دکتر پدرام (۳)

…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه

سلام مجدد سینا هستم و ادامه ماجرای:
خب من بعد از اینکه از محل کارم مرخصی گرفتم به بهانه بیماری زنم برگشتم خونه و راستش نمیدونستم باید چطوری خودمو کنترل کنم که مینو نفهمه که سکسشو با پدرام دیدم . هرجوری بود خودمو عادی نشون میدادم وقتی مینو در را برام باز کرد دوباره همه اون صحنه های سکسش از جلوی چشم رد شد . مینو با لبخند همیشگیش بهم سلام کرد و گفت چی شده زود اومدی خونه ؟ در حالیکه خیلی هم زود نبود عصر بود فقط دو ساعت زودتر اومده بودم منم بهش سلام کردم و گفتم چی شد دکتر پدرام اومد برای ماساژ درمانیت؟مینو هم گفت اره عزیزم اومد چقدر هم دستش شفاست اصلا هیچ دردی دیگه ندارم منم گفتم عه چه جالب دستش درد نکنه خب بگو ببینم ماساژ درمانیت چطور بود ؟مینو هم بهم گفت حالا بیا تو بزار عرقت خشک بشه بعدا برات تعریف میکنم منم میدونستم همه ماجرا را ولی میخواستم ببینم زنم خودش چی میگه ؟میگه سکس کردن یا نه ؟بعد رفتم و دست و صورتمو شستم و اومدم نشستم و گفتم خب مینو خانم یه چائی بیار و بشین تعریف کن ببینم بین تو پدرام خان چی گذشت ؟مینو هم مثلا خودشو برام لوس بکنه گفت عه سینا مگه قرار بود چی بگذره بینمون ؟ خب اومد یه ماساژی بهم داد و رفت ، گفتم خب دوست دارم بازم برام تعریف کنی اخه اون پدرامی که من توی مطب دیدم و داشت جلوی چشم زنمو میمالید و سینه هاشو نیشگون میگرفت بعید میدونم باهات تنها شده کاری نکرده باشه ، مینو هم خندید و گفت نه کاری نکرد ماساژم داد ولی ببینم انگار تو هم بدت نمیومد که کاری کنه نه کلک؟ اینطوری میخواست زمینه سازی کنه که فردا جلوم کس بده . منم گفتم منکه بهت میگم یکی را بیارم بهش بدی خودت قبول نمیکردی حالا هم نمیدونم اون یارو باهات سکس کرده یا نه ؟ همینو میخوام بدوم منکه اگر نمیخواستم میموندم خونه و نمیزاشتم باهاش تنها بشی حالا مثل دختر خوب بیا بشین همه را برام مو به مو تعریف کن من که میدونم هیچ مردی نمیتونه با تو تنها بشه و کاری نکنه مخصوصا اون پدرام که داشت جلوی چشم میمالیدتت ، مینو هم اومد نشست کنارم و اول گفت اگه بهت بگم ناراحت نمیشی ازم؟ چون راستش وسطای ماساژ بود که داشت پائین کمرم و روی باسنم و بین رونهامو ماساژ میداد که دیگه هردومون حالی به حالی شدیم نمیدونم چی شد که دیدم داره تو کسم تلمبه میزنه منم زیرش دارم اه و ناله میکنم منم خندیدم و گفتم واقعا کردتت؟مینو هم مثلا خجالت بکشه سرشو انداخت پائین و گفت اره دیگه میدونی که منم چقدر حشریم یکی منو دستمالی کنه زود داغ میشم و کسم مورمور میشه دلم سکس میخواد ، منم مینو را بغلش کردم و گفتم میدونم عشقم میدونم بعد مینو گفت ناراحت شدی عزیزم ؟گفتم هم اره هم نه بعد گفتم توکه میدونستی من چقدر دلم میخواست کس دادنتو ببینم چرا پس یواشکی بهش دادی ؟ دلم میخواست جلوی خودم بکندت و منم ببینم و کیف کنم ، مینو هم خندید و گفت خب اگر واقعا ناراحت نیستی فردا هم قراره بیاد ماساژ بده منم گفتم یعنی بکندت دیگه چون فکر نمیکنم ماساژی در کار بوده مینو هم گفت عه اذیت نکن دیگه قراره بیاد میتونی بمونی ؟ بمون و ببین . گفتم باشه میمونم عشقم وای که چقدر دیونتم عزیزم تو مال خودمی خانمی مینو هم خودشو بهم چسبوند و با هم لب تو لب شدیم بعد بهم گفت اجازه بده بهش بگم که فردا قرارمون یادش نره منم گفتم والا فکر نمیکنم یادش بره ولی باشه برو بهش بگو مینو هم رفت و یه پیامک برای پدرام فرستاد گفتم چی بهش گفتی مینو گفت بهش گفتم فردا شوهرمم خونه هست منم خندیدم به مینو گفتم خب میگفتی که فردا باید جلوی شوهرم بکنیم ، مینو هم خندید و هیچی نگفت من گفتم بیا بگو ببینم کیرش چقدر بود چطور کردتت خوشت اومد کیف کردی ؟مینو هم نشست تقریبا نصف چیزی که اتفاق افتاده بود را برام تعریف کرد و از اینکه پدرام ازش خواسته و قول گرفته که باهاش گنگ بنگ بزنند چیزی نگفت ولی خودم همه ماجرا را میدونستم و به روش نیاوردم همینکه به ارزوم رسیده بودم خیلی عالی بود حالا دیگه مینو هم روش باز شده بود . شب موقع خوابیدن مینو را بغلش کردم تن لختشو میبوسیدم و میخوردم مینو گفت عشقم میشه نکنی ؟ گفتم چرا ؟ گفت بزار حسم برای فردا کامل باشه الان منو بکنی دیگه شاید فردا نشه جلوت کس بدما خود دانی ، منم خندیدم گفتم پس من کی بکنمت عشقم ؟گفت حالا بزار یکمی با پدرام حال کنیم توکه هر وقت عشقت بکشه میتونی بکنی منم گفتم پس خانمی هوس مردای جدید کرده ؟ آره؟ مینو هم خندید گفت خب خودتم همش زیر گوشم از کیر مردای دیگه تعریف میکردی هی میگفتی دوست دارم زیر کیر مردای بکن کس بدی و اونا برام کس زنمو بکنند مگه همینارو موقع سکس بهم نمیکفتی خب بیا الان یکی هست که دیگه پس بزار منم حسم باهاش خوب باشه خب منم گفتم باشه عشقم فقط بزار یکمی کس نازتو ببوسم بخورمش مینو هم گفت فقط یکم ها چون اگر بیشتر بخوریش ارضا میشم و حس و حالم برای فردا میپره منم گفتم قربون زن ناز و خوشگلم بشم و بعد کس مینو را که صبح حسابی گائیده شده بود را میبوسیدمش و کیف میکردم و به اون صحنه های سکسشون فکر میکردم و اینکه قرار دیگه منم موقع سکسشون حاضر باشم وای نمیدونید چه لذتی داره وقتی میدونی قراره زنت با یکی سکس کنه اینو فقط اونائی درک میکنند که انجامش دادن . خلاصه منم خیلی کس مینو را نخوردم فقط یکمی زبون زدم و چوچولشو مکیدم بعد یه لب از زنم گرفتم و گفتم بخواب عشقم فکر کنم فردا باید خیلی فعالیت کنی ؟مینو هم گفت وای از دست تو سینا تو هم بگیر بخواب به این چیزا فکر نکن منم گفتم باشه تو بخواب منم میخوابم مینو هم روشو اونور کرد و پشتش به من بود و گرفت خوابید اصلا انگار نه انگار که امروز با پدرام چکارها که نکردن منم خوابم نمیبرد و بازم هندزفری زدم به گوشیم و فیلم سکس زنمو تماشا کردم و با دیدنش بینهایت حال میکردم تا بلاخره منم خوابیدم و صبح بازم با الارم گوشیم بیدار شدم ولی اینبار دیگه قرار نبود برم سرکار گرفتم یکمی دیگه خوابیدم تا 8 صبح بود که بلند شدم مینو هم را بیدارش کردم گفتم عشقم بلندشو قرار داریم یادت که نرفته مینو بیدار شد گفت چی نرفتی سرکار گفتم نه عشقم مگه یادت نیست امروز با پدارم قرار داریم مینو گفت وای اره بعد بلند شد منم صبحونه اماده کردم و خوردیم و منتظر اومدن پدرام بودیم . هردومون یه لبخندی روی لبهامون بود و میدونستیم منتظر کی و چی هستیم . پدارم زنگ واحدمون را ساعت نه و نیم زد و من از پشت ایفون بهش سلام کردم اونم سلام کرد و اومد بالا و در را براش باز کردم از اینکه میدید من خونه هستم مثلا یکمی میخواست جانب احترام منو نگه داره و گفتم خوش امدید دکتر بفرمائید اونم اومد داخل و گفت امروز موندین خونه نرفتید سر کار منم گفتم نه دیگه مینو مگه بهتون خبر نداد من خونه میمونم پدرامم گفت چرا گفت گفت . توی دلم گفتم کسکش دیروز داشتی زنمو جر میدادی راحت بودی امروز ببینم مثل دیروز میتونی جرش بدی ؟ بعد مینو هم با لباس خوابش مثل دیروز ولی دیگه بدون شورت بود راستش وقتی با هم خوابیده بودیم شورت پاش بود ولی تا پدرام بیاد بالا رفته بود شورتشو دراورده بود . مینو اومد جلو با پدرام سلام و روبوسی کرد پدرامم که دید زنم لخت اومده یه نگاهی به من کرد و خندید . توی دلم گفتم اره بخند عوضی داری کس مفتی میکنی باید خوشحال باشی . بعد مینو گفت خیلی خوش اودین دکتر پدرامم گفت دیروز چطور بود ماساژ فکر کنم خیلی بهتون کمک کرده درسته ؟مینو هم گفت وای اره دیروز که خیلی خوب بود امروز هم مثل دیروز قرار ماساژم بدین پدرامم گفت البته عزیزم بعد پدرام رو کرد به من و گفت اجاز هست اقا سینا ؟ منم گفتم حتما اقای دکتر اجازه ما هم دست شماست بعد به مینو گفت عزیزم برو همون پتو را بیار و بنداز تا شروع کنیم مینو هم رفت و همون پتوی دیروزی را اورد و پهنش کرد پدارمم گفت خب خانم دراز بکش تا ماساژت بدم مینو هم که فقط لباس خوابش تنش بود و زیر کاملا لخت بود دمر دراز کشید وای دیدن بدن لخت مینو زیر لباس خواب واقعا ادمو حشری میکرد دیدن اون کون اون رونهای زیبا و تو پر اون ساق پای خوردنیش کمر و شونه های زیباش منو حالی به حالی کرده بود میدونستم پدرام هم عین منه و داره میمیره که بپره رو کون زنم و بکندش . پدرام هم نشست کنار مینو تا میخواست شروع کنه گفتم اقا پدرام ؟گفت بله اقا سینا چیزی شده گفتم خب بهتر نیست شما هم لباسهاتون را دربیارید تا یه موقع لکی چیزی نشه پدرامم گفت اره خب خیلی خوبه مرسی بعد اول پیرهنشو دراورد من گفتم خانمم که لخته بهتره شما هم لخت بشید نه پدرامم خندید گفت قربون دهنت سینا جون باشه بعد شلوارشو هم دراورد و شورتش پاش بود کیرش داشت شق میشد با دیدن کون مینو بازم نشست کنار مینو و با دستاش شروع کرد مثلا داشت کمر مینو را ماساژ میداد هی دستشو از روی لباس خوابش روی تنش میکشید بعد گفت اقا سینا فکر کنم بهتر باشه خانم لباسشو دربیاره منم گفتم عزیزم دکتر میگه لباست مزاحمه درش بیار مینو گفت دکتر جون خودت زحمتشو میکشی پدرامم دست انداخت از پائین لباسش گرفت و از سرش دراوردش دیگه زنم لخت مادر زاد دمر زیر دست پدرام خوابیده بود منم که شق کرده بودم پدرام هی تن زنمو میمالید و هی به من نگاه میکرد ببینه عکس العملم چیه منم با لبخندی بهش جواب میدادم پدرام دیگه رفت روی کون مینو و داشت کونشو میماید هی لپهای کون زنمو از هم بازشون میکرد میمالیدشون قشنگ جوری از بازشون میکرد که سوراخ کونش دیده بشه به مینو میگفت خوبه عزیزم دردی که نداری مینو هم داشت کیف میکرد و میگفت نه دکتر بمال بمال پدارمم دیگه کاری به کمرش نداشت و هی رونهاشو لای کونشو میمالید بعد دیگه مینو حسابی حشری شده بود بهش گفت کسمو بمال دکتر جون کسمو بمال پدرام یه نگاهی به من کرد منم به علامت تائید سرمو تکون دادم پدرامم شروع کرد مالید کس زنم مینو هم اه و اوه میکرد هی کس و کونشو میاورد بالا تا پدرام بتونه حسابی کسشو بماله بعد پدرام به مینو گفت قمبل کن مینو هم براش قمبل کرد و پدرام نشست پشت کس کون زنم و دهنشو چسبوند به کس و کونش و شروع کرد لیسیدن کس و کون زنم مینو هم همش ناله میکرد منم از دیدن زنم و پدرام کیف میکردم رفتم پشت سر پدرام و شورتشو گرفتم کشیدم پائین پدرامم منو دید خندید گفت کس و کون زنت حرف نداره منم گفتم ممنون دکتر قبلتو نداره پدرامم گفت جون اجازه بدی یه حال خوبی بهش بدم ؟گفتم اختیار داری بفرمائید پدرامم گفت بشین ببین زنتو برات چطوری میکنم کیف کن منم نشستم رو مبل و اون دوتا با هم مشغول شدن پدرام حسابی کس مینو رو براش خورد کیرشو گرفت و از پشت محکم زد تو کس زنم و مینو از درد جیغ زد پدرام گفت وای درد اومد عزیزم ؟مینو هم گفت اره خب کیرت خیلی کلفته پدرام هی به من نگاه میکرد و اروم اروم تو کس زنم تلمبه میزد و کم کم هی تندترش میکرد مینو هم مدام اه و ناله میکرد بعد کیرشو دراورد و به مینو گفت بخوابه و مینو طاق باز دراز کشید و پدرام از رورو کرد تو کسش و تند تند میکردش و ازش لب میگرفت خوب حدودا ده دقیقه ای هم از روبرو کس زنمو گائید برگشت بهم گفت واقعا خوب کسی گیرت اومده قدرشو بدون کس و کونش حرف نداره منم از تعرف پدرام تشکر کردم بعد پدرام کیرشو کرد دهن زنم و مثل دیروز بازم موهای زنمو گرفته بود داشت دهنشو میگائید همینطوری که کیرشو تو دهنم زنم تلمبه میزد روکرد به من و گفت نباید با زن خیلی ملایم رفتار کنی باید گاهی هم شن ترتیبشو بدی تا حض کنه ببین زنتو چطوری داره دهنش گائیده میشه تو میتونی اینطوری زنتو بکنی؟گفتم نه دکتر اونم خندید و گفت میدونستم سینا جون که تو هیچ وقت نتونستی زنتو کامل ارضاش کنی بعد از دهنش دراورد مینو را به پهلو خوابوند و از پشت دوبار گذاشت تو کسش و داشت سینه های مینو را میچلوند مینو همش داد و هوار میزد هم از کسش که حسابی داشت جر میخورد هم از درد سینه هاش که توی دستای پدرام چلونده میشد گاهی هم مینو بهم نگاه میکرد ولی حس زنو شوهری از نگاهش نمیگرفتم انگار داشتم یه فیلم پورن زنده تماشا میکردم و زنم هنر پیشه زنه فیلم هست . پدرام هر مدلی که دوست داشت جلوی چشم زنمو گائید اخرشم مینو قمبل کرده بود و پدرام روی پهاش بصورت خیمه زده روی کسش داشت میگائیدش که بدجور میزد تو کس زنم مینو از شدت شهوت داد میزد و میگفت جرم بده جرم بده کسممممموو جر بده اخ وای جون بلند بلند داد میزد و میگفت پدرام کسمممموو جر بده که پدرامم داشت ارضا میشد که کیرشو تا بیخ کرد تو کس زنم تو کسش ارضا شد و همه ابشو ریخت تو کس مینو ولی کیرشو در نمیاورد هی رو کسش فشار میداد اه میکشید بعدش کیرشو کشید بیرون و خوابید زمین مینو هم که خسته شده بود دمر خوابید زمین منم که تو شورتم ابم اومده بود وقتی پدرام تو کس زنم ارضا شده بود هر سه تائیمون ارضا شده بودیم . یکمی بی حس و حال بودم که پدرام منو صدا کرد گفت بیا کس زنتو ببین چطوری برات گائیدمش حض کن منم رفتم پیششون و پدرام لای کون و کس زنمو گرفت و از بازش کرد وای کس مینو از صورتی کمرنگ به صورتی مایل به قرمز تبدیل شده بود پدرام گفت خوشت میاد سینا جون دوست داری زنتو بیشتر از جنده اش کنم میدونستم میخاد چی بگه گفتم یعنی چی بیشتر از این اونم خندید و گفت زنت میتونه همزمان به سه نفر کس و کون بده البته اول خودم باید راه کونشو براش باز کنم بعد با دوستام حسابی به زنت حال میدیم خوبه نه ؟منم گفتم اره خوبه ولی زنم میتونه تحمل کنه اونم خندید و گفت اره عزیزم چرا نتونه ؟بعد گفت امروز از کون هم میکنمش دو سه روز مدام از کس و کون میکنمش تا دیگه راهش برای کیرهای مختلف باز بشه گفتم یعنی گنگ بنگ میخواهید بکنید پدرامم گفت اخ قربون ادم چیز فهم اونقدرها هم که نشون میدی اوسکل نیستی منم خندیدم گفتم نه اوسکل نیستم خودمم دوست دارم زنم حسابی به مردای دیگه کس و کون بده بعد پدرام گفت ببین ابم چطوری داره از کس زنت میاد بیرون منم دیدم کس مینو لاش پره اب منی هست به مینو گفتم عشقم برگرد مینو هم برگشت طاق باز خوابید رفتم لای پاهاش بالای کسشو بوسیدم مینو گفت چکار میکنی سینا گفتم تو کاریت نباشه عشقم بعد جلوی پدرام زبونمو کردم تو کس پر از منی زنم و داشتم آب منی پدرام و از کس زنم میخوردم و کس زنمو میلیسیدم مینو میخواست جلومو بگیره گفتم عزیزم بزار کارمو بکنم دلم میخاد اب بکنتو بخورم دوست دارم مینو هم دیگه مانع نشد پدرامم میخندید و میگفت ایولا ایولا دمت گرم افرین سینا جون بلیس کس زنتو بلیس ابمو بلیس برات خوبه و میخندید منم حسابی هرچی منی تو کس زنم بود لیسیدم و خوردم . واقعا چه مزه با حالی هم داشت مخلوطی از منی و آب کس با هم قاطی بود و همشو خوردم کس مینو را تر تمیزش کردم انگار اصلا آب منی توش نریختن . پدرام که دید من چقدر بیغیرتم گفت بیا کیرمو ساک بزن سینا جون تو واقعا مرد خوبی هستی منو دوستام همیشه دوست داشتیم یکی مثل تورا پیدا کنیم که خودت اومدی مطبم و زنتو دادی بهم ، منم کیر کلفت و بزرگ پدرام را کردم دهنم و براش ساک میزدم خیلی کیف داشت کیرش همه ی دهنمو پر کرده بود اونم تو دهنم تلمبه میزد و میخندید و ناله میکرد بعد صدای ناله های مینو را شنیدم و دیدم پدرام دوتا انگشت وسطشو کرده تو کس مینو و داره با دستش کس مینو را میکنه هرچی بگم چقدر لذت میبردم کم گفتم یه چند دقیقه ای من ساک میزدم و پدرام با کس زنم بازی میکرد و بعد پدرام گفت بسه دیگه و به مینو گفت قبمل کنه مینو م قمبل کرد براش به من هم گفت سوراخ کون زنتو خوب بلیس میخام بکنمش منم دهنمو پسبوندم به سوراخ کون مینو و هی لیسش میزدم زبونمو میکردم تو کونش ( خودم با مینو از کون سکس کرده بودیم ولی کیر پدرام خیلی کلفتر از کیر من بود ) مینو ناله میکرد پدرامم رفت جلو کیرشو کرد دهن مینو تا حسابی تف مالیش کنه مینو هم همینکارو کرد و اومد پشت مینو رو زانو بود منو زد کنار و سر کیرشو گذاشت دم سوراخ کون زنم هی فشار میداد بره تو ولی سوراخ مینو تنگتر از اونی بود که کیر به این کلفتی راحت بره توش هی مینو میرفت جلو و اخخخ اخخخ میکرد و پدرام میکشیدش عقب هی فشار میداد رو سوراخش ولی تو نمیرفت مینو هی میگفت اخ پدرام نمیره تورو خدا نکن دردم میگیره پدرامم با حرص و عصبانیت هی کیرشو رو کون زنم فشار میداد و میگفت جنده خفه شو مینو هم هی اه و ناله میکرد ولی معلوم بود درد هم میکشه پدرام گفت سینا برو وازلین بیار من تا این کون و نکنم ولش نمیکنم منم رفتم از کشو میز توالت وازلین اوردم پدرام کیرشو اورد جلوم گفت چربش کن کسکش میخام کون زنتو بگام میخام کونشو افتتاح کنم برات خیلی عصبانی به نظر میرسید منم حسابی کیرشو چربش کردم و کیرشو میمالیدم گفت خودت بزار دم سوراخ کون زنت و گفت کاش مردای مثل تو زیاد بودن . منم کله کیرشو گذاشتم روی سوراخ مینو ، مینو برگشت گفت تورو خدا یواش بکن پدرامم خندید و گفت تو قرار از این به بعد حسابی گائیده بشی عزیزم دیگه یواش و این حرفها نداریم امروز را تحمل کن دیگه برات عادت میشه جنده کوچولوی من ماها حالا حالا ها باهات کار داریم خوشگلم این سینای کسکش هم دمش گرم خوب شوهریه برات . و دوباره هی کیرشو فشار میداد تو سوراخ مینو که کله کیرش بلاخره رفت داخل که مینو جیغش رفت هوا و پدرام گرفتش در نره دلم برای مینو سوخت ولی دیگه باید این راه را میرفت چون خودشم دوست داشت که کس و کون بده . پدرام که کله کیرشو کرده بود تو کون زنم با یه هول دیگه نصف کیرشو کرد داخل مینو بدبخت هوار میزد و داد میکشید و میگفت اااااااییییی جججرررر خوردم جججرررر خوردم قشنگ صداش توی خونه میپیجید پدرام هم با یه فشار دیگه همه کیرشو چپوند تو کونم زنم بعد بلند میخندید مینو زار میزد و هوار میزد پدرام میخندید به من گفت نگران نباش چیزیش نیست یکمی درد میکشه بعدش ببین زنت چه جنده ای میشه منم خندیدم ولی خب نگران مینو هم بودم . پدرام کیرشو تا ته کرده بود تو کون زنم و نگه داشته بود مینو یکمی داد و بیداد کرد پدرام کونشو نگه داشته بود نره جلو تا اینکه بلاخره کم کم شروع کرد تو کونش تلمبه زدن از مینو فحش و هوار زدن از پدرام تلمبه زدن سرعت دادن تا اینکه دیگه مینو تقریبا انگار درد براش عادی شده بود و اروم اه اه میکرد پدرامم حسابی کیرشو تا نصف میکشید و عقب و محکم میکرد تو کونش مینو هم بلندتر ناله میکرد نمیدونم چند دقیقه داشت کون زنمو میگائید که دیگه مینو انگار داشت از گشادی کونش لذت میبرد هی میگفت اخخخ وای جووونن ای بکن کسکش بکن گشادم کردی جرم دادی پدرامم میخندید و محکم میکردش دیگه شدت تلمبه هاش زیادتر شده بود صدای برخورد بدنهاشون شلپ شلپ شلپ کل خونه را پر کرده بود هم مینو هم پدارم بلند اه و ناله میکردن تا اینکه پدرام برای دومین بار داشت ارضا میشد و دیگه تند تند تو کون زنم تلمبه زد و زد و زد یه نعره ای کشید و کیرشو تا بیخ تو کونش نگهداشت و نفس نفس میزد خیس عرق شده بود بیشرف برای یکی دو دقیقه کیرش تو کون مینو بود بعد کشید بیرون وای سوراخ کون مینو دیدن داشت به قطر شش هفت سانتی متر گشاد باز مونده بود دور سوراخش کال قرمز شده بود اولین بار بود داخل کونشو میدیدم اب منی های پدرام از سوراخ گشاد زنم سرازیر میشد و میرفت لای جاک کسش و میریخت روی پتو منم محو تماشای سوراخ کون زنم بودم که کم کم داشت سعی میکرد بسته بشه و به زور مینو میخواست کونشو جمع کنه هی ناله میزد و میگفت کسکش جر خوردم جر خوردم . مینو هم انگار دیگه نائی براش نمونده بود دمر خوابید رو پتو ولی هی کونش میلرزید و ناله میزد نمیدونستم باید چی بگم وچکار کنم فقط نگاهشون میکردم بعد پدرام بلند شد به من گفت نترس بابا کونش چیزیش نمیشه من زنهائی را گائیدم که از مینو جون لاغرتر بودن و چیزیشون شده مینو جون که یکمی روش کار کنیم آماده آماده هست یه امروز یکمی براش سخت میگذره ولی باور کن بعدش هی بهم زنگ میزنه تا بیائیم و بکنیمش منم گفتم مگه امروز بازم میخواهی کونش بزاری پدرام خندید و گفت اره سینا جون امروز دردش دیگه براش خیلی کم میشه بعد پرسید ببینم تو مگه تا حالا زنتو از کون نکرده بودی گفتم چرا کردم ولی زیاد نبوده گاهی وقتا میکردم بازم خندید و گفت کونش لعنتی خیلی تنگه امروز درستش میکنم بعد یه سیلی زد در کون مینو و کونشو بوسید گفت مینو جون مگه دوست نداری گنگ بنگ بزنیم باهات پس یکمی دردشو تحمل کن عزیزم مینو هم سرشو بلند کرد از درد صورتش یکمی اخمو بود ولی به زور خندید و گفت لامصب خیلی درد داشتم نمیشد یکمی یواشتر بکنی منکه بهت قول داده بودم یکمی کمتر وحشی بازی درمیاوردی پدرامم خندید و گفت ببخشید عزیزم ولی باور کن این به نفعته پس فردا زیر کیر سه نفر میخواهی کس و کون بدی خب اونجا کمتر درد میکشی بهتر نیست عزیزم ؟ مینو هم خندید و گفت باشه پدرام جون هرچی تو بگی عشقم . توی دلم گفتم ببین چه دل و قلوه ای به هم میدن عشقم ؟عزیزم ؟ بعد پدرام بهم گفت سوراخ کونشو ببین منم لای کون زنمو باز کردم دیدم کامل جمع شده فقط کمی قرمز شده و لای چروکهای سوراخش اب منی سفید جمع شده پدرام گفت نمیخواهی مزه مزه کنی ؟منم زبونمو کشیدم روی سوراخ کون زنم داشتم آب منی پدرامو که از کون زنم بیرون زده بود میلیسیدم هرچی میلیسیدم بیشتر کیف میکردم زبونمو میکردم تو کون مینو پدرام به مینو گفت قمبل کن و زور بزن ابمو بده بیرون تا شوهر جونت ابمو نوش جون کنه نمیبینه بدبخت داره له له میزنه تشنشه بهش اب بد مینو هم قمبل کرد هی زور میزد با هر بار زور زدن سوراخ کونش مثل غنجه ای میشکوفه میزد بیرون و اب منی میریخت بیرون منم سریع میلیسیدم میخوردمش گاهی هم همراه با منی میگوزید و اب منی پرتاب میشد توی صورتم نمیدونم کسی این تجربه را داره یا نه ولی برای من که بینهایت لذت بخش بود هر کی هم هرچی دوست داره بگه عیبی نداره . خلاصه مینو خانم هرچی اب منی بود با زور از کونش داد بیرون منم نوش جان کردم حسابی سوراخ کونشو که تقریبا عدی شده بود میبوسیدم و میلیسیدم پدرام گفت دیدی چیزیش نمیشه الکی میترسیدین گفتم اره انگار زودی بسته شد اخه خیلی گشاد مونده بود ترسیدم بسته نشه پدرام بلند خندید و گفت نه بابا بسته میشه چند روز کون نده تنگ هم میشه تو هم بکنیش برات تنگه نترس پسر . خب برای اینکه زیاد طولانی نشه دیگه سری دوم سکس پدرام و مینو را نمیویسم چون همش همون کارهائی بود که الان خوندین فقط تنها تفاوتش این بود که مینو خانم سری دوم از کون دادن و گائیده شدن کونش خیلی بیشتر لذت میبرد و دردش کمتر بود و هی میگفت اخ جون وای کونمو بکن عشقم جرم بده عزیزم قربون کیرت بشم پدرامم میگفت میبرمت با دوستام حسابی میکنیمت و جرت میدیم میدیمت دست شوهرت و از این جور حرفها . بقیه اش که گنگ بنگ زنم با پدرام و دوستاش هست باشه برای قسمت بعدی ، امیدوارم از خوندن خاطره ام لذت برده باشید .

نوشته: سینا