچی همینجوری پرسیدم
بعد رفت تو اتاق خوابید منم رفتم سرکار که شب که امدم دیدم زنم داره کار انجام میده و اینکه یکم سکسی پوشیده بود لباس رفتم از پشت بغلش کردم اول گردنشو خوردم بعد شلوارشو در اوردم سوراخ کونشو زبون میزدم بعد بلند شدم کیرمو در اوردم گذاشتم دم سوراخش که خودش دولا شد اول یکمی خیسش کردم بعد فرستادم تو رفت تو داشتم تلمبه میزدم همینجوری داشتم تلمبه میزدم که زنم زانو زد کیرمو کرد دهنش ساک زد ابمو کامل قورت داد برگشت گفت امروز چه روزی بود منم خندیدم رفتم پذیرای نشستم داشتم چای میخوردم که شامو اوردبعد برگشت گفت کابینت کاره فردا میاد؟ گفتم اره چطور مگه گفت هیچی پرسیدم
دوباره برگشت گفت کارش فردا تموم میشه؟
گفتم اره گفت خداروشکر گفتم برا چی که یکم اولش هول شد بعد برگشت گفت هیچی کابینتمون درست میشه که هیچی نگفتم
بعد شام دوباره رفتیم تو تخت تو کونش تلمبه زدم ابمو کامل ریختم تو کونش
خیلی حشری بودم بعد فردا رفتم سرکار که شارژرم یادم رفته بود برگشتم خونه کلید داشتم درو باز کردم که دیدم زنم که تو اشپزخونه بوده یهو با سرعت رفت پذیرای منم خودمو به اون راه زدم دیدم که کابینت کاره داره کارشو انجام میده رفتم شارزرمو برداشتم بعد که خواستم برم زیر چشی نگاش کردم دیدم زنمو نگاه میکنه
بعد که رفتم خیلی فکرم درگیر بود یه زیر زمین داشتیم که از پذیراییه پنجره داشت که همه چیو میشد دید منم رفتم نگاه کنم که دیدم زنم داره صحبت میکنه صداش اروم بود ولی واضح میومد که میگفت خیلی پسطی که پسره گفت اینو باید اونروزی فکرشو میکردی که ولم کردی زنم گفت الان شوهر دارم چرا اصرار داری که باز سکس کنیم که یهو قفل کردم پسره گفت اگه نمیخای سکس کنیم
پس عکسای که از کونو کصت میفرستادی بهم قبل ازدواجت رو به شوهرت نشون میدم که زنم گفت لطفا نشون نده من نمیخام از شوهرم جدا شم فقط کارتو تموم کن برو
پسره گفت ببین من الا حشرم بالا زده برام مهم نیست خیانت میکنی چیکار میکنی من فقط اون کصو کونتو که تا حالا دستمم بهش نخورده بود رو میخام یکی کنم زنم گریه کرد بعد رفت نشست رو زمین پسره امد جلوش کیرشو در اورد که کیر معمولی داشت به زنم گفت بخور زنم اشکاشو پاک مرد گفت انشالله همین بلا سر زن بچه خودتم بیاد بعد برگشت ساک زد براش همینجوری ساک میزد براش که پسره هم موهاشو گرفته بود داشت تو دهنش تلمبه میزد زنم گفت بسه حالم بهم خورد پسره رفت یه بالشت بیاره که نتونست پیدا کنه به زنم گفت که اونم رفت از اتاقمون یکی اورد گذاشت زیر کونش که کونش بالا بیاد پسره گفت من همین کونو میخاستم بکنم اووووف زنم گفت گمشو کارتو زود بکن حالم ازت بهم میخوره پسره اولش کونشو لیس زد زعد زبونشو تو کونش بازی میداد تو کونش که زنمم دیدم چشاشو بسته داره منتظره پسره کارشو تموم کنه
بعد پسره برگشت کیرشو خیس کرد گذشتت دم سوراخ زنم کرد که زنم دیدم دردش گرفت داشت زمینو چنگ میزد از درد بعد پسره کیرشو در اورد دوباره با سر کیرش رو سوراخش بازی میداد میمالوند دم سوراخ کونش که سرشو کرد دوباره در اورد دوباره سرشو کرد تو بعد همینجوری ادامه داد بعد کامل کرد تو اروم تلمبه میزد بعد تلمبه هاشو محکم تر میکرد محکم میکوبید توش بعد زنم که چشاشو بسته بود اینبار داشت لب پاینیشو گاز میگرفت پسره همینجوری داشت تلمبه میزد منم از حرص نمیدونستم چی بگم بعد پسره ابشو کامل ریخت تو کون زنم زنمم برگشت کیرشو کرد دهنش یکم براش خورد بعد پسره بلند شد گفت بهترین سکس عمرم بود زنم گفت اخریشم بود میتونی گم شی که دیدم پسره رفت لباسشو پوشید که بره بعد وسایلاشو جم کردو رفت
بعد منم منتظر موندم پسره بره بعد بلافاصله منم رفتم خونه درو اروم باز کردم دیدم زنم به پاینن دراز کشیده حواسش نبود من امدم داشت گریه میکردو به خودش فحش میداد بهش گفتم بلند شو
زنم یهو جا خورد چشاش چهار تا شد
گفتم فهمیدم چیشده همه چیم شنیدم میخام از دهنت بشنوم که قضیه چیه پسره چرا عکس اندامتو فرستادی بعد برگشت توضیح داد که پسره قبلا دوس پسرش بوده و بیرون اینا بعد برگشت گفت که سکس نداشتیم ولی سکس چت داشتیم بیرون رفتنیم فقط در حد دست گرفتن بود و پسره هم چون یبار کتکم زد دیگه کلا مسدودش کردمو کلا کات کردم بعد سیمکارتمو عوض کردم دیگه ندیدمش
بعد برگشتم گفتم پس تقصیر من بوده که اونو پیدا کردم که باعث شه تو مجبوری باهاش سکس کنی زنم گفت اره بعد گفتم خب میتونستی بهم بگی خب چرا نگفتی گفت ترسیدم از دستت بدم منم گفتم این همه باهم رل بودیم نامزد شدیم الانم زنمی ینی یزره هم منو نشناختی تو که دلم مهربونه من اول طرفمو درک میکنم بعد زنم گفت اره ولی خب باز ترسیدم بعدشم من نمیدونستم واکنش تو چیه ترسیدم طلاقم بدی گفتم نترس بی وجدان نیستم بخاطر این ولت کنم بغلش کردم گفتم تو منو ببخش که اون بی وجودو اوردم زنم گفت اخه نو چه تقصیری داری چه میدونستی کیه گفتم اره تقصیر من بوده ببخشید زنم گفت تو مقصر نیستی مقصر منم که با اون اشنا شدم کلا بعد گفتم اروم باش زندگی من اروم باش من کنارتم که دیدم یهو گریه کرد کلا گونه هاش خیس خیس بود بعد بردمش رو تخت که تو بغلم خوابید بعد اون روز بهترین زندگیمون بود ینی رابطمون بهتر شده بود بهم قول دادیم بهم دروغ نگیم هر اتفاقی افتاد به هم دیگه بگیم بعد اون یه قولیم دادیم که اون اتفاقو دیگه هیچوقت به یاد نیاریم فراموش بشه
بعد یسال اون موقع یه دخترمون به دنیا امد که زندگیمون عالی تر شدتا الانم بهترین زندگیمونو داریم
ببخشیدا فقط خواستم داستانمو مطرح کنم که داستان زندگی خودمو تو این سایت داشته باشم خوشحال شدم از اینکه داستانمو نوشتم
اگرم فحش دادید فدای چشاتون

نوشته: آرمین

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها