داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

بابا تقسیم بر سه 86

بابا بابای خوبم بیار بیار . هیجانو زود تر بیارش . بیارش که من اونو می خوام . می خوام که منو آتیشم بزنی . -نورا تو که الان چند وقته که داری آتیشم می زنی . -بابای گلم اتیش هم می سوزونه و هم می سوزه . -نمی دونم تو خانوم دکتری یا معلم ادبیات . -من اینو از دید گاه تجربی دارم بر رسی می کنم -از دید گاه عشق و هوس چی . شونه های دخترمو توی دستام نگه داشته با عشق به چشاش نگاه می کردم . . می دونستم خودشو خوشبخت ترین دختر دنیا احساس می کنه . به اون چه که خواسته بود رسیده و حالا باید اونو با کیرم هم  به اوج می رسوندم . دیگه از راه دیگه ای نباید دوپینگ می کردم یا مثلا با میک زدن ارضاش می کردم . نوبت این بود که تا آخرش با کیرم گاییده شه . دستامو گذاشتم رو پاهاش . از مچ پا به طرف بالا رو مثل همیشه  مالشش دادم . خیلی آروم روش می کشیدم و اونم عجیب لذت می برد . بازم چشاشو می بست .. -بابا بابا نمی دونی انتظار چقدر شیرینه ..  موج هوس وقتی روی کست در حال چرخشه و هر لحظه منتظری که کیری بیاد و این دایره هوسو دور خودش بگردونه .. یهو یه چیزی با فشار ازش بریزه و آدمو تسکین بده .. بابا می دونی من چی میگم . احساس منو درک می کنی ;/; -آره دخترم .. کیرمو کردم توی کسش . خیلی آروم -حالا برات میگم عزیزم . وقتی که حالا منم کیرمو فرستادم توی کست یه حسی شبیه به حس تو دارم . حالا من واسه این که دیرتر توی بدن داغ و ملتهبت خالی کنم هوسمو می کشونم به عقب ولی بالاخره اونو توی کس خوشگلت خالی می کنم . وقتی که ریختمش اون داخل حس می کنم که آروم گرفتم . تمام اون تنش ها دیگه یهو فرو کش می کنه .. -اووووووووففففف بااااااباااااااااا داری منو می سوزونی کسسسسسسم آخخخخخخخ کسسسسسم آتیش گرفته بگو بگو . بابا بابای گلم وقتی آبتو خالی کردی آتیشت خوابید دیگه دوستم نداری منو برای هوست می خوای ;/; اصلا دیگه هوس منو نداری .. -خوشگل من نورای نازم . دختر عزیزم من در هر حال دوستت دارم . عشق , هوس , عشق و هوس .. همه چی با هم . وقتی آبمو توی کست خالی می کنم و آروم و قرار می گیرم حس می کنم به یه آرامشی رسیدم که انگاری هیچ غمی رو من اثر نمی کنه . لذت همش به این نیست که فقط غرق در هوس برای دسترسی به تن و بدن هم و اعضای جنسی باشیم . هر چند دقایقی یا ساعتی پس از ارضا شدن بازم میشه نسبت به هم تمایل سکسی داشت ولی این اندازه ای داره و هر چیزی هم جای خودشو داره . -بابا .. چقدر مزه میده .. حرفای قشنگت اون کیرت که میره توی کسم و دوباره بر می گرده کاش زود تر بهم می دادی کاش این قدر منو در انتظار نمیذاشتی . نورا حق داشت . هر چی می گفت حق داشت این دختره . اگه واقعا قراره در جامعه ما دخترا یا پسرا تا هیجده سالگی محرومیت از سکس بکشن این که میشه همون ریاضتهای اسلامی . منم پس از مدتها که کس نکرده بودم برام خیلی هیجان داشت که با دختر نازم طرف شم . -همین جوری خوبه بابا . ولم نکن . می سوزه ولی داره آبش می کنه .. اووووووففففففف بابا فشارم بگیر . به جفت پاهام چنگ بنداز . سینه هامو فشارش بده  .. منو ببوس . لبامو گازش بگیر . شونه هامو گاز بگیر . منو بزن کبودم کن . تو بابامی . من مال تو ام . هر کاری که دلت می خواد با هام بکن . هر جور دوست داری . بابا عاشقتم . نورا خیلی حشری شده بود . حال و روزشو نمی فهمید . بهترین حالت ممکنه واسه اون در این لحظات این بود که زود تر اونو به شرایط ار گاسم برسونم و اون بتونه به خوبی  با کیرم به ار گاسم برسه . ولی این تازه آغاز قصه ما بود . آغاز یک شب فراموش نشدنی . شبی که در کنار دختر خوب و خوشگلم باید تا صبح سر می کردم . دختری به زیبایی و شاید زیبا تر و خوش بدن تر از مادرش . دختری حسود مثل اون دو تا خواهرش .  ولی مهربون . دوست داشتنی . درسته که حرف هم زیاد می زد ولی خوش قلب بود . شاید با گذشت تر از اونا بود و هر چه بود دختر من بود . دستمو گذاشتم زیر شونه هاش و اونو به طرف خودم کمی بالا تر کشیدم . بدنمو رو به جلو حرکت داده با سرعت کیرمو تند تر و بیشتر می کردم توی کسش و بیرون می کشیدم . چه حالی می داد . چهره حشری نورا و ضربات پی در پی من و جیغ کشیدنهای اون می دونستم دو تا خواهر دیگه رو به حسرت خاصی برده بود . هر چند می دونستم اونا هم در نوبت بعدی همین هیجانات رو خواهند داشت و نوبت اونا هم می رسه . -بابا لباتو بیار .. منو ببوس .. من بهت میگم گازم بگیر چرا گازم نمی گیری . اگه گازم نگیری من خودم گازت می گیرم . بابا دوست دارم جوجوتو بخورم و میکش بزنم . تو اگه کبودم نکنی من این کارو می کنم . نفس نفس زدنهاش .. تند حرف زدنهاش .. حرکاتش همه از حشر زیادش می گفت . تمام تنش سرخ شده بود . دلم نمیومد کبودش کنم ولی گذاشتم لباشو بذاره زیر شونه و بالای سینه ام و میک بزنه . چقدر این میک زدنهاش هوسمو زیاد می کرد -اوووووفففففف بابایی خوشت میاد ;/;  منم خوشم میاد کیرت توی کسمه داره بهم حال میده . بابای بدجنس چرا زود تر بهم ندادی ;/; …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها