داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

سکس با زن شریکم

سلام دوستان می خوام خاطره خودمو براتون تعریف کنم من اسمم علی 25 سال سن دارم تو یکی از شهرستان های جنوب غربی کشور زندگی می کنم یه شریک دارم 35 سال سنشه واسه بدبختی اعتیاد داره یه زن داره زنشم فکر کنم چند سالی از خودش کوچیکتره اسمش شیداست شیدا یه اندام فوق العاده حشری کننده هم قیافش هم لباسایی که می پوشه هر مردی رو به طرف خودش جذب می کنه حدود یه سال و نیم پیش که با شریکم مغازه گذاشتیم من از اول نمی دونستم که معتاده تا اینکه یه چند ماهی گذشت تا یه روز یه شماره ایرانسل بهم زنگ زد گوشی رو برداشتم یه خانم بود گفتم بفرمایید گفت که شیدام زن علی منم بعد از احوال پرسی گفتم در خدمتم گفت که علی مغازه میاد گفتم اره گه گاهی میاد گفت زیاد ازت پول می گیره گفتم تا حدودی اره گفت امروز اموده واسه پول گفتم اره گفت بیشعور گفت پول ندارم گفتم مشکل چیه گفت علی اعتیاد داره اصلا خیلی بد اخلاق شده هر وقت میگم پول میگه ندارم از این حرفا خلاصه حرفمون تموم شد قطع کرد منم شمارشو ذخیره کردم یه روز توی تلگرام دیدم نوشتم شیدا عکس یه زن بود اصلا یادم رفته بود شماره اونو دارم وقتی عکس پروفایلشو باز کردم اوه چه چیزی بود خلاصه منم چند دفعه براش پیام فرستادم ر مورد علی حرف می زدیم کم کم حرفو کشوندم به مسایل زناشویی اونم گفت که اصلا از وقتی ازدواج کردن اصلا راضی نیست منم یه چند هفته حرف زدیم بهش پیشنهاد دوستی دادم اول نه گفت بالاخره بعد چند روز جورش کردم قرار گذاشتم که فردا با ماشین میرم دنبالش یه دوری می زنیم گفتم به یه بهانه ای بیا بیرون اونم قبول کرد فردا یه تیپ فوق العاده زده بود منم با دیدنش کف کردم خلاصه یه چند دفعه همینطوری با ماشین گشت زدیم فکر کنم یه ماهی بیشتر گذشته بود که پیشنهاد سکس بهش دادم اولش خیلی ناراحت شد بعدا قبول کرد ولی مشکلمون جا بود که هیچکدوممون نداشتیم یه دو هفته ای همینطوری علاف دنبال جا تا علی برای خرید جنس برای مغازه گفت که اون میره تهران منم فوری به شیدا پیام دادم که جا جور شد علی روز جمعه راه افتاد که شنبه اول وقت تهران باشه منم شب جمعه خانوادم رفته بودن خونه یکی از اقوام تا صبح نر نمی گشتن قبلا جا نداشتیم الان دو جا خالی بود شیدا گفت که بیا خونه ما تختم داریم منم قبول کردم تلفن خونمونو دایرکت کردم رو موبایلم تا اگه زنگ زدن نگن خونه نبودی منم یه دوش گرفتم اسپری تاخیریممم با خودم بردم رفتم خونه علی رفتم وای خدا این شیدا چیکار کرده بود یه شورت یه سینه بند سیاه توری یه جوراب شلواری با یه کفش پاشنه بلند یه بدن سفید وقتی رسیدم ساعت نه بود از ساعت نه تا یک و دو شب فقط داشتم اونو می کردم هی هردومون راحت می شدیم باز شروع می کردیم ازش سیر نمی شدم ای عجب کس تنگی داشت از کونم می کردمش دیگه شب هر دومون رو تخت همینطوری خوابمون برد صبح که پاشدیم بازم کردمش بعد یه دوش گرفتیم و لباسامون پوشیدیم شیدا بیچاره می گفت از وقتی زن علیه همچین سکسی نداشته صبح بعد رفتم مغازه بعد اون شب فقط یه چند بار در حد مالش تو ماشین با هم بودیم امیدوارم خوشتون امده باشه.
نوشته: علی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها